English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (93 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
intermediate frequency amplifier U فزونساز بسامد واسطه
intermediate frequency amplifier U تقویت کننده فرکانس میانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
intermediate amplifier U تقویت کننده میانی
frequency selective amplifier U تقویت کننده سلکتیو فرکانس
high frequency amplifier U تقویت کننده فرکانس بالا
audio frequency amplifier U فزونساز صوتی
low frequency amplifier U تقویت کننده فرکانس پایین
radio frequency amplifier U فزون ساز بسامد رادیویی
intermediate frequency U فرکانس میانه
intermediate frequency U فرکانس میانی
intermediate frequency stage U طبقه ی فرکانس میانی
intermediate frequency transformer U مبدل فرکانس میانی
intermediate frequency transformer U مبدل بسامد واسطه
intermediate frequency amplification U تقویت فرکانس میانی
intermediate frequency sensitivity U حساسیت فرکانس میانی
intermediate frequency breakdown U شکست فرکانس میانی
intermediate frequency section U مقطع فرکانس میانی
intermediate frequency band filter U صافی باند فرکانس میانی
intermediate frequency tank circuit U فرکانس میانی
intermediate frequency tank circuit U مدار تانک
amplifier U فزون ساز
amplifier U بلند گو
amplifier U فزونساز
amplifier U مدار الکترونیکی که قدرت یک سیگنال را افزایش میدهد
amplifier U تقویت کننده
amplifier U تقویت کنندهء برق
y amplifier U تقویت کننده با سیستم انحراف عمودی
amplifier U نیروافزا
x amplifier U تقویت کننده با سیستم انحراف افقی
audio amplifier U تقویت کننده صوتی
audio amplifier U امپلی فایر صوتی
audio amplifier U فزونساز صوتی
amplifier tube U لامپ فزون ساز
light amplifier U تقویت کننده ی نور
line amplifier U تقویت کننده خط
intensity amplifier U تقویت کننده شدت روشنایی
linear amplifier U تعویض کننده خطی
input amplifier U تقویت کننده ورودی
broadband amplifier U فزونساز باند گسترده
cascode amplifier U فزون ساز کاسکودی
input amplifier U تقویت کننده اولیه
impluse amplifier U تقویت کننده ضربه جریان
feedback amplifier U تقویت کننده فیدبک
differential amplifier U تقویت کننده تفاضلی
class c amplifier U فزون ساز درجه سی
class b amplifier U فزون ساز درجه ب
class ab amplifier U فزون ساز درجه ا ب
class a amplifier U فزون ساز درجه ا
chrominance amplifier U فزون ساز رنگ تابی
bandpass amplifier U فزونساز پالاییده
voltage amplifier U امپلیفایر ولتاژ
back of the amplifier U آمپیلیفایرعقبی
multiple amplifier U تقویت کننده چند طبقه
modulated amplifier U مرحله فزون ساز تحمیلی
magnetic amplifier U تقویت کننده مغناطیسی
magnetic amplifier U امپلیفایر مغناطیسی
microphone amplifier U تقویت کننده میکروفن
z axis amplifier U تقویت کننده محور "زد"
y axis amplifier U تقویت کننده محور ایگرگ
magnetic amplifier U تقویت کننده مغناطیسی ترانسدورکتور
x axis amplifier U تقویت کننده محور ایکس
voltage amplifier U تقویت کننده ولتاژ
magnetoresistive amplifier U تقویت کننده مغناطیسی
main amplifier U تقویت کننده اصلی
operational amplifier U تقویت کننده محاسباتی
power amplifier U تقویت کننده قدرت
video amplifier U دستگاه یا مدار تقویت کننده فرکانسهای سمعی و بصری
relay amplifier U تقویت کننده امدادی
sense amplifier U تقویت کننده حسی
output amplifier U تقویت کننده خروجی
triode amplifier U فزون ساز سه قطبی
pulse amplifier U تقویت کننده پالس
sweep amplifier U فزون ساز روبنده
tube amplifier U تقویت کننده لامپی
operational amplifier U تقویت کننده عملیاتی
video amplifier U تقویت کننده تصویری
video amplifier U فزون ساز ویدئو
multi stage amplifier U تقویت کننده چند طبقه
public address amplifier U فزون ساز بلندگوی اجتماعات
push pull amplifier U تقویت کننده پوش- پول
sound volume amplifier U تقویت کننده شدت صوت
microphone pre amplifier U پیش فزون ساز میکروفون
power amplifier stage U مرحله فزون ساز توان
high fidelity amplifier U تقویت کنندههای فا
multi stage amplifier U امپلی فایر چند طبقه
high fidelity amplifier U امپلی فایرهای فا تقویت کننده باکیفیت عالی
low pass amplifier U تقویت کننده پایین گذر
intermediate U درمیان اینده مداخله کننده
intermediate U میانین
intermediate U کد یک کامپیوتر یا اسمبلر در حین ترجمه کد سطح بالا به کد ماشین
intermediate U آنچه در یک طبقه بین دو طبقه دیگر است
intermediate U میانجی
intermediate U واسطه
intermediate U در میان واقع شونده
intermediate U متوسط
intermediate U فضای موقت حافظه برای موضوعاتی که پردازش می شوند
intermediate U عضو میانی
intermediate U طبقه میانی
intermediate U مجموعه رکوردهایی که حاوی دادههای پردازش شده هستند که در زمان دیگری برای تکمیل کار استفاده می شوند
