Perdic | letter writing | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	letter writing U	نامه نگاری

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	i wrote letter a letter U	هی کاغذ نوشتم
	i wrote letter a letter U	چندین کاغذ پشت سرهم نوشتم
	Get the letter to him . Have the letter handed to him. U	نامه را بدستش برسان
	in writing U	کتبا
	writing U	مدرک [سند ]
	writing U	خط
	writing U	دستخط
	writing U	چیزی که نوشته شده است
	writing U	میزتحریر
	writing U	نویسندگی
	writing U	نوشته نوشتجات
	in his own hand writing U	بخط خودش
	piece of writing U	مدرک [سند ] [اصطلاح رسمی]
	leetter writing U	نامه نگاری
	leetter writing U	نامه نویسی انشا
	leetter writing U	کاغذ نویسی
	automatic writing U	ناهشیار نویسی
	writing paper U	کاغذمرغوبمخصوصنوشتننامه
	an illegible writing U	خطی که خوانا نیست
	i am weary of writing U	شدم
	he has a good writing U	خوش خطاست
	he has a good writing U	خطش خوب است
	hand writing U	دست نوشته
	hand writing U	نسخه خطی
	i am strange to that writing U	با این خط اشنا نیستیم
	that writing is strange to me U	با این خط اشنا نیستیم
	i am weary of writing U	از نوشتن خسته
	writing materials U	ابزارتحریر
	writing case U	محلنوشتن
	writing brush U	قلمنوشتاری
	to reduce to writing U	روی کاغذ اوردن ضبط کردن
	to reduce to writing U	نوشتن
	to nibble at one's writing U	از خط کسی عیبجویی کردن
	to commit to writing U	روی کاغذ اوردن
	tired of writing U	خسته از نوشتن
	picture writing U	خط تصویری
	picture writing U	تصویر نگاری
	mirror writing U	وارونه نویسی
	writing desks U	میز تحریر
	to reduce to writing U	ثبت کردن
	writing desk U	میز تحریر
	writing pad U	زیر دستی زیر مشقی
	writing pad U	دسته یاد داشت
	writing obligatory U	معادل bond
	writing obligatory U	اسناد تعهداور
	cramp hand writing U	خط درهم و برهم
	Dont neglect writing to your mother . U	ازنوشتن نامه بمادرت غافل نشو
	His style of writing is rather colourless and lifeless. U	سبک نویسندگیش خشک وبی روح است
	mirror writing shadow reading U	کامپیوتر میزبان با دو دیسک فیزیکی برای بالا بردن سرعت دسترسی
	Read out the letter. Read the letter aloud. U	نامه را بلند بخوان
	letter no U	نامه شماره 5
	letter of a U	اگاهی نامه
	letter of a U	اطلاع نامه
	to a. letter U	روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
	to a. letter U	فرستادن
	to the letter U	طابق النعل بالنعل
	to the letter <idiom> U	طبق قانون
	letter U	کاغذ ادبیات
	letter for letter <adv.> U	مو به مو
	letter U	حرف
	letter U	حرف الفباء
	to the letter <adv.> U	نکته به نکته
	letter U	حروف ارسالی به چندین آدرس با نام بدون تغییر در متن
	letter U	نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
	to the letter <adv.> U	کلمه به کلمه
	letter U	معرفت دانش
	to the letter <adv.> U	مو به مو
	letter for letter <adv.> U	نکته به نکته
	letter for letter <adv.> U	کلمه به کلمه
	letter U	حرف چاپی
	letter U	نامه
	letter U	مراسله
	letter U	معرفی نامه
	d. letter U	حرفی که درسالنامه دلالت برروز یک شنبه میکند
	letter U	سند
	letter U	نوشته
	letter U	نویسه
	letter U	باحروف نوشتن باحروف علامت گذاشتن اجازه دهنده
	letter U	اثارادبی
	nundinal letter U	حرفی برای نامیدن هریک ازهشت روز بازار بکار میرفت
	the original letter U	عین نامه
	to readdress a letter U	عنوان نامهای را عوض کردن
	the letter of the law U	نص یا لفظ شریعت
	the letter of the law U	عبارت قانون
	letter of dismissal U	رها سازی
	the letter of the law U	لفظ یا نص قانون
	take this letter to the post U	این نامه راببرید به پستخانه
	recredential letter U	recredential
	letter of dismissal U	خاتمه
	letter of dismissal U	انقضا
	omission of a letter U	انداختن یا حذف یک حرف
	near letter quality U	خروجی چاپ شده توسط چاپگرهای نقطه ماتریسی که به اندازه خروجی چاپگرهای با کیفیت حروف عالی خوانانمیباشد
	letter of dismissal U	الغا
	letter of dismissal U	بطلان
	letter of dismissal U	انفصال
	red letter U	با حروف قرمز
	red letter U	مربوط به روزهای تعطیل و اعیاد مخصوص ایام خوشحالی فراموش نشدنی
	referring to your letter of U	با اشاره بنامه .......عطف بنامه ....... راجع بنامه .......
	small letter U	حرف ریز
	send a letter U	کاغذ بدهید
	send a letter U	نامهای بفرستید
	sea letter U	سند بیطرفی کشتی
	scarlet letter U	حرف A برنگ سرخ که روی سینه زناکاران نصب میشده
	repetitive letter U	نوشته شده است
	repetitive letter U	یات آدرس
	registered letter U	نامه سفارشی
	letter writer U	کاغذ نویس
	under cover of letter no U	ضمن نامه شماره
	with reference to letter no U	با اشاره بنامه شماره ....عطف بنامه .......نسبت بنامه ......
