Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
international peace force
U
نیروهای حافظ صلح سازمان ملل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
peace force
U
نیروهای حافظ صلح سازمان ملل متحد
Force is the answer to force.
<proverb>
U
جواب زور را زور مى دهد .
to be at peace
U
در اشتی بودن
peace
U
اشتی صلح
peace
U
ارامش
peace
U
صلح
peace
U
دوستی
peace be upon them
U
علیهم السلام
to keep the peace
U
از جنگ دوری کردن
to keep the peace
U
اشتی رابرقرار داشتن
peace be upon him
U
علیه السلام
peace be upon her
U
علیهاالسلام
peace
U
سلامتی
peace
U
صلح وصفا
peace be with you
U
سلام برشما باد
peace negotiation
U
مذاکرات صلح
peace negotiations
U
مذاکرات صلح
peace of mind
U
اسودگی خاطر
peace officer
U
امین صلح
peace officer
U
ضابط صلحیه
peace pact
U
پیمان صلح
guardians of the peace
U
ضابطین عدلیه
peace treaty
U
معاهده صلح
peace time
U
در زمان صلح
peace pipe
U
پیپ یا چپق صلح
peace pact
U
میثاق دوستی میثاق تحریم جنگ
armed peace
U
حالتی که دولتهابدون درگیری نظامی خود رابرای جنگ احتمالی اماده می کنند
peace dividend
U
ازبین رفتن بودجه دفاعی دراواخر سال ۱۹۸۰
breaches of the peace
U
بهم زدن ارامش عمومی
breach of the peace
U
بهم زدن ارامش عمومی
breach of peace
U
اخلال در نظم عمومی
peace pact
U
قرارداد صلح صلح نامه
cinclusion of peace
U
عقد صلح
hold one's peace
<idiom>
U
سکوت کردن
peace time
U
زمان صلح
With peace of mind.
U
با آرامش خیال وخاطر
peace-loving
U
دوستدارصلح
peace-keeping
نیروی برقرارکننده صلح
Peace Corps
U
سپاه صلح
armed peace
U
صلح مسلح
peace breaker
U
اشوب کن
Justice of the Peace
U
امین صلح
peace breaker
U
اشوبگر
Justices of the Peace
U
قاضی صلحیه
olies f.peace
U
زیتون کنایه ازاشتی است
Justices of the Peace
U
امین صلح دادرس دادگاه بخش
Justices of the Peace
U
رئیس دادگاه بخش
Justices of the Peace
U
امین صلح
social peace
U
ارامش اجتماعی
Justice of the Peace
U
رئیس دادگاه بخش
Justice of the Peace
U
امین صلح دادرس دادگاه بخش
Justice of the Peace
U
قاضی صلحیه
peace breaker
U
ارامش بهم زن
peace offerings
U
پیشنهاد صلح
peace conference
U
کنفرانس صلح
peace court
U
صلحیه
peace court
U
دادگاه بخش
peace offering
U
پیشنهاد صلح
make peace
U
صلح کردن
peace keeping forces
U
نیروهای بازدارنده و حافظ صلح سازمان ملل
to knit peace between nations
U
ملت هاراباهم اشتی دادن صلح درمیان ملل منعقدکردن
peace time complement
U
استعداد مجاز زمان صلح
May his soull live in peace.
U
روحش شاد باشد
peace to his departed spirit
U
روانش شاد باد
peace time establishment
U
جدول استعداد مجاز زمان صلح
to make peace between two men
U
دو کس را با هم اشتی دادن
He closed the door against the peace agreement.
U
تمام درها را بروی موافقتنامه صلح بست
to report somebody
[to the police]
for breach of the peace
U
از کسی به خاطر مزاحمت راه انداختن
[به پلیس]
شکایت کردن
These talks are crucial
[critical]
to the future of the peace process.
