Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
laws of the game
U
مقررات مسابقه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
laws
U
حقوق
laws
U
علم حقوق
laws
U
داتا
laws
U
حقوق عدالت
laws
U
قانون
laws
U
حق حقوق
laws
U
قاعده
laws
U
قانون مدنی تعقیب قانونی کردن
laws
U
بربست
by-laws
U
ایین نامه
laws
U
شریعت
in-laws
U
نامادرییاناپدری زنبابا یا شوهرننه
explanation of laws
U
شرح قوانین
forest laws
U
قوانین جنگل
licensing laws
U
قانونکنترلفروشمشروباتالکلی
conflict of laws
U
تعارض قوانین
blue laws
U
قوانین سخت و محدود کنندهی پیوریتانها که بر شمال ایالات متحده حاکم بود
korte's laws
U
قوانین کرت
De Morgan's laws
U
قوانین دومورگان
[ریاضی]
[منطق]
De Morgan's laws
U
قوانین دومورگان
[ریاضی]
[منطق]
gas laws
U
قانون گاز
adjective laws
U
قوانین مربوط باصول محاکمات
written laws
U
حقوق مدون
written laws
U
قوانین مدون
zipf's laws
U
قوانین زیف
bye-laws
U
ایین نامه
gas laws
U
قوانین گازها
blue laws
U
قوانینی که رقص و نمایش ومسابقات و حتی کار را در روز مقدس تحریم کند
mixed laws
U
قوانین مربوط به اشخاص واموال economy mixed
murphy's laws
U
قوانین مورفی
peronality of laws
U
حالت ویژه قانون
peronality of laws
U
ویژگی قانون
promulgation of the laws
U
انتشار قوانین
radiation laws
U
قوانین تابش
sanctioned laws
U
مصوب
sanctioned laws
U
قوانین یا مقررات مصوبه
mendelian laws
U
قوانین مندل
joule's laws
U
قوانین ژول
kepler laws
U
قوانین کپلر
interpertation of laws
U
تفسیر قوانین
labor laws
U
قوانین کار
kepler's laws
U
قوانین کپلر
laws versus tendencies
U
قوانین در مقابل تمایلات
newton's laws of motion
U
قوانین نیوتون
newton's laws of motion
U
قوانین حرکت نیوتون
newton's laws of motion
U
قوانین حرکت نیوتن
Gun laws need to be revisited.
U
قوانین تفنگ نیاز به بازبینی
[تجدید نظر]
دارند.
child labor laws
U
قوانین کار کودکان
laws of motion of capitalism
U
قوانین حرکت سرمایه داری
fair trade laws
U
قوانین تجارت منصفانه قرارداد بین تولیدکننده وفروشنده برای تثبیت یا تعیین حداقل قیمت
game and game
U
یک بیک
i was very u. at that game
U
خیلی در ان بازی بد اوردم
the game is up
U
بازی تمام شد
game and game
U
یکدست ویکدست
the best game out
U
بهترین بازیکه تاکنون پیداشده است
game keep
U
شکاربان
game keep
U
قرق چی
game keep
U
پاسبان شکار
the game is up
U
بازی باخت
the game is on
U
بازی دایر است
game
U
وسیلهای که در دست قرار می گیرد تا نشانگر یا تصویر گرافیکی را در بازی کامپیوتری حرکت دهد
game
U
اهل حال
game
U
سرحال
game
U
شکار
game
U
سرگرمی دوربازی بازی کردن
game
U
معیوب
game
U
هرنوع ورزش بامقررات
game
U
شکار گرفته شده
game
U
وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
game
U
چلاق
game
U
آنچه برای لذت و آرامش بازی شود
game
U
joystick و آداپتور نمایش فقط برای بازی کردن
game
U
بازی کامپبیوتری با نرم افزار مخصوص
game
U
اتصالی که joystick را به کامپیوتر وصل میکند
game
U
یک دوربازی
game
U
بازی
game
U
تفریح کردن
game
U
جانور شکاری
game
U
کامپیوتر مخصوص
game
U
مسابقههای ورزشی
game
U
شوخی
game
U
سرگرمی شکار
name of the game
<idiom>
U
قسمت اصلی یک موضوع
game
U
مسابقه
game
U
دست انداختن
small game
U
پرندگان وپستانداران شکاری کوچک
to game away one's money
U
درقمارپول ازدست دادن
short game
U
ضرورت کنترل ضربههای کوتاه
skin game
U
فریبکاری
skin game
U
قمار از روی تقلب
skin game
U
تقلب درقمار
small game
U
پرندگان و حیوانات کوچک که برای تفریح شکار می شوند
to kill game
U
شکارزدن
spanish game
U
بازی شطرنج اسپانیایی روی لوپس
to die game
U
مردانه جان دادن
three knights' game
U
بازی سه اسب
stoppage of the game
U
توقف بازی
suspension of the game
U
تعویق و تاخیر بازی
team game
U
بازی گروهی
vienna game
U
بازی وینی شطرنج
to make game of
U
دست انداختن
ball game
U
گوبازی
ball game
U
مسابقه
ball game
U
هماورد
ball game
U
شرایط وضعیت
fair game
<idiom>
U
موضوع تهاجم
Do you know how to play this game ?
