Perdic | intermediate approach | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 199 (9 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	intermediate approach U	مسیر تقرب فرعی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	approach approach conflict U	تعارض گرایشی- گرایشی
	intermediate U	فضای موقت حافظه برای موضوعاتی که پردازش می شوند
	intermediate U	میانه
	intermediate U	متوسط
	intermediate U	درمیان اینده مداخله کننده
	intermediate U	واسطه
	intermediate U	میانجی
	intermediate U	میانین
	intermediate U	کد یک کامپیوتر یا اسمبلر در حین ترجمه کد سطح بالا به کد ماشین
	intermediate U	عضو میانی
	intermediate U	مجموعه رکوردهایی که حاوی دادههای پردازش شده هستند که در زمان دیگری برای تکمیل کار استفاده می شوند
	intermediate U	فضای حافظه که زمان دستیابی بین حافظه اصلی و سیستم مبتنی بر دیسک دارد
	intermediate U	router یا وسیله دیگری که شبکه یا کاربر را به اینترنت وصل میکند
	intermediate U	پروتکل OSI که امکان انتقال داده بین router ها را فراهم میکند
	intermediate U	آنچه در یک طبقه بین دو طبقه دیگر است
	intermediate U	در میان واقع شونده
	intermediate U	طبقه میانی
	intermediate oscillation U	نوسان میانی
	intermediate office U	مرکز میانی
	intermediate phase U	فاز میانی
	intermediate link U	حلقه میانی
	intermediate plate U	صفحه میانی
	intermediate frequency U	فرکانس میانی
	intermediate objective U	هدف واسطه
	intermediate layer U	قشر واسطه
	intermediate layer U	لایه میانی
	intermediate lampholder U	سر پیچ متوسط
	intermediate goods U	کالاهای واسطهای
	intermediate image U	تصویر میانی
	intermediate hurdles U	مسابقه دو 004 متر با مانع
	intermediate hurdle U	مانع متوسط
	intermediate grid U	شبکه واسطه
	intermediate goods U	کالاهای واسطه
	intermediate grid U	شبکه کمکی
	intermediate frequency U	فرکانس میانه
	intermediate complex U	کمپلکس واسطه
	intermediate anneal U	التهاب میانی
	intermediate repeater U	تقویت کننده میانی
	intermediate amplifier U	تقویت کننده میانی
	intermediate band U	باند میانی
	intermediate area U	منطقه واسطه دیدبانی رادار منطقهای به عمق 2 تا 01هزار متر در جلوی لشگر
	intermediate compound U	ترکیب واسطه
	intermediate contact U	کنتاکت میانی
	intermediate contact U	کنتاکت واسطه
	intermediate contingency U	قدرت موتور توربوشفت پایین تر از سطح اضطراری که معمولا برای مدت 03 دقیقه مجاز میباشد
	intermediate contour U	میزان منحنی واسطه
	intermediate contrast U	تغایر متوسط
	intermediate coupling U	پیوست واسطه
	intermediate hurdler U	دونده دو 004 متر با مانع
	intermediate exchange U	مرکز
	intermediate exchange U	واسطه
	intermediate field U	میدان میانی
	intermediate field U	میدان واسطه
	intermediate fuse U	فیوز میانی
	intermediate points U	جهات میانی
	intermediate structure U	ساختمان داخلی
	intermediate switch U	کلید صلیبی
	intermediate temperature U	درجه حرارت متوسط
	intermediate temperature U	درجه حرارت میانی
	intermediate terminal U	ترمینال میانی
	intermediate transformer U	مبدل یا ترانسفورماتور میانی
	intermediate transmitter U	فرستنده واسطه
	intermediate transmitter U	فرستنده میانی
	intermediate world U	عالم برزخ
	intermediate zone U	ناحیه ی میانی
	intermediate storage U	انباره واسط
	intermediate stock U	کالاهای نیمه تمام
	intermediate pressure U	فشار متوسط
	intermediate product U	محصول نیم ساخته
	intermediate product U	محصول واسطه
	intermediate product U	فراورده واسطه
	intermediate range U	سلاح برد متوسط
