English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
international system of units U سیستم مترک
international system of units U دستگاه بین المللی احاد
International System of Units U دستگاه بین المللی یکاها
International System of Units U سامانه متریک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
international units U واحدهای جهانی برق
systeme international d'units U دستگاه بین المللی واحدها
system of units U دستگاه واحدها
system of units U سلسه احاد
system of units U دستگاه یکانها
absolute system of units سیستم واحد ها که در آن کمترین تعداد واحد یا یکه بعنوان واحد های اصلی انتخاب شده و سایر واحدها از آنها مشتق شوند
absolute system of units U دستگاه احاد مطلق
absolute system of electrical units دستگاه مطلق یکان های الکتریکی
system international U سیستم بین المللی
units U وسیله جانبی
units U که برای ورودی و خروجی داده به یک پردازنده به کار می رود
units U بافر با طول یک حرف .
si'units U یکاهای "اس . ای "
units U یک
units U نفر عدد فردی
units U فرد
units U یک دستگاه
units U یگان شمار
units U میزان
units U یکه
units U واحد
units U دستگاه
units U واحدنظامی
units U دستگاه قسمتی از یک دستگاه
units U قسمت
units U یکان
units U یکا
hartree units U یکاهای هارتری
atomic units U یکاهای هارتری
advancing units U یکانهای پیشروی کننده
units of measurment U واحدهای اندازه گیری
individual units U یکانهای منفرد یا مجزا
individual units U یکانهای مستقل
engineering units U واحدهای اندازه گیری بکارگرفته شده برای یک متغیرپردازشی
derived units U واحدهای فرعی
electromagnetic units U واحدهای الکترومغناطیسی
recommend units U واحدهای پیشنهادی
fundamental units U یکاهای بنیادی
units and tens U یگان ودهگان احادوعشرات
derived units U احاد فرعی
European Currency Units U اک
functional units of a computer U واحدهای عملیاتی یک کامپیوتر
fits units with ... connection U مناسب برای دستگاه هایی با اتصال ... [الکترونیک مهندسی برق]
absolute electrical units U واحدهای الکتریکی مطلق
international U مربوط به کشورهای مختلف
international U ElectrotechnicalCommission ...کمیسیون الکتریکی جهانی کمیسیون بین المللی مهندسی برق
international U بین الملل انترناسیونال
international U بین المللی
international U بازیگر بین المللی
international U وابسته به روابط بین المللی
international classification of U طبقه بندی بین المللی بیماریها
international trade U تجارت بین الملل
international line U خط خارجی
international reserves U ذخائر بین المللی
international trade U تجارت بین المللی
international comity U نزاکت بین المللی
international treaties U عهود بین المللی
international union U اتحادیههای بین المللی
international union U اتحادیه بین المللی
international match U مسابقه بین المللی [ورزش]
International Modern U [سبک مدرن بین المللی در معماری قرن بیست میلادی که اولین بار در آلمان استفاده شد.]
international relations U رابطهسیاسیبینکشورها
International politics. U سیاست بین الملل
international classification of U Diseases
international call U مکالمه بین المللی
short international U مسابقهای که هر تیرانداز 03تیر از مسافت 05 متر و 03تیر از مسافت 53 متر و 03تیر از مسافت 52 متر با تیرو کمان می اندازد
borland international U یک شرکت سازنده نرم افزارهای ریزکامپیوتر
socialist international U بین الملل سوسیالیست انجمن جهانی احزاب سوسیال دمکرات در لندن که به سال 1591 تاسیس یافته است واعضا ان را احزاب سوسیالیست معتدل تشکیل می دهند
international acts U اسناد بین المللی
international acts U مستندات بین المللی
by international standards U در معیارهای بین المللی
commodore international, ltd. U شرکت بین المللی کمودور
international federation U processing forinformation
international migration U مهاجرت بین المللی
international meeting U مجمع بین المللی
international master U استاد بین المللی شطرنج
international exchange U مرکز تلفن بین المللی
international loans U استقراض بین المللی بدهیهای بین المللی
international liquidity U نقدینگی بین المللی
international reserves U اندوختههای بین المللی
international line U خط بین المللی
international economics U اقتصاد بین الملل
international equilibrium U تعادل بین المللی
international finance U مالیه بین الملل
international law U حقوق بین الملل
international etiquette U نزاکت بین المللی
international investment U سرمایه گذاری بین المللی
international dualism U دوگانگی بین المللی
international call U سیستم واحدهای الکتریکی بین المللی
international council U شورای بین المللی کامپیوتر در اموزش
international coulomb U کولن جهانی
international court U دادگاه بین المللی
international council U education in forcomputers
international federation U فدراسیون بین المللی پردازش اطلاعات
international practice U طریقه معمول به بین المللی
international practice U عرف بین المللی روش جاری بین المللی
international practice U رویه بین المللی
international custom U عرف بین المللی
international refugee organization U سازمان بین المللی اوارگان
international labour organization U سازمان بین المللی کار سازمانی که در جوار جامعه ملل تاسیس شد و در سال 6491 به سازمان ملل پیوست و هدف ان بهبودبخشیدن به شرایط کار ازجنبه ها مختلف و حمایت ازکارگران و منافع ایشان میباشد
international balance of payments U تراز پرداختهای بین المللی
balance of international payments U تراز پرداختهای بین المللی
balance of international payment U موازنه پرداختهای بین المللی
international gold standard U پایه طلای بین المللی
international finance corporation U شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