U
این بازی رابلد هستید ؟
board game
U
بازی روی تخته
fair game
U
شکار مجاز
fair game
U
شکار قانونی
fair game
U
آماج روا
fair game
U
طعمهی حاضر و آماده
parlour game
U
بازیخانوادگیمثلبازیباکلمات
game cartridge
U
محلورودیبازی
fair game
U
دست انداختنی
fair game
U
مسخره کردنی
ball game
U
ورزش یا بازی با توپ
football game
U
بازی فوتبال
a whole new ball game
<idiom>
U
یک ماجرای کاملا متفاوت
to make game of
U
مسخره کردن ریشخند کردن
to play the game
U
رعایت قانون راکردن باشرافت رفتارکردن
to spoil ones game
U
نقشه یاکارکسیراخراب کردن
two pawns game
U
بازی دو پیاده در سیستم روسی در دفاع گرونفلد
two person game
U
بازی دو نفره در تئوری بازیها
upland game
U
پرندگان و حیوانات کوچم شکاری در ارتفاعات
war game
U
جنگ ازمون
war game
U
مانورنظامی عملیات جنگی اموزشی
war game
U
اجرای بازی جنگ
war game
U
بازی جنگ کردن
war game
U
بازی جنگ
a game of chess
U
یک مسابقه شطرنج
zero sum game
U
بازی با جمع صفر در تئوری بازیها
Now that you're here, it's a whole new ball game.
U
حالا که اینجایی قضیه خیلی فرق می کند.
waiting game
U
صبور و گوش به زنگ بودن برای یافتن فرصت خوب
big game
U
صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
game bag
U
خرجین شکاری
game ball
U
توپ بازی
game bird
U
یک امتیاز
game bird
U
پرنده موردنظر درشکار
game clock
U
ساعت ورزشگاه
game cock
U
خروس جنگی
game cycle
U
دوره بازی
game cycle
U
دورههای عملیاتی بازی جنگ
game fish
U
ماهی مجاز برای صیادی
game fish
U
ماهی موردنظر
game fowl
U
مرغ شکاری
game fowl
U
خروس جنگی
game keeper
U
قرق چی
game keeper
U
قرق چی میدان
game law
U
قانون شکار
game management
U
شکارداری
four knight's game
U
بازی چهار اسب
four handed game
U
بازی چهارنفره
power game
U
بازی قدرتی
video game
U
بازی دیدنی
acrade game
U
نوعی بازی تصویری کامپیوتری که توسط ماشین هایی با سکه پول کار می کنند
adventure game
U
بازی کامپیوتری که در آن کاربر در یک میدان خیالی قهرمان است و باید از موقعیتهای مختلف خط رناک عبور کند
arcade game
U
بازی پیشرفتهای که روی یک ماشین در محل عمومی انجام میشود
baseline game
U
بازی در انتهای زمین تنیس
centre game
U
بازی مرکزی
choose up game
U
بازی غیررسمی
closed game
U
بازی بسته
complete game
U
یک بازی کامل از طرف توپزن
big game
U
شکار حیوانات بزرگ
computer game
U
بازی کامپیوتری
crampet game
U
بازی شطرنج
crampet game
U
بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
enter the game
U
وارد بازی شدن
exhibition game
U
بازی نمایشی به نفع خیریه
game management
U
شکاربانی
shell game
U
قمار با گردو
italian game
U
بازی شطرنج ایتالیایی جوئوکو پیانو
game fowl
U
نژاد خروس جنگی
long game
U
بازی با لزوم ضربههای طولانی
losing game
U
بازی که باخت ان حتمی مینماید و خلق بازیکن را تنگ میکند
middle game
U
وسط بازی
open game
U
بازی باز شطرنج
off hand game
U
بازی غیررسمی
off hand game
U
بازی جنبی
passing game
U
حمله با استفاده از پاس به جلو
perfect game
U
یک سری بازی بولینگ با 21استرایک
perfect game
U
باحداکثر 003 امتیاز
set the game
U
افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
shell game
U
گردو بازی
hard game
U
بازی دشوار
game point
U
امتیاز پایانی
game theory
U
نظریه بازیها
game plan
U
استراتژی بازی
game of chance
U
بازی قمار
game playing
U
playing computerizedgame
game theory
U
این نظریه اغلب در تحلیل کردار انحصارچند جانبه بکار میرود واستراتژیهای مختلف را موردبررسی قرار میدهد
game theory
U
نظریه بازی
ground game
U
روش استفاده از مانور دویدن
game theory
U
تئوری بازی
pre game drills
U
تمرینهای قبل از اغاز مسابقه
queen's pawn game
U
بازی پیاده وزیر شطرنج
scotch four knights' game
U
بازی چهاراسب اسکاتلندی شطرنج
semi open game
U
بازی شطرنج نیمه باز
Shall we play a game of cards?
U
یک مسابقه ورق با هم بازی بکنیم؟
to deal out
[card game]
U
کارت دادن
[ورق بازی]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com