Perdic | jurisdiction | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی


Total search result: 21 (1 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	jurisdiction U	حوزهء قضایی
	jurisdiction U	قلمروقدرت
	jurisdiction U	اختیار قانونی
	jurisdiction U	قضایی
	jurisdiction U	محاکمه
	jurisdiction U	محاکمه کردن
	jurisdiction U	قضاوت کردن
	jurisdiction U	تسلیم دادگاه کردن
	jurisdiction U	صلاحیت

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	relative jurisdiction U	صلاحیت نسبی
	partial jurisdiction U	حق تصمیم گیری یا قضاوت محدود
	partial jurisdiction U	حق خود گردانی محدود
	jurisdiction of the court U	صلاحیت دادگاه
	jurisdiction clause U	شرط داوری
	exclusive jurisdiction U	حق قضاوت استثنایی
	exclusive jurisdiction U	حق قضاوت کنسولی
	concurrent jurisdiction U	رسیدگی قضایی همزمان به چند جرم دادگاه الحاقی یاهمزمان
	exemption from territorial jurisdiction U	معافیت از سیستم حقوقی یک کشور
	non litigious jurisdiction act U	قانون امور حسبی
	principal of domestic jurisdiction U	اصل صلاحیت ملی
	The courts have unlimited jurisdiction. U	دادگاهها اخنیارات نامحدود دارند

Recent search history

Forum search