Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 171 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
law of civil procedure
U
ائین دادرسی مدنی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
civil procedure
U
اصول محاکمات حقوقی
civil procedure
U
ایین دادرسی مدنی
civil procedure code
U
قانون ایین دادرسی مدنی
Other Matches
procedure
U
طرز
procedure
U
روش
procedure
U
طرز عمل
procedure
U
رویه
procedure
U
رویه طریقه فرایند
procedure
U
پروسه
procedure
U
نحوه عمل
procedure
U
ایین دادرسی
procedure
U
روند
procedure
U
پردازه
procedure
U
اقدام
procedure
U
فرابرش
procedure
U
ایین کار روش کار
procedure
U
شیوه
procedure
U
روش شیوه
procedure
U
روال
procedure
U
دستورالعمل
procedure
U
روش کار
procedure
U
روش وطرز عمل
procedure
U
طرزکار
procedure
U
بخش کوچک کد دستورات کامپیوتری که حاوی تابع مکرر است و از برنامه اصلی قابل فراخوانی است
procedure
U
زبان برنامه نویسی سطح بالا که امکان برنامه نویسی تابعی را فراهم میکند
procedure
U
روش یا مسیر مورد استفاده در حل مشکل
code of procedure
U
قانون اصول محاکمات
court procedure
U
محاکمه
control procedure
U
رویه کنترل
code of procedure
U
قانون ایین دادرسی
codress procedure
U
روش ذکر گیرندگان به صورت رمزی روش رمز کردن کلیه پیام
endorcement procedure
U
شیوه اجرا
law of procedure
U
قانون اصول محاکمات قانون شکلی
cataloged procedure
U
رویه فهرست بندی شده
illegal procedure
U
خطای تیم مهاجم
inquisitorial procedure
U
دادرسی با شکنجه و سخت گیری
it was an incorrect procedure
U
یک اقدام غلطی بود
it was an incorrect procedure
U
جریانش درست نبود
law of procedure
U
قانون ائین دادرسی
in stream procedure
U
رویه با مسیل
legal procedure
U
دادرسی
procedure turn
U
دور زدن برای برگشتن در مسیر
procedure word
U
کلماتی که قبل از شروع مکالمه مخابره می شوند
pure procedure
U
رویه جامع
recovery procedure
U
رویه ترمیمی
recursive procedure
U
رویه بازگشتی
regular procedure
U
اقدام قانونی
rules of procedure
U
روش جاری
rules of procedure
U
قوانین مربوط به روش جاری
procedure checklist
U
ایجادکنندهلیستتنظیم
[procedure of]
solution
U
راه حل
procedure turn
U
دور زدن برای تغییر مسیرهواپیما
procedure sign
U
علایم ارسالی در شبکه قبل ازشروع مکالمات
procedure declaration
U
اعلان رویه
procedure division
U
یکی از چهار قسمت اصلی برنامه کوبول
procedure manual
U
کتاب راهنمای رویهای
procedure message
U
پیام عادی
procedure message
U
پیام معمولی
rules of procedure
U
نظامنامه داخلی
procedure oriented
U
رویه گرا
legal procedure
U
محاکمه
root canal procedure
U
درمان ریشه
[دندان پزشکی]
root canal procedure
U
روت کانال تراپی
[دندان پزشکی]
root canal procedure
U
عصب کشی
[روت کانال]
[دندان پزشکی]
Act according to the previous procedure.
