Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 27 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
lazy painter
U
ریسمان تیرک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
lazy
U
درخورد تنبلی
lazy
U
کند بطی ء
lazy
U
کندرو
lazy
U
باکندی حرکت کردن
lazy
U
سست بودن
lazy
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazy
<adj.>
U
تنبل
lazy
U
تنبل
lazy lines
U
سفیدک
[رشته تارهای نخ پود که در پشت فرش آزاد بوده و جزء گره قرار نگرفته اند.]
lazy tongs
U
چنگ کهای زبانه دار یا قلاب دار که بزرگ وکوچک میشودوبرای اویختن لباس وغیره بکارمیرود
lazy susan
U
سینی چرخان
painter
U
نقاش
painter
U
پیکرنگار
painter
U
طناب سینه قایق
painter
U
رنگ کار
painter
U
نگارگر
painter
U
طناب کوتاه وصل به قایق برای بستن به ساحل
painter
U
طناب قایق
painter
U
رنگ ساز
painter's putty
U
بتونه
spray painter
U
رنگپاش
to cut the painter
U
جدا شدن
to cut the painter
U
جدایی انداختن
bow painter
U
طناب سینه قایق
boat painter
U
طناب قایق
painter's studio
U
نقاشخانه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com