	I had a letter from my father . U	از پدرم کاغذ داشتم
	The letter is well typed . U	نامه قشنگ ماشین شده است (با ماشین تحریر )
	I read through the letter. U	من این نامه را کاملا میخوانم.
	letter of reference U	توصیه نامه
	Has a letter arrived for me? U	آیا برای من نامه ای رسیده است؟
	letter of reference U	معرفی نامه
	to kern a letter U	فاصله دخشه ای را با کاهش منظم کردن
	letter of attorney U	اجازه نامه
	letter of attorney U	اختیار نامه
	letter of attorney U	وکالت نامه
	The letter is addressed to you . U	نامه بعنوان شما نوشته شده است
	This letter has been tampered with . U	در این نامه دست برده شده
	chain letter U	نامهی زنجیری
	four-letter word U	واژهیچهار حرفی
	four-letter word U	واژهی قبیح
	four-letter words U	واژهیچهار حرفی
	four-letter words U	واژهی قبیح
	letter-bomb U	بمب نامهای
	letter-bombs U	بمب نامهای
	letter opener U	سرنامهبازکن
	letter scale U	مقیاسنامهها
	letter of dismissal U	متارکه
	letter of dismissal U	ترک
	To mail a letter. U	نامه ای رابه پست انداختن
	I have just received your letter. U	کاغذت تازه به دستم رسیده است
	Letter of recommendation. U	توصیه نامه
	The letter is in his own handwriting . U	نامه بخط خودش است
	He signed with the letter U	امضاء با حرف او
	letter writer U	نامه نویس
	letter of attrney U	وکالتنامه
	letter de chancellerie U	نامه رسمی
	letter carrier U	چاپار
	letter carrier U	نامه رسان پستچی
	letter card U	کاغذ پستی تا شده که لبههای چسب دارانرابهم چسبانده به پست میدهند
	letter drop U	صندوق پست
	letter box U	صندوق پست
	letter balance U	ترازوی نامه کشی
	letter book U	کتاب رونوشت
	letter book U	رونوشت نامه
	in letter and in spirit U	از حیث نص و معنی هردو
	in letter and in spirit U	لفظاومعنا
	letter de chancellerie U	نامهای است که در مناسبات مهم جهانی مورد استفاده قرار می گیرد
	letter founder U	حروف ریز
	letter of attorney U	مدعی
	letter of attorney U	وکیل
	letter of attorney U	نیرو
	letter of agreement U	موافقتنامه
	letter of advice	آگهی
	letter of admission U	اقرارنامه
	letter missive U	امریه
	letter missive U	اجازه نامه ابلاغیه
	letter missive U	امر نامه
	letter head U	کاغذیکه نشان چاپی دارد
	letter head U	سر کاغذ
	in letter and in spirit U	ئر لفظ و در معنی
	i am in receipt of your letter U	نامه شما واصل گردید
	i am in receipt of your letter U	نامه شما به من رسید
	an open letter U	نامهای که بوسیله روزنامه به کسی عنوان شود
	air letter U	نامهء مخصوص پست هوایی
	air letter U	نامهء هوایی
	adverting to letter U	عطف بنامه
	action letter U	فرم بازرسی ویژه در ردههای بالا
	open letter U	نامه سر گشاده
	letter lock U	قفل حروفی
	covering letter U	نامه توضیحی
	covering letter U	نامه یایادداشتی که همراه اسنادفرستاده میشود و در ان دلیل ارسال اسناد و مطالب دیگر درج میگردد
	covering letter U	نامه پوششی
	love letter U	نامه عاشقانه
	back letter U	گواهی تضمین
	black letter U	حرف سیاه
	drop letter U	نامه پست شهری
	dead letter U	نامه غیر قابل توزیع
	dead letter U	قانون منسوخ
	curled letter U	کاهوی پیچ
	computer letter U	حرف کامپیوتری
	circular letter U	نامه اداری
	circular letter U	بخشنامه اداری
	capital letter U	حرف بزرگ
	block letter U	حروف درشت وسیاه نوعی حروف بدون زیر وزبر
	block letter U	چاپ نوعی حروف چوبی وبزرگ
	blind letter U	نامهای که نام ونشان روشن ندارد
	form letter U	فرم نامه
	letter perfect U	کاملاوارد
	letter press U	نوشته وابسته به عکسها
	letter quality U	کیفیت حرف
	letter quality U	چاپ با کیفیت خوب
	letter quality U	کیفیت حرفی
	letter of invitation U	رقعه دعوت
	letter of invitation U	دعوت نامه
	letter of intent U	تمایل نامه نامه علاقه مندی به انجام معامله
	letter of instruction U	دستورالعمل انجام کار