Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
landing party
U
گروه اب خاکی
landing party
U
گروه پیاده شونده به ساحل تیم فرود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
naval landing party
U
تیم اب خاکی نیروی دریایی تیم اماده کردن ساحل برای عملیات اب خاکی
Other Matches
The party was latched on to him. He was saddled with the party.
U
میهمانی را بگردنش گذاشتند ( ترغیب یا وادار شد )
landing
U
بزمین نشستن هواپیما
landing
U
پاگردان
landing
U
پاگرد
landing
U
فرودگاه هواپیما
landing
U
ورود بخشکی
landing
U
فرود
[هواپیما یا موشک]
landing
U
فرود
landing
U
ورود به خشکی
landing
U
فرود ژیمناست به زمین
landing
U
اسکله
landing
U
نشستن هواپیما
landing
U
پیاده شدن به ساحل فرود هواپیما
landing gear
U
عراده هواپیما وسایل فرود امدن
landing stage
U
حملباقایق
landing attack
U
تک فرود یا پیاده شدن به ساحل با کشتی یاهواپیما
landing beach
U
ساحل پیاده شدن
landing beam
U
نورافکن هدایت زمینی هواپیمابرای فرود
landing gear
U
چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
landing forces
U
نیروهای پیاده شونده
landing forces
U
نیروها پیاده شونده به ساحل
landing forces
U
قوای اب خاکی
landing attack
U
تک همراه با پیاده شدن به ساحل
landing craft
U
کرجی ساحلی
landing aircraft
U
هواپیمای در حال فرود
landing aids
U
وسایل کمک ناوبری فرودهواپیما وسایل کمکی فرودهواپیما
instrument landing
U
فرود با استفاده ازدستگاههای کنترل هواپیما وبرج مراقبت
forced landing
U
فرود اجباری
vertical take off and landing
U
هواپیمایی که بدون داشتن سرعت نسبی قادر به برخاستن از سطح زمین معلق ماندن در هوا و فرودمجدد باشد
forced landing
U
فرود اجباری هواپیما
diversionary landing
U
فرود انحرافی برای اغفال دشمن فرود منحرف کننده
landing mat
U
باندفرود تعجیلی
secondary landing
U
منطقه پیاده شدن فرعی برای پشتیبانی از عملیات پیاده شدن اصلی
conventional take off and landing
U
هواپیمایی با نشست وبرخاست معمولی
chinese landing
U
پهلو گرفتن به سبک چینی
landing angle
U
زاویه فرود
landing approach
U
مسیر تقرب
landing area
U
منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
administrative landing
U
پیاده شدن اداری
administrative landing
U
پیاده کردن بار و مسافر به صورت اداری
landing window
U
پنجرهفرود
landing deck
U
غرشهفرود
landing area
U
منطقه فرود
air landing
U
فرودهوایی
air landing
U
فرود از راه هوا
instrument landing
U
فرود کور
landing field
U
فرودگاه
landing approach
U
مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
soft landing
U
فرود نرم
landing gear
U
ارابه فرود
night landing
U
پیاده شدن درساحل در شب
crash-landing
U
سقوط کردن هواپیما
landing site
U
پایگاه فرود
landing site
U
محل فرود
landing slab
U
تاوه پاگرد
landing spot
U
نقطه فرود
landing threshold
U
استانه فرود اب خاکی
landing threshold
U
نقطه شروع عملیات اب خاکی
landing vehicle
U
خود روشنی دار اب خاکی
landing weight
U
وزن فرود
landing wires
U
سیمهایی برای متحمل شدن نیروهای وارد بر سازه هواپیما در حال فرود
landing zone
U
منطقه فرود
landing zone
U
منطقه نشست هوایی
landing zone
U
فضای دیسک سخت که داده عبور نمیکند
landing zone
U
نوک وارد این ناحیه میشود و به دیسک یا داده آسیبی نمیرساند
quarter landing
U
پاگرد پله با 081 درجه گردش
night landing
U
فرود شبانه
landing ship
U
ناو نیرو پیاده کن
landing group
U
گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
landing strips
U
باند فرود
landing strips
U
باند فروداضطراری هواپیما یا هلی کوپتر
landing net
U
تور ماهیگیری با دسته کوتاه یا بلند, دامی که باماهیهای بزرگ راباان به خشکی میکشند
landing order
U
دستورتخلیه بار
landing strip
U
باند فرود
landing light
U
چراغ فرود
air landing
U
پیاده شدن از راه هوا هوانشست کردن
landing mat
U
باند فرود اضطراری
landing strip
U
باند فروداضطراری هواپیما یا هلی کوپتر
landing order
U
اجازه تخلیه بار
landing hill
U
تپه فرود
landing weight
U
وزن با هنگام تخلیه
landing schedule
U
برنامه پیاده شدن به ساحل برنامه عملیات اب خاکی برنامه فرود
landing place
U
فرودگاه اسکله
brigade landing team
U
تیم پیاده شونده تیپی
air landing facility
U
تاسیسات مخصوص پیاده شدن از راه هوا تاسیسات فرودهوایی
design landing weight
U
حداکثر وزن پیش بینی شده هنگام فرود هواپیما برای استفاده در محاسبات طراحی
landing, storage, delivery
U
تخلیه
maximum landing weight
U
حداکثر وزن فرود
landing, storage, delivery
U
تحویل
deck landing aid
U
کمکهای فرود
divided landing gear
U
ارابه فرود ثابت که هیچ محور افقی بین چرخهای ان وجود ندارد
landing, storage, delivery
U
نگهداری
battalion landing team
U
تیم ساحلی گردان
nose landing gear
U
ترمزفروددماغه
main landing gear
U
ترمزاصلیفرود
landing ship dock
U
اسکله فرود اب خاکی
landing signal officer
U
افسر ارتباط فرود
advanced landing field
U
پایگاه فرود مقدم
advanced landing field
U
پایگاه هوایی مقدم
front landing gear
U
ترمزجلوییفرود
landing craft tank
U
ناو تانک پیاده کن
landing craft assault
U
قایق نیرو پیاده کن
army landing forces
U
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
automatic approach and landing
U
روش کنترل خودکار سرعت ومسیر هواپیما در تقرب
landing craft raiding
U
قایق هجومی
auxiliary landing field
U
فرودگاه کمکی
battalion landing team
U
تیم پیاده شونده گردانی
automatic carrier landing system
U
سیستم کنترل فرود خودکاربرای هواپیما
the a party
U
طرف مخالف
The party is over!
