English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 301 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
lee board U تخته یا تخته هایی که به پهلوی کشتی ته پهن نصب میکنندکه دراب پائین رفته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
soffit board U زیربند
sounding board U تخته موجدصدا
sounding board U کمان ویولن وتار
sounding board U عامل انتشار عقاید
drawing board U میز نقشه کشی
drawing board U تخته رسم
bulletin board U board bulletin electronic
bulletin board U تابلوی اعلانات
bulletin board U تخته بولتن
board U تخته
board U تابلو
board تخته یا مقوا و یا هرچیز مسطح
board U میز غذا
board U غذای روی میز
board U اغذیه
board U میزشوریادادگاه
board U هیئت عامله یاامنا هیئت مدیره
board U هیئت بازرگانی تخته بندی کردن
board U سوارشدن بکنارکشتی امدن
board U تخته پوش کردن
board U پانسیون شدن
board U منزل کردن
board U هیات
board U هیئت ژوری
board U هیئت کمیسیون
board U کمیته تخته کار صفحه چارت
board U تخته حاوی نقشه
board U سوار
board U شدن
board U تابلوی امتیازات
board U صفحه یامیز شطرنج
board U سکوی شیرجه
board U روکش کردن
board U جلد کردن تخته
board U مقوا
board U کشتی
board U تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
board U تخته مدار چاپ شده که به سیستم وصل میشود تا کارایی آن را افزایش دهد
board U تخته جانبی که به تخته اصلی سیتم وصل میشود
board U BCP که شامل مسیرهای هدایت برای سیگنالهای کامپیوتری است . برای آدرس و داده و باس کنترل
board U وسیله نصب مسط ح که شیارهای هادی سطح آن چاپ یا حک شده است و پس از نصب اجزای آن مدار کامل میشود
board U وسیله نصب مسط ح که روی آن قط عات الکترونیکی نصب و متصل اند
board U صفحه مدار
board U برد
above board به طور آشکار
above board U بی حیله
black board U تخته سیاه
accelerator board U تخته تسریع
accelerator board U برد تسریع تخته شتابنده
accelerator board U تخته شتاب دهنده
across the board U شامل تمام طبقات
across the board یکسره
air transport allocations board U هیئت تعیین کننده سهمیه ترابری هوایی
astar board U در سمت راست کشتی
backgammon board U تخته نرد
bare board U تخته مدار بدون هیچ عنصری معمولاگ به تخته حافظه گفته میشود که هنوز هیچ قطعهای روی آن نصب نشده است
bare board U برد خالی
beat board U ضربع زدن به پیش تخته ژیمناستیک
bilge board U تخته میانی قایق
bill board U تخته لنگر
board check U تنه زدن
board check U خطا
board checking U تنه
board clamps U بست زنجیرهای عرشه ناو
board computer U یک کامپیوتر که تمام مولفههای الکترونیکی ان روی یک برد قرار گرفته است
board drop hammer U چکش چوبی
board exchange warranty U ضمانت تعویض برد
board holder U پهن بند
board holder U پهنه بند
board of conciliation U هیاتی که برای پیشگیری وایجاد توافق بین کارگر وکارفرما انجام وفیفه میکند
board of conciliation U هیات مصالحه
board of direcotors U هیئت مدیره
board of directers U هیئت مدیره
board of directors U هیات مدیره
board of directors U هیئت مدیره
board of directors U هیات نظار
board of governors U شورای مدیران
board of inspection and survey U سازمان بازرسی
board of inspection and survey U هیئت بازرسی کننده خسارات وضایعات
board of trade U هیئت بازرگانی
board of trade U وزارت اقتصاد وبازرگانی
board of trade U وزارت بازرگانی
board of trustee U هیات امناء
board of trutees U هیات امنا
board surfer U موج سوار
board wages U جیره خشکه
bottom board U تخته کف
floor board U تخته کف
breast board U سینه بندی تونل
bulletin board system U پایگاه داده اطلاعات و پیام که توسط مودم و اتصال کامپیوتری قابل دسترسی است
bulletin board system U سیستم تخته بولتن
by the board U از طرف پهلوی ناو
call board U تخته اعلانات
card board U مقوای نازک
casualty board U تابلوی نمودار ضایعات یکان تابلوی تلفات
ceeb (college entrance examination board U شورای امتحانات ورودی
college entrance examinations board U شورای امتحانات ورودی
center board U ته قایق بادبانی
chairman of the board of directors U رئیس هیات مدیره
chess board U صفحه شطرنج
Other Matches
go by the board U از ناو پرت شدن
