English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
laser memory U حافظه لیزری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
helium-neon laser [HeNe laser] U لیزر هلیوم-نئون [فیزیک]
laser U لیزر
laser U وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
laser U دیسک فشرده
laser U روش ذخیره سازی دیجیتالی با استفاده از لیزر برای برانگیختن ماده حساس به نور
laser U چاپگر به renalntion بالا که از منبع لیزر برای چاپ با کیفیت بالای حروف با الگوی matrix-clat روی کاغذ استفاده میشود.
laser U هر روش تابش نور کوهرنت یا همسان توسط انرژی ذخیره شده در سیستم مولکولی یااتمی هنگام تحریک با سیگنال ورودی
laser U اشعه لاسر انرژی لیزری سیستم تقویب نور بوسیله تشعشعات تحریک شده
laser U اشعه لیزر
laser diode [LD] U لیزر نیم رسانا [فیزیک]
laser welding U جوش لیزری
laser linescan U دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری
laser disignator U تعیین کننده هدف لیزری
laser guidance U هدایت لیزری بمب یا موشک
laser guidance U سیستم هدایت لیزری
laser disignator U هدف یاب لیزری
gas laser U لیزر گازی
semiconductor laser U لیزر نیم رسانا [فیزیک]
laser printer U چاپگر لیزری
laser beam U اشعهلیزر
dye laser U لیزر رنگینهای
laser font U فونت لیزری
laser gain U بهره لیزر
laser printers U چاپگر لیزری
differential laser gyro U دو اشعه لیزر با پلاریزاسیون یکسان که برای یک ژایروبکار میروند
postscript laser printer U چاپگر لیزری پست اسکریپت
optical laser disk U دیسک لیزری نوری
emulsion laser storage U روش ذخیره سازی دیجیتال با استفاده ازلیزر در مقابل ماده حساس به نور
emulsion laser storage U storage laser
solid-state laser U لیزر حالت جامد [فیزیک]
laser [light amplification by stimulated emission of radiation] U لیزر [تقویت نور به روش گسیل القایی تابش] [فیزیک]
memory U حافظه دستگاه کامپیوتر
memory U فضای ذخیره سازی در سیستم کامپیوتری یا رسانه که قادر به بازیابی داده یا دستورات است
memory U خاطره
to the memory of U به یادبود
immediate memory U حافظه فوری
memory U یادگار یاد بود
memory U یاد
memory U حافظه
in memory of <idiom> U به صورت رایگان
real memory U حافظه واقعی
regenerative memory U عملیات خواندن که به طور خودکار داده را تولید میکند و در حافظه می نویسد
recent memory U حافظه نزدیک
regenerative memory U رسانه ذخیره سازی که باید محتوای آن مرتباگ تنظیم شود تا محتوایش باقی بماند
regenerative memory U حافظه باز زا
secondary memory U حافظه ثانویه
search memory U حافظه جستجو
screw to the memory U بذهن سپردن
screen memory U خاطره پوشان
scratchpad memory U حافظه چرکنویس
scratchpad memory U حافظه چرکنویسی
rotating memory U حافظه چرخشی
remote memory U حافظه دور
regenerative memory U حافظه احیاء کننده
refresh memory U واحد حافظه با سرعت بالابرای تولید مجدد تصویر ناحیهای از حافظه کامپیوترکه مقادیری را نگهداری میکند
real memory U حافظه حقیقی
memory snapshot U تصویر لحظهای حافظه
memory register U ثبات حافظه
memory protection U پشتیبانی ازحافظه
memory protection U حفافت حافظه
memory port U درگاه حافظه
memory module U ماژول حافظه پیمانه حافظه
memory module U واحد حافظه
memory moard U برد حافظه
memory mapping U نقشه حافظه
memory mapped i/o U ورودی- خروجی نگاشت حافظه
memory map U طرح یا نقشه حافظه
memory sniffing U ازمایش مداوم حافظه به هنگام پردازش
memory span U فراخنای یاد
memory trace U رد یاد
real memory U حافظه فیزیکی موجود که توسط CPU قابل آدرس دهی است
read only memory U حافظه فقط خواندنی
read mostly memory U حافظه بیشتر خواندنی
racial memory U حافظه نژادی
memory mapping U نگاشت حافظه
programmable memory U حافظه برنامه پذیر
photodigital memory U خواندن چند بار
photodigital memory U سیستم حافظه کامپیوتری که از لیزر برای نوشتن داده روی فیلم ای که بعدا چندین بار قابل خواندن است ولی نه نوشتن استفاده میکند. WORM نیز گفته میشود. حافظه نوشتن یک بار
passive memory U حافظه منفعل
optical memory U حافظه نوری
one level memory U حافظه یک سطحی
memory word U کلمه حافظه
memory map U نگاشت حافظه
computer memory U حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
primary memory U حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
main memory U حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
computer memory U حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
memory management U مدیریت حافظه [علوم کامپیوتر]
to fail [memory] U درماندن [حافظه یا خاطره]
main memory U حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
primary memory U حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
addressed memory U حافظه خواندن،نوشتن [علوم کامپیوتر]
addressed memory U حافظه تصادفی [علوم کامپیوتر]
memory button U دکمهحافظ
to fail [memory] U وا ماندن [حافظه یا خاطره]
To revive a memory. U خاطره ای رازنده کردن
to stamp on the memory U ذهنی کردن
to escape one's memory U از خاطر رفتن
to commit to memory U ازبرکردن
static memory U حافظه ایستا
stack memory U حافظه پشتهای
shadow memory U شبه حافظه
shadow memory U حافظه ثانوی موقت
shadow memory U محلهای حافظه مکرر که با کد مخصوص قابل دستیابی است
shadow memory U جدول مبدل که محلهای حافظه واقعی را با معادل محلهای مجازی آن ها بیت میکند
semiconductor memory U حافظه نیمه رسانا
semiconductor memory U حافظه نیمه هادی
to stamp on the memory U در ذهن منقوش ساختن
upper memory U کیلو بایت از حافظه قرار گرفته بین حدود کیلوبایت و مگابایت . حافظه بیشتر بعد از حافظه معمول کیلوبایت است و قبل از حدود مگابایت
virtual memory U حافظه مجازی
I can recite from memory. U می توانم از حفظ بخوانم
subtract from memory U دکمهکمکنندهازحافظه
memory recall U دوبارهخوانیحافظه
memory key U کلیدحافظه
memory cancel U پاککردنحافظه
add in memory اضافه کردن به حافظه
within living memory U به یاد دارند
within living memory U تا انجا که مردمان زنده
volatile memory U حافظه یا رسانه ذخیره سازی که داده ذخیره شده در آن را در صورت قط ع منبع تغذیه از دست میدهد.