<idiom>
U
خوشگذرانی تمام شد و حالا وقت کار است
[باید جدی بشویم]
[اصطلاح]
party
U
گروه
party
U
تیم
party
U
مهمانی دادن یارفتن
party
U
طرف یارو
party
U
طرفدار
party
U
پارتی متخاصم
party
U
بزم
party
U
عده نظامی
party
U
قسمت
party
U
گروه مخصوص انجام یک ماموریت
The party is getting under way .
U
جشن میهمانی دارد گرم می شود
party
U
طرف شریک
party
U
هیات
third party
U
شخص ثالث
party
U
مهمانی
the a party
U
مدعی خصم
party
U
بخش
party
U
دسته
party
U
دسته همفکر
party
U
حزب
party
U
دسته متشکل جمعیت
Liberal Party
U
فراهمآوریرفاهوآزادیشخصی
party boat
U
قایق بزرگ حامل مشتریان
the party is led by him
U
او بر ان حزب ریاست دارد
to throw a party
U
مهمانی دادن
party parpet
U
دست انداز مشترک
party parpet
U
جانپناه مشترک
party spirit
U
تعصب حزبی
party to a suit
U
طرف دعوی
party to a lawsuit
U
خصم
rading party
U
قسمت مامور دستبرد
party spirit
U
روحیه تحزب
party to a suit
U
متداعی
party to a transaction
U
متعامل
permanent party
U
پرسنل دایمی
permanent party
U
جمعی دایمی یکان
party spirit
U
طرفداری حزبی
rading party
U
قسمت مامور تک در عملیات کمین دسته مامور شبیخون
supply party
U
گروه تدارکات
recovery party
U
گروه مخصوص جمع اوری اقلام بازیافتی
reconnaissance party
U
قسمت شناسایی
reconnaissance party
U
گروه شناسایی
rear party
U
نیروی پوششی عقب نشینی یا عقب دار
thrid party
U
شخص ثالث
wedding party
U
مجلس عروسی یا عقد کنان
rear party
U
عقب دار
rear party
U
قسمت عقبه
winning party
U
محکوم له
third party vendor
U
فروشنده دسته سوم
third party lease
U
توافقنامهای که بوسیله ان یک شرکت مستقل تجهیزاتی رااز سازنده خریده و به استفاده کننده کرایه میدهد
republican party
U
حزب جمهوریخواه
special party
U
گروه ویژه
the lead of a party
U
پیشوا یا رئیس حزب
side party
U
گروه رنگ زن
the liberal party
U
حزب یا دسته ازادی خواه
shore party
U
گروه پیشرو ساحلی درعملیات اب خاکی
shipwright's party
U
گروه تعمیرات
third party insurance
U
بیمه شخص ثالث
republican party
U
یکی از دوحزب بزرگ ایالات متحده امریکا
winning party
U
دادبرده
raiding party
U
قسمت مامور کمین
To jazz up the party .
U
مجلس را گرم کردن
opposition party
U
حزب مخالف
[سیاست]
to join a party
U
عضو حزبی شدن
to crash in
[to a party]
U
سر زده وارد شدن
to crash in
[to a party]
U
بدون دعوت وارد شدن
She wrecked the party for us.
U
مهمانی رابه مازهر کرد
party political
U
مربوطبهاحزابسیاسی
party piece
U
قطعهموسیقییاشعریکهدرمهمانیاجراگردد
raiding party
U
قسمت مامور دستبرد یا تاخت
party politics
U
سیاست بازیهای حزبی
party politics
U
حزب بازی
search party
U
گروه پیگرد
search party
U
دستهی جستار گرد
dinner party
U
میهمانیشام
Green Party
U
حزبسبز - حزبیکهبرایحفافتازمحیطزیستتلاشمیکند
Liberal Party
U
حزبسیاسیمعتقدبهکنترلمحدودصنعت
cable party
U
گروه لنگر
adherence to party
U
هواخواهی یاتبعیت ازحزبی پیوستگی به حزبی
injured party
U
طرف خسارت دیده
injured party
U
طرف صدمه دیده
house-party
U
مجالس خانگی
house-party
U
دوره خانگی
house party
U
مجالس خانگی
house party
U
دوره خانگی
garden party
U
گاردن پارتی
advance party
U
گروه پیشرو
advance party
U
قسمت پیشرو
an eveing party
U
شب نشینی
boatswain's party
U
گروه ملوان
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com