U
این مذاکرات برای آینده روند صلح بسیار مهم
[حیاتی]
هستند.
international
U
بازیگر بین المللی
international
U
مربوط به کشورهای مختلف
international
U
بین الملل انترناسیونال
international
U
بین المللی
international
U
وابسته به روابط بین المللی
international
U
ElectrotechnicalCommission ...کمیسیون الکتریکی جهانی کمیسیون بین المللی مهندسی برق
international federation
U
processing forinformation
international exchange
U
مرکز تلفن بین المللی
international etiquette
U
نزاکت بین المللی
international equilibrium
U
تعادل بین المللی
international economics
U
اقتصاد بین الملل
international federation
U
فدراسیون بین المللی پردازش اطلاعات
short international
U
مسابقهای که هر تیرانداز 03تیر از مسافت 05 متر و 03تیر از مسافت 53 متر و 03تیر از مسافت 52 متر با تیرو کمان می اندازد
system international
U
سیستم بین المللی
International Modern
U
[سبک مدرن بین المللی در معماری قرن بیست میلادی که اولین بار در آلمان استفاده شد.]
international dualism
U
دوگانگی بین المللی
socialist international
U
بین الملل سوسیالیست انجمن جهانی احزاب سوسیال دمکرات در لندن که به سال 1591 تاسیس یافته است واعضا ان را احزاب سوسیالیست معتدل تشکیل می دهند
international custom
U
عرف بین المللی
by international standards
U
در معیارهای بین المللی
international comity
U
نزاکت بین المللی
international relations
U
رابطهسیاسیبینکشورها
international classification of
U
Diseases
international call
U
مکالمه بین المللی
international coulomb
U
کولن جهانی
international acts
U
مستندات بین المللی
commodore international, ltd.
U
شرکت بین المللی کمودور
international council
U
education in forcomputers
international council
U
شورای بین المللی کامپیوتر در اموزش
International politics.
U
سیاست بین الملل
international acts
U
اسناد بین المللی
international court
U
دادگاه بین المللی
borland international
U
یک شرکت سازنده نرم افزارهای ریزکامپیوتر
international call
U
سیستم واحدهای الکتریکی بین المللی
international classification of
U
طبقه بندی بین المللی بیماریها
international line
U
خط بین المللی
international units
U
واحدهای جهانی برق
international match
U
مسابقه بین المللی
[ورزش]
international line
U
خط خارجی
international trade
U
تجارت بین المللی
international union
U
اتحادیه بین المللی
international union
U
اتحادیههای بین المللی
international treaties
U
عهود بین المللی
international migration
U
مهاجرت بین المللی
international meeting
U
مجمع بین المللی
international master
U
استاد بین المللی شطرنج
international loans
U
استقراض بین المللی بدهیهای بین المللی
international liquidity
U
نقدینگی بین المللی
international reserves
U
ذخائر بین المللی
international practice
U
رویه بین المللی
international reserves
U
اندوختههای بین المللی
international practice
U
عرف بین المللی روش جاری بین المللی
international investment
U
سرمایه گذاری بین المللی
international trade
U
تجارت بین الملل
international practice
U
طریقه معمول به بین المللی
international finance
U
مالیه بین الملل
international law
U
حقوق بین الملل
international standards organization
U
سازمان استانداردهای بین المللی
international switching center
U
مرکز سوئیچینگ بین المللی
international singles court
U
زمینبازیانفرادیبینالمللی
international standards organization
U
سازمانی که استانداردها را برای کامپیوترهای مختلف و محصولات شبکه تولید و مرتب میکند
international chamber of commerce
U
اتاق بازرگانی بین المللی
international standards organization
U
طرح شبکه استاندارد ISO که به صورت لایهای است و هر لایه کار مخصوصی دارد و به سیستمهای مختلف امکان ارتباط میدهد البته در صورتی که مط ابق با استاندارد باشند
international refugee organization
U
سازمان بین المللی اوارگان
convention international de merchandies
U
عهدنامه بین المللی جهت حمل کالا با قطار
international business machine
U
corporation
international business machine
U
IB
international bill of the right of man
U
اعلامیه جهانی حقوق بشر
International System of Units
U
سامانه متریک
International System of Units
U
دستگاه بین المللی یکاها
law of international institutions
U
حقوق سازمانهای بین المللی
international standard atmosphere
U
