English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 86 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
interval trailing U تمرین استقامت و اماده سازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
trailing U بدنبال کشیدن
trailing U خط ی در امتداد چیزی
trailing U یات استفاده از یک سیستم با یادداشت کردن تراکنشها
trailing U راهک
trailing U پشت سر یکدیگر قرار گرفتن مسیر اسکی
trailing U هدف رادر سمت ... تعقیب کنید
trailing U هدف را تعقیب کنید
trailing U دنباله
trailing U بدنبال حرکت کردن
trailing U طفیلی بودن
trailing U دنباله دار بودن
trailing U دنباله داشتن
trailing U اثرپا باقی گذاردن
trailing U پیشقدم پیشرو
trailing zeros U صفرهای پشتی [دنباله دار] [ریاضی]
transaction trailing U ایجاد یک فایل کمکی برای پی گیری به روز دراوردن تمام فایلها
trailing wheel U چرخ عقب
trailing edge U لبه فرار
trailing edge U لبه پشتی
trailing edge U انتهای تیغه پروانه موتوروغیره
trailing cable U کابل برق روکش دار
trailing edge flap U لبهبرجستهپشتیباله
interval U بازه [ریاضی]
interval U فاصله [ریاضی]
interval U دوهای تمرینی ارام
interval U فترت
interval U خلال
interval U فاصله
interval U ایست وقفه
interval U فرجه
interval U فاصله تاکتیکی
interval U فاصله اختلاف فاصله مدت زمان
interval U وقفه
interval U مدت
interval U توقف کوتاه بین دو عمل
interval U فاصله زمانی
surface interval U فاصله بین غواصهای متوالی از سطح اب
return interval U دوره بازگشت
retrace interval U دوره بازگشت
reorder interval U زمان بین دو سفارش
relief interval U استراحت متناوب
recurrence interval U دوره تناوب
recurrence interval U زمان برگشت
preparatory interval U دوره امادگی
time interval U فاصله زمانی
open interval U فاصله نا محدود [بی کران] [ریاضی]
closed interval U فاصله محدود [کراندار] [ریاضی]
work interval U کار فاصلهای تمرین فاصلهای
work interval U کار متناوب
vertical interval U فاصله عمودی
vertical interval U اختلاف ارتفاع
time interval U زمان طی شده
predicting interval U فاصله زمانی پیش بینی شده هدف سبقت پیش بینی شده هدف
normal interval U فرمان از جلو نظام
burst interval U فاصله ترکش گلوله ها در یک رگبار
grid interval U فواصل شبکه بندی نقشهای
grid interval U فاصله خطوط شبکه
fiducial interval U فاصله اطمینان
contour interval U فاصله خطوط واصل
contour interval U فاصله میزان منحنی
confidence interval U فاصله اعتماد
confidence interval U فاصله اطمینان
close interval U فرمان " فاصله جمع " فرمان " جمع به جلو "
class interval U فاصله طبقه
class interval U حدود طبقه
class interval U دامنه طبقه
interval confidence U فاصله اطمینان
interval confidence U دامنه اطمینان
normal interval U از جلونظام
normal interval U فاصله معمولی صف
mode interval U فاصله نما
lunitidal interval U فاصله زمانی بین عبور ماه از نقطهای وایجادمد در ان نقطه
lucid interval U دوران افاقه
lucid interval U حالت افاقه
keying interval U فاصله زمانی بین دو انعکاس موج رادار
interval timer U زمان سنج فاصله
interval timer U شیوهای که بوسیله ان زمان سپری شده میتواند توسط یک سیستم کامپیوتری بررسی شود
interval schedule U برنامه فاصلهای
interval scale U مقیاس فاصلهای
interval reinforcement U تقویت فاصلهای
interval exercises U تمرینهای متناوب
interval estimate U براورد فاصلهای
fixed interval schedule U برنامه فاصلهای ثابت
variable interval schedule U برنامه فاصلهای متغیر
ideal irrigation interval U فاصله مطلوب ابیاری
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com