volatile memory U حافظه فرار
memory map U نقشه حافظه
main memory U حافظه اصلی
internal memory U حافظه داخلی
interleave memory U حافظه جاگذاری
incidental memory U حافظه اتفاقی
in memory of blessedmemory U خدابیامرز
cache memory U بخشی در حافظه سریع که چند دستور بعدی که باید توسط پردازنده پردازش شوند را مشخص میکند.
in memory of blessedmemory U بیادگار مرحوم
in memory of blessedmemory U بیاد
bubble memory U روش ذخیره سازی داده دودویی با استفاده از خصوصیات مغناطیسی رسانه ها تا دادههای با حجم بالا در حافظه اصلی ذخیره شوند
cache memory U بخشی از حافظه سریع که داده هایی را ذخیره میکند که کامپیوتر بتواند به سرعت به آن دستیابی داشته باشد
cryogenic memory U رسانه ذخیره سازی که در دمای خیلی پایین کار میکند
internal memory U بخشی از RAM Rom که واحد پردازش مرکزی مستقیما وصل است بدون نیاز به واسط
magnetic memory U حافظه مغناطیسی
buffer memory U حافظه میانیگر
bytewide memory U بایت ادرس پذیر در حافظه اصلی
cache memory U حافظه پنهانی
cache memory U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
low memory U فضای حافظه تا چند کیلوبایت
it escaped my memory U یادم رفت
external memory U حافظه خارجی
cache memory U فایل کردن یا قرار دادن در حافظه پنهان
extended memory U حافظه تمدیدی
dynamic memory U حافظه پویا
conventional memory U در سیستم سازگار -IBM PC ناحیه حافظه با دستیابی تصادفی نصب شده روی PC با گنجایش چند کیلو بایت
conventional memory U این فضای حافظه مستقیماگ توسط DOS-MS قابل کنترل است و محلی است که بیشتر برنامههای بار شده برای اجرا آنجا هستند
coordinate memory U حافظه مختصاتی
core memory U حافظه چنبرهای
shared memory U حافظه تسهیم شده
disk memory U حافظه دیسک
core memory U حافظه هستهای
EDO memory U MEMORY OUTPUT DATA EXTENDED
EDO memory U فن آوری حافظه که حاوی پیشرفت بهتری است و می انواند داده را از محلی از حافظه پیدا کند و بخواند بایک عمل . و نیز میتواند آخرین قطعه داده را که در حافظه ذخیره شده بود در حافظه پنهان آماده خواندن از حافظه است
extended memory U حافظه توسعه یافته
cache memory U یک حافظه کوچک و بسیارسریع که مخصوص ذخیره موقت اطلاعات میباشد حافظه پنهان
commit to memory U حفظ کردن
constructive memory U حافظه سازا
expanded memory U حافظه گسترشی
control memory U حافظه کنترل
control memory U حافظه کنترلی
eidetic memory U یاد روشن
EDO memory U ذخیره کند
cryogenic memory U استفاده از خصوصیات هدایت مواد
memory address U نشانی حافظه
alterable memory U حافظه تغییرپذیر
memory dependent U متکی به حافظه
memory dependent U وابسته حافظه
alterable memory U حافظه اصلاح پذیر
memory cycle U چرخه حافظه
as memory serves U هر وقت بیاد انسان بیاید
associative memory U حافظه انجمنی
memory chip U تراشه حافظه
memory cell U سلول حافظه
associative memory U حافظه تداعی
memory drum U گردونه یاد
memory dump U روگرفت حافظه
memory management U مدیریت حافظه
memory location U محل حافظه
memory location U مکان حافظه
acoustic memory U حافظه صوتی
memory image U تصویر یاد
memory illusion U خطای یاد
memory hierarchy U سلسله مراتب حافظه
memory guard U نگهبان حافظه
memory for digits U حافظه عددی
memory dump U رونوشت ازحافظه
memory capacity U گنجایش حافظه
bubble memory U سرعت بالا و حافظه متحرک
memory address U ادرس حافظه
memory interleaving U برگ برگ کردن حافظه جایگذاری حافظه
bubble memory U مین فرفیت بالا
mass memory U حافظه انبوه
bubble memory U حافظه حبابی
base memory U حافظه پایه
memory afterimage U رد تصویر یاد
auxiliary memory U حافظه کمکی
auxiliary memory U حافظ کمکی
memory bank U بانک حافظه
associative memory U حافظه شرکت پذیر
memory bandwidth U پهنای باند حافظه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com