English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
landing approach U مسیر تقرب
landing approach U مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
automatic approach and landing U روش کنترل خودکار سرعت ومسیر هواپیما در تقرب
Other Matches
approach approach conflict U تعارض گرایشی- گرایشی
to approach somebody [something] U به سمت کسی [چیزی] رفتن
to approach somebody [something] U نزدیک آمدن به کسی [چیزی]
to approach something U نزدیک شدن به چیزی
to approach something U نزدیک آمدن به چیزی
to approach somebody [something] U نزدیک شدن به کسی [چیزی]
to approach U به طرف کسی رفتن برای برخورد
to approach U به طرف کسی رفتن
approach U حرکت به سمت جلو
approach U رسیدن
approach U دیدگاه
approach U رویکرد
approach U برداشت روش
approach U شیوه
approach U برخورد
approach U مشی
approach U نزدیک امدن معبر
approach U نزدیک شدن
approach U مسیر فرود
to approach one another U به هم نزدیک شدن [همچنین اصطلاح مجازی]
approach U دورخیر دو کشتی گیر در اغاز مسابقه
approach U دورخیز
approach U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approach U ضربه برای نزدیک شدن به هدف گلف
approach U پرواز هواپیما درست قبل ازفرود
approach U معبر
approach U نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
landing U فرود [هواپیما یا موشک]
landing U نشستن هواپیما
landing U فرودگاه هواپیما
landing U بزمین نشستن هواپیما
landing U پاگردان
landing U ورود بخشکی
landing U فرود
landing U ورود به خشکی
landing U پیاده شدن به ساحل فرود هواپیما
landing U فرود ژیمناست به زمین
landing U اسکله
landing U پاگرد
covered approach U پیشروی پوشیده معابر مخفی
clinical approach U روش بالینی
commodity approach U بررسی بازار با مطالعه مسیرتولید تا مصرف
intrinsic approach U رهیافت درونی
intrinsic approach U رهیافت سرشتی
intermediate approach U مسیر تقرب فرعی
initial approach U تقرب اولیه هواپیما
initial approach U مسیر تقرب اصلی
information approach U روش کسب اطلاعات
counter approach U استحکامات متقابله
final approach U مسیر نهایی فرود
expenditure approach U روش مخارج
expenditure approach U روش هزینه
covered approach U مسیر پوشیده
final approach U مسیرنهایی فرود هواپیما
covered approach U راه نفوذی پوشیده
line of approach U راه وصول
to approach [a topic] U ذکر کردن [موضوعی]
hump approach U برآمدگیکناری
velocity of approach U سرعت متوسط اب هنگام رسیدن به تاج سرریز یا سد
underpass approach U نشیب پیوند
underpass approach U سرازیری پیوند
systems approach U رویکرد نظام نگر
radio approach U دستگاه هدایت فرود هواپیما بوسیله بی سیم
radio approach U دستگاه تقرب رادیویی
quantitative approach U دیدگاه کمی
quantitative approach U روش کمی
power approach U تقرب به روش فرود اجباری در فرودگاههای نامناسب با سیستم برقی
missed approach U فرود اضطراری
missed approach U فرود ناقص
line of approach U مسیر تقرب یا فرود
line of approach U راه تقرب به دشمن
approach parapets U جان پناه دیوار
approach ramp U سربالائی ورودی
approach ramp U فرازورودی
approach channel U کانال ورودی- نهر ورودی
approach ramp U فرازای ورود
approach ramp U شیب ورودی
approach route U مسیر تقرب به باند
approach route U مسیرفرود به باند
approach schedule U برنامه تقرب هواپیما به باند ترتیب فرود هواپیماها روی باند
approach sequence U ترتیب توالی تقرب هواپیماها
approach chart U نقشه مسیر فرود
approach clearance U اجازه فرود
approach clearance U اجازه تقرب
approach march U راهپیمایی برای تقرب به دشمن راهپیمایی برای تماس با دشمن
approach line U خط تقرب به باند
approach line U خط نزدیک شدن به ساحل خط تقرب به دشمن خط مسیرفرود
approach lane U مسیر نزدیک شدن به ساحل خطوط نزدیک شدن به ساحل
approach lane U مسیر تقرب
approach gradient U شیب گرایش
approach formation U صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
approach end U ابتدای باند فرود
approach end U نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
angle of approach U زاویه حاده
angle of approach U زاویه تند
approach transition U تبدیل ورودی
approach wall U دیواره ورودی
angle of approach U زاویه تقرب هواپیما
approach time U زمان نزدیک شدن به باند
approach time U زمان تقرب هواپیما
approach chart U نقشه تقرب هواپیما
angle of approach U زاویه فرود هواپیما
avenues of approach U راههای نفوذی مسیرهای تقرب
avenues of approach U معابر وصولی
landing strip U باند فرود
landing zone U فضای دیسک سخت که داده عبور نمیکند
landing strip U باند فروداضطراری هواپیما یا هلی کوپتر