U
بترتیب گذشته عمل کنید
the low of criminal procedure
U
قانون اصول محاکمات جزایی
procedure oriented language
U
زبان رویه گرا
principle of criminal procedure
U
ایین دادرسی کیفری
input output procedure
U
رویه ورودی- خروجی
law of criminal procedure
U
ائین دادرسی کیفری
principle of criminal procedure
U
اصول محاکمات جزائی
civil
U
شخصی
civil
U
داخلی حقوقی
civil
U
حقوق
civil
U
درونی
civil
U
کشوری
civil
U
خدمات شهری
civil
U
شهری
civil
U
غیر نظامی
civil
U
مدنی
civil
U
غیرنظامی
civil advisor
U
مشاورامور غیرنظامی مشاور امورشهرسازی
civil liberty
U
ازادی مدنی
liberty civil
U
ازادیی که محدود باشد بوضع قوانین برای اسایش مردم
civil liberties
U
ازادی مدنی
civil rights
U
حقوق اجتماعی
civil rights
U
حقوق مدنی
Civil Service
U
خدمات اجتماعی
Civil Service
U
خدمات کشوری
civil disobedience
U
مقاومت منفی و مسالمت آمیز
civil wars
U
جنگ داخلی
civil war
U
جنگ داخلی
civil servant
U
مستخدم کشوری
civil engineering
U
مهندسی ساختمان
civil engineering
U
مهندسی راه و ساختمان
civil marriages
U
ازدواج محضری
civil engineer
U
مهندس ساختمان
civil defence
U
موسسهآموزشدهندهمهارتهایرزمی
civil divorce
U
موسسهایکهجنبهایالتیدارد
civil engineer
U
مهندس راه و ساختمان
civil engineer
U
مهندس راه وساختمان
civil servants
U
مستخدم یا کارمند دولت
civil servants
U
مستخدم دولتی
civil servants
U
مستخدم کشوری
civil servant
U
مستخدم یا کارمند دولت
civil marriage
U
ازدواج محضری
civil injury
U
خسارت مدنی
civil engineers
U
مهندس شهرسازی
civil engineers
U
مهندس ساختمان
civil engineers
U
مهندس راه و ساختمان
civil engineers
U
مهندس راه وساختمان
civil engineer
U
مهندس شهرسازی
civil disobedience
U
نافرمانی شهروندان
civil servant
U
مستخدم دولتی
civil appropriation
U
اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
civil liability
U
مسئوولیت مدنی
civil litigation
U
دادرسی مدنی
civil low
U
حقوق مدنی
civil low
U
سیستم حقوقی رم باستان
civil code
U
قانون مدنی
civil partnership
U
شرکت مدنی
civil censorship
U
سانسور روابط غیرنظامی نظامیان سانسور امور هنری و ارتباطی غیرنظامیان
civil aircraft
U
هواپیمای غیر نظامی
civil liability
U
ضمان
civil injury
U
اضرار مدنی
civil death
U
محرومیت از حقوق مدنی
civil defense
U
دفاع غیر نظامی
civil defense
U
پدافند غیر نظامی
civil defense
U
پدافند ازمناطق شهری
civil degradation
U
محرومیت از حقوق مدنی
civil department
U
تشکیلات کشوری
civil disturbances
U
اغتشاشات داخلی
civil disturbances
U
اغتشاشات غیرنظامی
civil proceedings
U
اقدامات حقوقی
civil time
U
ساعت معمولی
civil year
U
سال عرفی
civil action
U
دعوی مدنی یا حقوقی
civil twilight
U
شفق و فلق غیرنظامی
civil time
U
زمان عرفی
civil works
U
امور ساختمانی و تاسیسات امور شهرسازی و تاسیساتی
civil action
U
دعوی مدنی
code civil
U
قانون مدنی
civil affairs
U
امور غیرنظامیان
civil affairs
U
عملیات مردم یاری
civil time
U
ساعت محلی
civil law
U
حقوق مدنی
civil advisor
U
مستشار غیرنظامی
civil services
U
خدمات دولتی
civil wrong
U
خطای مدنی
entitle to civil rights
U
متمتع از حقوق مدنی
civil defence service
U
خدمات کشوری
civil servant
[British E]
U
کارمند دولت
civil court division
U
بخش دادگاه مدنی
Civil Aviation Organization
U
سازمان هواپیمایی کشور
Deprivation of ones civil rights .
U
محرومیت از حقوق مدنی
civil damage assessment
U
ارزیابی خسارات غیرنظامی ارزیابی کل خسارات وارده به موسسات غیرنظامی
civil nuclear powers
U
کشوردارای قدرت اتمی
civil nuclear powers
U
کشورهایی که توانایی استفاده از سلاح اتمی را دارند
civil military relations
U
روابط بین نظامیان وغیرنظامیان روابط نظامیان با مردم کشورهای دیگر
civil military action
U
عملیات کمک رسانی به مردم توسط ارتش
civil status office
U
دفتر سجل و احوال
principle of civil litigation
U
ایین دادرسی مدنی
principle of civil litigation
U
اصول محاکمات مدنی
riot and civil commotion
U
اعتصاب و تظاهرات
civil engineering works
U
بناهای مهندسی ساختمانهای مهندسی ساز
civil engineering contractor
U
مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان
civil military action
U
عملیات مردم یاری
Keep a civil tongue in your head.
U
حرف دهنت رابفهم
civil reserve air fleet
U
گروه هواپیماهای احتیاط کشوری گروه هواپیماهای غیرنظامی که در موقع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند
assistant chief of staff,g(civil affair
U
معاونت امور غیرنظامیان رکن پنجم اداره پنجم
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com