intermediate U فضای حافظه که زمان دستیابی بین حافظه اصلی و سیستم مبتنی بر دیسک دارد
intermediate U router یا وسیله دیگری که شبکه یا کاربر را به اینترنت وصل میکند
intermediate U پروتکل OSI که امکان انتقال داده بین router ها را فراهم میکند
intermediate U میانه
beam power amplifier tube U لامپ فزونساز اشعهای
intermediate band U باند میانی
intermediate field U میدان واسطه
intermediate field U میدان میانی
intermediate repeater U تقویت کننده میانی
intermediate approach U مسیر تقرب فرعی
intermediate area U منطقه واسطه دیدبانی رادار منطقهای به عمق 2 تا 01هزار متر در جلوی لشگر
intermediate complex U کمپلکس واسطه
intermediate structure U ساختمان داخلی
intermediate compound U ترکیب واسطه
intermediate contact U کنتاکت میانی
intermediate anneal U التهاب میانی
intermediate contour U میزان منحنی واسطه
intermediate contact U کنتاکت واسطه
intermediate contingency U قدرت موتور توربوشفت پایین تر از سطح اضطراری که معمولا برای مدت 03 دقیقه مجاز میباشد
intermediate contrast U تغایر متوسط
intermediate coupling U پیوست واسطه
intermediate exchange U مرکز
intermediate exchange U واسطه
intermediate fuse U فیوز میانی
intermediate stock U موجودی کالاهای درحال ساخت
intermediate sight U توسط دید عقب و جلو یک نقطه در نقشه برداری
intermediate scale U نقشه مقیاس متوسط
intermediate reaction U واکنش واسطه
intermediate range U با شعاع عمل متوسط شعاع عمل متوسط
intermediate range U سلاح برد متوسط
intermediate product U فراورده واسطه
intermediate product U محصول واسطه
intermediate stock U کالاهای نیمه تمام
intermediate storage U انباره واسط
intermediate world U عالم برزخ
intermediate transmitter U فرستنده میانی
intermediate transmitter U فرستنده واسطه
intermediate transformer U مبدل یا ترانسفورماتور میانی
intermediate terminal U ترمینال میانی
intermediate temperature U درجه حرارت میانی
intermediate temperature U درجه حرارت متوسط
intermediate switch U کلید صلیبی
intermediate product U محصول نیم ساخته
intermediate pressure U فشار متوسط
intermediate image U تصویر میانی
intermediate hurdles U مسابقه دو 004 متر با مانع
intermediate hurdler U دونده دو 004 متر با مانع
intermediate hurdle U مانع متوسط
intermediate grid U شبکه واسطه
intermediate grid U شبکه کمکی
intermediate goods U کالاهای واسطه
intermediate goods U کالاهای واسطهای
intermediate lampholder U سر پیچ متوسط
intermediate layer U لایه میانی
intermediate points U جهات میانی
intermediate plate U صفحه میانی
intermediate phase U فاز میانی
intermediate oscillation U نوسان میانی
intermediate office U مرکز میانی
intermediate objective U هدف واسطه
intermediate link U حلقه میانی
intermediate layer U قشر واسطه
intermediate zone U ناحیه ی میانی
intermediate aperiodic circuit U مدار میانی اپریودیک
intermediate booster station U ایستگاهواسطهایپرفشاربرق
intermediate distribution frame U مقسم میانی
insulated intermediate layer U لایه میانی عایق
reactive intermediate species U گونههای واسطهای واکنش پذیر
intermediate power transistor U ترانزیستور با قدرت متوسط
intermediate roll stand U مقام نورد میانی
intermediate high voltage line U خط فشار متوسط
intermediate range ballistic missile U موشک بالستیک میان برد
intermediate type submarine cable U کابل ساحلی
frequency U تواتر
frequency U فراوانی تردد
frequency U تعداد پریودها پریودیسیته وفور
frequency U زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
frequency U انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند
frequency U فراوانی
frequency U فرکانس تناوب
frequency U تکرار
frequency U بسامد
frequency U فرکانس ساعت اصلی که سیستم را یکسان میکند
frequency U تعداد سیکل ها یا دوره زمانی از حالت موج با قاعده که در هر ثانیه تکرار می شوند
frequency U کثرت وقوع
frequency U تعداد دفعاتی که اشعه تصویر ردیف افقی پیکس ها را اسکن میکند
frequency U فرکانس
frequency domulipliction U تقسیم فرکانس
frequency analizer U انالیزور فرکانس
frequency allocation U تعیین فرکانس
frequency assignment U تعیین فرکانس
frequency division U تقسیم فرکانس
frequency alloment U تقسیم فرکانس
frequency determination U تعیین فرکانس
frequency accuracy U دقت فرکانس
critical frequency U فرکانس بحرانی
critical frequency U فرکانس مرزی
critical frequency U فرکانس متنافر با فرکانس طبیعی تیغه
collision frequency U فراوانی برخورد
circular frequency U تکرار دورانی
carrier frequency U فرکانس موج حامل
carrier frequency U فرکانس حامل امواج بی سیم یا رادار
carrier frequency U فرکانس حامل
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com