Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
left wing for ward
U
پیشرو دست چپ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
right wing to ward
U
پیشرو
right wing to ward
U
دست راست
left for ward
U
در فوتبال پیشرو چپ
left ward
U
چپ
left wing
U
شخص دست چپی
left-wing
U
شخص دست چپی
left wing
U
مربوط به جناح چپ
left-wing
U
مربوط به جناح چپ
left wing of army
U
پهلوی چپ میسره
left wing of army
U
جناح یسار
She was left out in the cold . she was left high and dry .
U
سرش بی کلاه ماند
He was sitting on my left (left side)
U
طرف چپ من نشسته بود
I am left out . I am left out in the cold .
U
کلاهم پ؟ معرکه است
ward off
U
دفاع کردن
ward off
U
دفع کردن
to ward off
U
دفع کردن
ward
U
دسته کاغذ
ward
U
نگهبان
to out ward seeming
U
فاهرا`
to ward off
U
از خود دور کردن
ward
U
سلول زندان
ward
U
محوطه
ward
U
تولیت
ward
U
مولی علیه
ward
U
دهلیز
ward
U
محجور حفافت بخش
ward
U
ناحیه
ward
U
اطاق جدا
ward
U
حیاط محوطه زندان
ward off
U
از خوددور کردن
ward
U
بخش
ward
U
نگهداری کردن توجه کردن
ward
U
اطاق عمومی بیماران بستری صغیری که تحت قیومت باشد محجور
in ward
U
تحت تولیت
to out ward seeming
U
برحسب فاهر
side ward
U
ضلعی
wind ward
U
در جهت باد
ward heeler
U
کارچاق کن سیاسی ناحیه بخصوصی
castle ward
U
پاسبان دژیاقلعه
lee ward
U
side lee
castle ward
U
دژبان
ward room
U
اطاق افسران در کشتی جنگی
watch and ward
U
حق نگهبانی روزانه و شبانه
clearance in ward
U
گواهی مامورین گمرک نسبت به کالاهایی که مشمول حقوق گمرکی می شوند قبل از تخلیه و بعد از حمل
lee ward
U
در جهت مخالف باد
to keep watch and ward
U
پاسداری کردن
side ward
U
پهلویی
side ward
U
یک بری
side ward
U
ازپهلو
soiuth ward
U
بطرف جنوب متمایل بجنوب
soiuth ward
U
بسوی جنوب
stern ward
U
بطرف عقب کشتی
the out ward eye
U
چشم برون
the out ward eye
U
چشم فاهر
to go back ward
U
به قهقرارفتن
to go back ward
U
پس رفتن
to keep watch and ward
U
حفافت یادفاع کردن
hom ward bound
U
اماده رفتن به کشور میهن
ward leonard control
U
کنترل وارد لئونارد
ward leonard control
U
اتصال لئونارد
to go spell back ward
U
ازاخریاوارونه همی کردن
on the wing
U
بالدار
wing
U
طرف
on the wing
U
پرواز کننده
to take wing
U
پابفرارگذاشتن
off wing
U
محل بازیگر گوش
on the wing
U
سیار متحرک
wing and wing
U
حرکت با باز بودن کامل بادبانها
to take under one's wing
U
سرپرستی کردن
right wing toward
U
پیشرو
right wing toward
U
دست راست
to take under one's wing
U
حمایت کردن
to take wing
U
پرواز کردن
right wing toward
U
میمنه
take (someone) under one's wing
<idiom>
U
زیرپروبال شخص راگرفتن
wing
U
بالدار کردن پردارکردن
wing
U
پیمودن
wing
U
گروه هوایی
wing
U
بال
wing
U
تیپ هوایی جناح
wing
U
بال شبیه به بال هواپیماوصل به اتومبیل برای کشش بیشتر
wing
U
گوش زمین
wing
U
لنگه
wing it
<idiom>
U
بدون آمادگی
under one's wing
<idiom>
U
تحت مراقبت کسی
right wing
U
جناح راست
wing
U
پرواز پرش
wing
U
جناح
wing
U
پره زائده پره دار
wing
U
شاخه شعبه
wing
U
دسته حزبی
wing
U
گروه هوایی هر چیزی که هوا را برهم میزند
wing
U
قسمتی از یک بخش یا ناحیه
wing
U
بال مانند زائده حبابی
wing
U
پره
right-wing
U
جناح راست
centrist wing
U
طرفدار جناح میانه رو
[سیاست]
bat's-wing
U
[نوعی از نقش پنجره خورشیدی]
chimney-wing
U
بغله های شومینه
rotary wing
U
بال گردان
cross-wing
U
[بال های پیوسته در تالار خانه های قرون وسطایی]
wing tunnel
U
تونل باد
wing vein
U
رگهبال
low wing
U
بال پایین
mid wing
U
بال وسط
right wing of army
U
پهلوی راست میمنه
right wing of army
U
جناح یمین
right wing forward
U
پیشرو دست راست
rhombus wing
U
بالی با سطح مقطع متقارن
wing nut
U
مهره گوشه دار
queen's wing
U
جناح وزیر شطرنج
wing nut
U