i got it over board U انرادرکشتی اوردم
i/o board U تخته مداری که ورودی وخروجیهای داده ها بین کامپیوتر و دستگاههای جانبی را کنترل میکند
To get on board. U سوار کشتی شدن
on board <idiom> U وسیله نقلیه کوچک ویا هواپیما ویا کشتی سوار شدن
with whom do you board U پیش کی غذا میخورید و منزل میکنید
over the board U بازی شطرنج حضوری
to go on board U سوارکشتی شدن
across the board U سرجمع
to board out U بیرون ازخانه خود غذاخوردن
on board U که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
side board U میز پا دیواری
side board U میز کناری
tea board U سینی
side board U میز قفسه دار
side board U میز دم دستی
shoulder board U پیش فنگ
shoe board U علامتی به شکل نعل اسب درشرطبندیها
terminal board U تخته اتصال سیم
terminal board U محوراتصال سیمها
selection board U هیات گزینش
seguin board U تخته سگن
sea board U خط ساحلی
sea board U دریاکنار
takeoff board U تخته پرش طول
skim board U تخته گرد یا مربع مستطیل برای موج سواری در اب کم عمق
switch board U صفحه تقسیم برق
switch board U صفحه کلید برق یاتلفن
system board U برد سیستم
string board U تیر یا تختهای که پلههای سنگین بدان تکیه دارند
straw board U مقوای ضخیم
story board U مجموعه تصاویر یا رسم ها که پیشبرد نقاشی متحرک یا ویدیویی را نشان میدهد
status board U تابلو وضعیت
status board U تابلوی نشان دهنده وضعیت
status board U تابلوی وضعیت
spotting board U طرح تیر توپخانه دریایی طرح تنظیم تیر توپخانه دریایی
spring board U تخته شیرجه
splash board U سپر پاشنه قایق
sliding board U سراشیبی
sliding board U سرسره
switch board U تابلوی برق
sea board U کناردریا
sea board U کناره دریا
paste board U مقوا
particle board U تخته خرده چوب
particle board U نوتخته
panel board U تابلوی برق
paddle board U تخته شنا
pack board U وسیله سیم کشی با گنجایش دو قرقره سیم
ouija board U لوح احضار
open board U صحنه خلوت شطرنج
on board spares U قطعات تعمیراتی موجود درروی یک ناو قطعات موجوددر انبار
on board regulation U تنظیمی که در ان هر برد داخل یک سیستم تنظیم کننده ولتاژخاص خود را دارد
on board computer U کامپیوتری که در یک وسیله نقلیه جا گرفته است
on board a ship U سوار کشتی
on board a ship U در کشتی
notice board U 1-تخته نصب شده در دیوار که نکات مهم روی آن قرار می گیرند. 2-نوعی تخته آگهی که پیام به کاربران نصب میشود
notice board U تابلو اعلانات
paste board U کارت
pig board U تخته کوچک برای موجهای کوچک
pit board U تخته برای دادن اطلاعات لازم به راننده معین در گروه کمکی
scale board U تخته نازک
scaffold board U تخته زیر پا
scaffold board U تخته چوب بست
running board U تخته رکاب اتومبیل
runing board U رکاب
reserve on board U مدارک و اییننامههای طبقه بندی شده ناو
range board U طرح تیر کارت تصحیح برد سلاح
range board U میز تنظیم مسافت
programmer board U برد برنامه ریز
press board U مقوای فشرده
populated board U یک تخته مدار چاپی که حاوی تمام مولفه ها الکترونیکی خود میباشد
plotting board U صفحه مخصوص محاسبات سمت و بردتیراندازی طرح تیر یا نقشه مسیر حرکت
plotting board U پلاتینگ برد
playing the board U بازی فی نفسه
playing the board U بازی بر صفحه
notice board U تابلوی خبری
terminal board U تخته کلم
to board a flight U سوار هواپیما شدن [برای پرواز به مقصدی]
for full board U برای تختخواب و تمام وعده های غذا
for half board U برای تختخواب، صبحانه و یک وعده غذای اصلی
for half board U برای نیم پانسیون
for full board U برای تمام پانسیون
To sweep the board . U کلیه موانع واشکالات را از سر راه برداشتن
To board a plane. U سوار هواپیما شدن
sandwich board U آگهیتبلیغاتیکهبهشانهمیاندازند
ironing board U میزاتو
half board U هتلیکهفقطصبحانهوعصرانهدرآنسروشود
full board U هتلیکهدرآنهمهوعدههایغذائیسرومیشود
draining board U آبچکانفرفشوئی
chopping board U تختهسبزیو گوشت
board meeting U جلسهمالکیاهیئتمدیرهیکشرکت
managing board U کمیته مباشر [شرکت سهامی]
management board U کمیته مباشر [شرکت سهامی]
board and lodging U خوابگاه با پذیرایی غذا [در مهمانسرا یا هتل]
eaves-board U لب بام
clap-board U [تخته ی رو کوبی یا روکار ساختمان]