landing zone U نوک وارد این ناحیه میشود و به دیسک یا داده آسیبی نمیرساند
landing zone U منطقه نشست هوایی
landing strips U باند فرود
landing zone U منطقه فرود
landing wires U سیمهایی برای متحمل شدن نیروهای وارد بر سازه هواپیما در حال فرود
landing site U محل فرود
landing slab U تاوه پاگرد
landing spot U نقطه فرود
landing threshold U استانه فرود اب خاکی
landing threshold U نقطه شروع عملیات اب خاکی
landing vehicle U خود روشنی دار اب خاکی
landing weight U وزن فرود
landing weight U وزن با هنگام تخلیه
soft landing U فرود نرم
night landing U فرود شبانه
landing field U فرودگاه
landing stage U حملباقایق
landing deck U غرشهفرود
vertical take off and landing U هواپیمایی که بدون داشتن سرعت نسبی قادر به برخاستن از سطح زمین معلق ماندن در هوا و فرودمجدد باشد
air landing U فرود از راه هوا
air landing U فرودهوایی
air landing U پیاده شدن از راه هوا هوانشست کردن
crash-landing U سقوط کردن هواپیما
administrative landing U پیاده کردن بار و مسافر به صورت اداری
secondary landing U منطقه پیاده شدن فرعی برای پشتیبانی از عملیات پیاده شدن اصلی
administrative landing U پیاده شدن اداری
landing craft U کرجی ساحلی
quarter landing U پاگرد پله با 081 درجه گردش
landing window U پنجرهفرود
landing strips U باند فروداضطراری هواپیما یا هلی کوپتر
night landing U پیاده شدن درساحل در شب
landing aids U وسایل کمک ناوبری فرودهواپیما وسایل کمکی فرودهواپیما
chinese landing U پهلو گرفتن به سبک چینی
landing attack U تک همراه با پیاده شدن به ساحل
landing attack U تک فرود یا پیاده شدن به ساحل با کشتی یاهواپیما
landing beach U ساحل پیاده شدن
landing beam U نورافکن هدایت زمینی هواپیمابرای فرود
landing forces U نیروها پیاده شونده به ساحل
landing forces U قوای اب خاکی
landing forces U نیروهای پیاده شونده
landing gear U چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
landing area U منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
landing area U منطقه فرود
conventional take off and landing U هواپیمایی با نشست وبرخاست معمولی
diversionary landing U فرود انحرافی برای اغفال دشمن فرود منحرف کننده
forced landing U فرود اجباری هواپیما
forced landing U فرود اجباری
instrument landing U فرود کور
instrument landing U فرود با استفاده ازدستگاههای کنترل هواپیما وبرج مراقبت
landing aircraft U هواپیمای در حال فرود
landing angle U زاویه فرود
landing gear U عراده هواپیما وسایل فرود امدن
landing gear U ارابه فرود
landing order U اجازه تخلیه بار
landing place U فرودگاه اسکله
landing party U گروه اب خاکی
landing order U دستورتخلیه بار
landing net U تور ماهیگیری با دسته کوتاه یا بلند, دامی که باماهیهای بزرگ راباان به خشکی میکشند
landing mat U باندفرود تعجیلی
landing mat U باند فرود اضطراری
landing schedule U برنامه پیاده شدن به ساحل برنامه عملیات اب خاکی برنامه فرود
landing party U گروه پیاده شونده به ساحل تیم فرود
landing site U پایگاه فرود
landing ship U ناو نیرو پیاده کن
landing group U گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
landing hill U تپه فرود
landing light U چراغ فرود
approach avoidance conflict U تعارض گرایشی- اجتنابی
income and expenditure approach U مطالعه جریان پول و اثاراقتصادی ان
target approach point U اخرین نقطه بازرسی درمنطقه فرود یا بارریزی
ground controled approach U دستگاه تقرب خودکار
ground controled approach U دستگاه فرود خودکار هواپیما
closest point of approach U نزدیکترین نقطه گذر
landing ship dock U اسکله فرود اب خاکی
design landing weight U حداکثر وزن پیش بینی شده هنگام فرود هواپیما برای استفاده در محاسبات طراحی
advanced landing field U پایگاه هوایی مقدم
advanced landing field U پایگاه فرود مقدم
deck landing aid U کمکهای فرود
brigade landing team U تیم پیاده شونده تیپی
army landing forces U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
auxiliary landing field U فرودگاه کمکی
landing signal officer U افسر ارتباط فرود
battalion landing team U تیم پیاده شونده گردانی
divided landing gear U ارابه فرود ثابت که هیچ محور افقی بین چرخهای ان وجود ندارد
air landing facility U تاسیسات مخصوص پیاده شدن از راه هوا تاسیسات فرودهوایی
naval landing party U تیم اب خاکی نیروی دریایی تیم اماده کردن ساحل برای عملیات اب خاکی
landing craft tank U ناو تانک پیاده کن
landing craft raiding U قایق هجومی
landing craft assault U قایق نیرو پیاده کن
landing, storage, delivery U نگهداری
maximum landing weight U حداکثر وزن فرود
landing, storage, delivery U تخلیه
front landing gear U ترمزجلوییفرود
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com