international organisation for standard U موسسه بین المللی استاندارد
subjects of international law U اشخاص حقوق بین الملل
international singles court U زمینبازیانفرادیبینالمللی
public international law U حقوق بین الملل عمومی
public international law U حقوق بین الملل عمومی حقوق عام ملل
international peace force U نیروهای حافظ صلح سازمان ملل
private international law U حقوق بین الملل خصوصی
international monetary reserves U ذخائر پولی بین المللی
international morse code U مورس جهانی
international monetary fund U صندوق بین المللی پول
international law of the sea U حقوق بین الملل دریاها
law of international institutions U حقوق سازمانهای بین المللی
international morse code U مورس اروپایی
bank for international settlements U بانک پرداختهای بین المللی
international road haulage U حمل نقل بار بین المللی بوسیله جاده
international business machine U IB
international business machine U corporation
international demonstration effect U اثر نمایشی بین المللی
convention international de merchandies U عهدنامه بین المللی جهت حمل کالا با قطار
international date line U خط بین المللی تغییر تاریخ
international chamber of commerce U اتاق بازرگانی بین المللی
international date line U خط موافقتنامه بین المللی
international criminal law U حقوق جزای بین الملل
international court of justice U دیوان دادگستری بین المللی رکن قضایی سازمان ملل متحد که وفیفه اش رسیدگی به دعاوی مطروحه دول عضو علیه یکدیگر است
international road transport U ترابری بین المللی جاده ای
international bill of the right of man U اعلامیه جهانی حقوق بشر
international development association U مجمع بین المللی توسعه مجمعی است وابسته به بانک جهانی که به منظور کمک به کشورهای توسعه نیافته ایجاد شده است
international switching center U مرکز سوئیچینگ بین المللی
international date line U خط تقسیم نیروهای بین المللی
international standards organization U سازمان استانداردهای بین المللی
international standards organization U سازمانی که استانداردها را برای کامپیوترهای مختلف و محصولات شبکه تولید و مرتب میکند
international standards organization U طرح شبکه استاندارد ISO که به صورت لایهای است و هر لایه کار مخصوصی دارد و به سیستمهای مختلف امکان ارتباط میدهد البته در صورتی که مط ابق با استاندارد باشند
international table calorie U کالری
international standard atmosphere U اتمسفر استاندارد بین المللی
international telephone circuit U خط تلفنی بین المللی
international file format U استاندارد فایلهای فشرده ذخیره شده روی i-LD
international economic relations U روابط اقتصادی بین المللی
[as] compared to international standards U در معیارهای بین المللی
international division of labor U تقسیم کار بین المللی
International Space Station [ISS] U ایستگاه فضایی بین المللی
major international road signs U عمدهترینعلائمجهانیجاده
permanent court of international arbitra U دیوان دایمی داوری بین المللی
international commercial terms (incoterm U قراردادهای تجارت بین الملل که بوسیله اتاق بازرگانی بین الملل تهیه شده است
international commercial terms (incoterm U اینکوترمز
international air transport association U اتحادیه بین المللی حمل و نقل هوایی
Bank for International Settlements [BIS] U بانک تسویه پرداخت بین المللی
leiter international performance test U ازمون عملی بین المللی لایتر
unicef (= united nations international U یع کودکان کشورهای توسعه نیافته است
international atomic energy agency U اژانس بین المللی انرژی اتمی
To be world famous . To enjoy an international reputation. U شهرت جهانی داشتن
Participation rates are low compared to international standards. U میزان مشارکت در مقایسه با استانداردهای بین المللی کم است .
By international standards Germany maintains a leading role. U در معیارهای بین المللی آلمان نقش پیشرو دارد.
The answer to terrorism must be better intelligence and improved international cooperation. U پاسخ به تروریسم باید اطلاعات بهتر سازمان مخفی و بهبودی همکاری های بین المللی باشد.
linear system [system of linear equations] U دستگاه معادلات خطی [ریاضی]
p system U سیستم عامل ریزکامپیوتری باامتیاز اساسی که برنامههای نوشته شده برای ان روی محدوده گستردهای ازماشینهای گوناگون کار میکند
value system U نظام ارزشها
system U اسلوب
system U اصول وجود
system U طرز روش
c.g.s. system U دستگاه سگث
system U سازگان
i.f.f. system U دستگاه تشخیص
an system U سیستم الکترونیکی نیروی زمینی و دریایی
system U نظم ترتیب
cw system U سیستمی که از سیگنالهی امواج پیوسته برای کسب اطلاعات درمورد مسیر پروازبهره میگیرد
system U نظم منظومه
system U سامانه
system U هر گروه از سخت افزار یا نرم افزار یا وسیله جانبی و... که با هم کار می کنند
system U رشته دستگاه
system U سلسله
the system of U the which by ininheritance agnatisation the passedto is state the residueof agnates male تعصیب
system U نظام
system U قاعده رویه
the system of U رد مازاد ترکه متوفی به خویشان ذکورپدری
system U طرز اسلوب
system U جهاز
system U همستاد روش
system U دستگاه
system U سلسله رشته
system U طریقه
system U همست
system U سیستم
system U مقررات مربوط به اعطای امتیازهای اضافی به نسبت ضعف یا قدرت اسب
system U منظومه
system U مجموعه سازمان
system U نظام سیستم
system U تشکیلات
system U روش اصول
system U ترتیب
system U سازمان
multiplex system U سیستم چند سیمه
multiple well system U سیستم چند چاهی
multilink system U سیستمی که بیش از یک اتصال بین دو نقط ه دارد
mksa system U دستگاه مکثا
multiplex system U سیستم چندگانه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com