barge-board U [تخته بالای سنتوری زیر سرپوش]
board weave U تخت بافت [در این بافت تارها نسبت به یکدیگر زاویه چندانی نداشته و حالت صاف و یکنواخت به خود می گیرند]
governing board U کمیته حاکمه
board of managers U کمیته مباشر [شرکت سهامی]
board of management U کمیته مباشر [شرکت سهامی]
board and lodging U غذاییبرایخوردنومکانیبرایخوابیدن
tote board U تختهحملونقل
skirting board U تختهپارچهای
board games U بازی روی تخته
board game U بازی روی تخته
weather board U تخته سرازیری که دم دراطاق می گذارند
weather board U تخته گذاری کردن تخته بندی کردن
wash board U تختهای که برای ازاله اطاقها بکارمیبرند
wash board U تخته رختشویی
wall board U تخته برای چوبکاری دیوار
valley board U اب رو درهای
unpopulated board U تخته مداری که مولفههای ان باید توسط خریدار تهیه شوند
tread board U کف پله
top board U میز نخست شطرنج
to fall over board U ازکشتی پرت شدن
tilting board U صفحه کج شونده
three ply board U تخته سه لا
thin board U لا
bread-board U تختهای که روی آن خمیر را ورز میدهند و نان را با چاقو میبرند
bread-board U تختهی نان بری
bread-board U لوحهای که مدارهای آزمایشی الکترونی راروی آن میآرایند
route board U تختهتعیینمسیر
pressing board U تختهفشرده
placard board U تختهپلاکارد
louvre-board U سکویروزنهدار
lighting board U تختهروشنایی
front board U مقوایجلویی
board insulation U عایقتختهای
backing board U تختهپشتیبان
back board U جلدپشتی
alighting board U تختهتراز
emery board U سوهان ناخن
diving board U دایو
diving board U تخته پرش
diving board U تختهی شیرجه
bread-board U تختهی آمادهی مدار سازی
terminal board U تخته ترمینال
direction board U صفحه سمت نما
chip board U نئوپان
deflection board U طرح تیر خمپاره انداز میز تصحیح سمت خمپاره انداز
deflection board U تابلو تصحیح سمت
deflection board U تابلو انحراف سنج
defensive board U دفاع سبد
decline board U پیش تخته ژیمناستیک
deck board U کف یا رویه پالت حمل مهمات
deck board U کف پالت
daughter board U یک برد مدار که روی برداصلی نصب میشود
daughter board U تخته جانبی که به تخته اصلی سیستم وصل میشود
dash board U داش برد
dash board U گل گیر درشکه
commitment board U هیئت بررسی وضع پرسنل شرکت کننده در رزم کمیته تشخیص سلامت فکری افرادجنگی
circuit board U برد مدار
circuit board U تخته مدار
maneuvering board U تابلوی حرکات ناوها
how thick is the board? U تخته چقدراست
mortar board U کپه ملاط
mortar board U کپه ساروج
how thick is the board? U کلفتی
hotdogging board U تخته کوتاه موج سواری
mortar board U کلاه چتر گوش دانشکده
hiking board U تخته اتکای خم شونده در قایق
logic board U تخته منطقی
mother board U برد مدار چاپی اصلی
mother board U بردمادر
high board U سکوی شیرجه 3 متری
head board U تختهای که در انتهای فوقانی چیزی گ ذارند
hard board U تخته فشاری
guide board U تابلو راهنما
instrument board U تخته فرمان
instrument board U تابلوی وسائل اندازه گیری
insulation board U صفحه عایق
low board U سکوی یک متری شیرجه
logic board U برد منطقی
ledger board U تخته کف چوب بست ساختمان
maneuvering board U تابلوی نمایش مانور ناوها
maneuvering board U لوحه مانور
ledger board U تخته افقی روی نرده پلکان یانرده ایوان
knife board U نیمکت دوطرفه دربالای امنیبوس
knife board U میزی که روی ان کاردهاراپاک می کنند
maneuvering board U لوحه سینماتیک
mantel board U طاقچه چوبی
mantel board U در بالای بخاری
key board U صفحه تکمه ها
mason's board U ماله بنایی
gang board U تخته پل درازوباریک
fuse board U تخته فیوز
mould board U در گاواهن خاک برکردان
moulding board U تختهای که خمیر را روی ان قالب میکنند
junk board U مقوای کلفت
extender board U وسیله عیب یابی
expansion board U برد مدار چاپی برای افزایش قابلیتها و توابع به سخت افزار کامپیوتر
editorial board U هئیت مدیره یا کارکنان روزنامه
eaves board U لب بند
drian board U تخته قطران
draught board U تخته شطرنجی برای بازی چکرز
distribution board U تابلوی اتصالات
display board U تابلوی نمایش عناصر تیر نمودار عناصر تیر
multifunction board U برد چند وفیفهای
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com