پیچ و مهره دارای جاانگشتی
sea wing
U
نرم تن دو کپه دریایی
wing drop
U
افت ناگهانی برا روی یک بال
parasol wing
U
بالی که هواپیما از ان اویزان میشود
rotary wing
U
هواپیمای بال گردان
simple wing
U
طرح تهاجمی با خط نامتعادل
wing slat
U
نوکباله
wing screw
U
پیچ گوشه دار
wing loading
U
وزن غیر خالص هواپیما تقسیم بر سطح زیر ان
wing heavy
U
تمایل هواپیما برای گردش درجهت حول محور طولی
wing halfback
U
هافبکهای کناری
wing forward
U
هریک از دومهاجم بیرون ردیف دوم یاسوم در تجمع
wing forward
U
فوروارد گوش
wing footed
U
سریع
wing footed
U
تند
wing footed
U
دارای پای پردار
wing spar
U
عضو سازهای اصلی بال درامتداد خط واصل دو سر بال
wing loading
U
نسبت وزن کل به مساحت یال
wing nut
U
خروسک
wing root
U
ریشه بال
wing section
U
بخش مرکزی یا پانل خارجی بال
wing setting
U
نصب بال
wing reactions
U
واکنشهای بال
wing shooting
U
شکار یا نشانه روی مرغان شکاری در حال پرواز
wing position
U
وضعیت بال نسبت به بدنه هواپیما
wing photograph
U
نوعی عکس هوایی مایل که به وسیله دوربینهای چند عدسی گرفته میشود
wing skin
U
پوسته بال
wing nut
U
پیچ خروسکی
wing drag
U
پسای بال
wing covert
U
پر پوششی روی پرهای مخصوص پرواز پرنده
wing chair
U
مبل دارای پشتی و دستههای چوبی و سفت
hind wing
U
بالعقبی
straight wing
U
بالمستقیم
tapered wing
U
بالنوکتیز
wing attack
U
حملهگوشه
wing defence
U
دفاعگوشه
vent wing
U
پنجره گردان
upper wing
U
بال بالایی در هواپیمای دوباله
wing membrane
U
اجزایبال
wing pallet
U
سطحپرهمانند
wing tip
U
نوک کفش دارای قوس منحنی
wing threequarter
U
هریک از دو مدافع کنار زمین
wing box
U
ساختمان اصلی بالهای مدرن استرس اسکین
wing axis
U
محور بال
wing area
U
مساحت بال
wing spread
U
فاصله بین دو سر بال
wing wall
U
دیواره جانبی
wing strut
U
پایه بال
wind wing
U
پنجره کوچک تهویه اتومبیل
wing tanks
U
تانکهای سوخت که داخل بال تعبیه شده یا بخشی از بال راتشکیل میدهد
wet wing
U
بالی که ساختمان تشکیل انتگرال تانک برای سوخت میدهد
wing rib
U
دندهبال
wing commander
U
سرهنگ دوم هوایی
inside wing
U
بال داخلی
isoclinic wing
U
بالی که زاویه برخورد ان هنگام خم شدن در اثر نیرونیز ثابت میماند
king's wing
U
جناح شاه شطرنج
double wing
U
بازی هافبک در گوش
fixed-wing
U
بال ثابت
fixed-wing
U
هواپیمای بال ثابت
fixed wing
U
بال ثابت
fixed wing
U
هواپیمای بال ثابت
highed wing
U
بال لولاشده
high wing
U
بال بالا
hard wing
U
بال صلب
front wing
U
گلگیر جلوی اتومبیل
wing commanders
U
سرهنگ دوم هوایی
delta wing
U
بال مثلث
delta wing
U
بال دلتا
center wing
U
بال میانی
cantilever wing
U
بال یک هواپیمای یک باله که بدون پایه یا وایرهای خارجی به بدنه هواپیمامتصل شده
[extreme]
right-wing scene
U
صحنه جناح راست
[افراطی]
[سیاست]
variable area wing
U
بالهایی باطول متغیر درهواپیماهای دوباله که هنگام جمع شدن بال پایینی در بال بالایی تغییر ملموس و چشم گیری ایجاد میکند
box beam wing
U
نوعی ساختمان بال با محورطولی اصلی و دیوارهایی برای شکل دادن و استحکام بال
swept-back wing
U
بالدم جارویی
fixed wing aircraft
U
هواپیما با بال ثابت
rotary wing aircraft
U
هواپیما با بال گردنده
reverse chicken wing
U
نوعی کلید کشی
real box wing
U
بالی با سه تیرک
low mid wing
U
بالی که در ارتفاع یک سوم بدنه قرارگرفته
to piniona bird's wing
U
نوک بال مرغی را چیدن
leg ride and reverse chicken wing
U
سگک قفل قیصر
nothing was left over
U
چیزی زیادنیامد
nothing was left over
U
چیزی باقی نماند
She just left ( went ) . off she went .
U
گذاشت ورفت
My name has been left out .
U
اسم من از قلم افتاده است
left$
U
تابع $LEFT در زبان BASIC
to be left
U
ماندن
to be left
U
زیاد امدن
i took up where he left
U
از جایی که او ول کرد من ادامه دادم
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com