اتمسفر استاندارد بین المللی
public international law
U
حقوق بین الملل عمومی
private international law
U
حقوق بین الملل خصوصی
public international law
U
حقوق بین الملل عمومی حقوق عام ملل
systeme international d'units
U
دستگاه بین المللی واحدها
international finance corporation
U
شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
international telephone circuit
U
خط تلفنی بین المللی
international table calorie
U
کالری
international system of units
U
دستگاه بین المللی احاد
international system of units
U
سیستم مترک
subjects of international law
U
اشخاص حقوق بین الملل
international gold standard
U
پایه طلای بین المللی
[as]
compared to international standards
U
در معیارهای بین المللی
international road haulage
U
حمل نقل بار بین المللی بوسیله جاده
bank for international settlements
U
بانک پرداختهای بین المللی
international balance of payments
U
تراز پرداختهای بین المللی
balance of international payments
U
تراز پرداختهای بین المللی
balance of international payment
U
موازنه پرداختهای بین المللی
international demonstration effect
U
اثر نمایشی بین المللی
international development association
U
مجمع بین المللی توسعه مجمعی است وابسته به بانک جهانی که به منظور کمک به کشورهای توسعه نیافته ایجاد شده است
international division of labor
U
تقسیم کار بین المللی
international file format
U
استاندارد فایلهای فشرده ذخیره شده روی i-LD
international economic relations
U
روابط اقتصادی بین المللی
international law of the sea
U
حقوق بین الملل دریاها
international road transport
U
ترابری بین المللی جاده ای
international labour organization
U
سازمان بین المللی کار سازمانی که در جوار جامعه ملل تاسیس شد و در سال 6491 به سازمان ملل پیوست و هدف ان بهبودبخشیدن به شرایط کار ازجنبه ها مختلف و حمایت ازکارگران و منافع ایشان میباشد
international date line
U
خط بین المللی تغییر تاریخ
international organisation for standard
U
موسسه بین المللی استاندارد
international criminal law
U
حقوق جزای بین الملل
international monetary fund
U
صندوق بین المللی پول
international monetary reserves
U
ذخائر پولی بین المللی
international court of justice
U
دیوان دادگستری بین المللی رکن قضایی سازمان ملل متحد که وفیفه اش رسیدگی به دعاوی مطروحه دول عضو علیه یکدیگر است
international date line
U
خط موافقتنامه بین المللی
international date line
U
خط تقسیم نیروهای بین المللی
international morse code
U
مورس اروپایی
international morse code
U
مورس جهانی
leiter international performance test
U
ازمون عملی بین المللی لایتر
international commercial terms (incoterm
U
اینکوترمز
international commercial terms (incoterm
U
قراردادهای تجارت بین الملل که بوسیله اتاق بازرگانی بین الملل تهیه شده است
major international road signs
U
عمدهترینعلائمجهانیجاده
International Space Station
[ISS]
U
ایستگاه فضایی بین المللی
unicef (= united nations international
U
یع کودکان کشورهای توسعه نیافته است
international air transport association
U
اتحادیه بین المللی حمل و نقل هوایی
international atomic energy agency
U
اژانس بین المللی انرژی اتمی
Bank for International Settlements
[BIS]
U
بانک تسویه پرداخت بین المللی
permanent court of international arbitra
U
دیوان دایمی داوری بین المللی
To be world famous . To enjoy an international reputation.
U
شهرت جهانی داشتن
The answer to terrorism must be better intelligence and improved international cooperation.
U
پاسخ به تروریسم باید اطلاعات بهتر سازمان مخفی و بهبودی همکاری های بین المللی باشد.
By international standards Germany maintains a leading role.
U
در معیارهای بین المللی آلمان نقش پیشرو دارد.
Participation rates are low compared to international standards.
U
میزان مشارکت در مقایسه با استانداردهای بین المللی کم است .
in force
U
مجری
in force
U
دارای اعتبار
p force
U
نیروی جلوبرنده یاپرت کننده
force
U
ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد
force
U
وادار کردن
force
U
تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
force
U
یکان قسمت نظامی
force
U
فشار دادن
force
U
قوا تحمل کردن مجبور کردن فشار
force
U
نیروی نظامی
force
U
مجبور کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com