	intermediate range U	با شعاع عمل متوسط شعاع عمل متوسط
	intermediate reaction U	واکنش واسطه
	intermediate scale U	نقشه مقیاس متوسط
	intermediate sight U	توسط دید عقب و جلو یک نقطه در نقشه برداری
	intermediate stock U	موجودی کالاهای درحال ساخت
	to approach U	به طرف کسی رفتن برای برخورد
	to approach somebody [something] U	نزدیک شدن به کسی [چیزی]
	to approach somebody [something] U	نزدیک آمدن به کسی [چیزی]
	to approach somebody [something] U	به سمت کسی [چیزی] رفتن
	to approach U	به طرف کسی رفتن
	to approach something U	نزدیک آمدن به چیزی
	to approach something U	نزدیک شدن به چیزی
	to approach one another U	به هم نزدیک شدن [همچنین اصطلاح مجازی]
	approach U	برداشت روش
	approach U	نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
	approach U	نزدیک شدن
	approach U	حرکت به سمت جلو
	approach U	معبر
	approach U	پرواز هواپیما درست قبل ازفرود
	approach U	دورخیر دو کشتی گیر در اغاز مسابقه
	approach U	دورخیز
	approach U	ضربه برای نزدیک شدن به هدف گلف
	approach U	مسیر فرود
	approach U	دیدگاه
	approach U	رسیدن
	approach U	نزدیک امدن معبر
	approach U	فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
	approach U	مشی
	approach U	برخورد
	approach U	شیوه
	approach U	رویکرد
	intermediate roll stand U	مقام نورد میانی
	intermediate frequency transformer U	مبدل بسامد واسطه
	intermediate power transistor U	ترانزیستور با قدرت متوسط
	intermediate booster station U	ایستگاهواسطهایپرفشاربرق
	intermediate frequency stage U	طبقه ی فرکانس میانی
	intermediate distribution frame U	مقسم میانی
	reactive intermediate species U	گونههای واسطهای واکنش پذیر
	intermediate frequency sensitivity U	حساسیت فرکانس میانی
	intermediate frequency transformer U	مبدل فرکانس میانی
	intermediate aperiodic circuit U	مدار میانی اپریودیک
	intermediate frequency amplification U	تقویت فرکانس میانی
	intermediate frequency amplifier U	فزونساز بسامد واسطه
	insulated intermediate layer U	لایه میانی عایق
	intermediate frequency amplifier U	تقویت کننده فرکانس میانی
	intermediate frequency section U	مقطع فرکانس میانی
	intermediate frequency breakdown U	شکست فرکانس میانی
	angle of approach U	زاویه تند
	intrinsic approach U	رهیافت درونی
	intrinsic approach U	رهیافت سرشتی
	radio approach U	دستگاه هدایت فرود هواپیما بوسیله بی سیم
	approach ramp U	شیب ورودی
	landing approach U	مسیر تقرب
	angle of approach U	زاویه تقرب هواپیما
	approach channel U	کانال ورودی- نهر ورودی
	angle of approach U	زاویه حاده
	angle of approach U	زاویه فرود هواپیما
	to approach [a topic] U	ذکر کردن [موضوعی]
	landing approach U	مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
	line of approach U	راه وصول
	quantitative approach U	دیدگاه کمی
	hump approach U	برآمدگیکناری
	underpass approach U	نشیب پیوند
	underpass approach U	سرازیری پیوند
	systems approach U	رویکرد نظام نگر
	radio approach U	دستگاه تقرب رادیویی
	velocity of approach U	سرعت متوسط اب هنگام رسیدن به تاج سرریز یا سد
	quantitative approach U	روش کمی
	power approach U	تقرب به روش فرود اجباری در فرودگاههای نامناسب با سیستم برقی
	missed approach U	فرود اضطراری
	missed approach U	فرود ناقص
	line of approach U	مسیر تقرب یا فرود
	line of approach U	راه تقرب به دشمن
	approach chart U	نقشه مسیر فرود
	initial approach U	تقرب اولیه هواپیما
	avenues of approach U	راههای نفوذی مسیرهای تقرب
	avenues of approach U	معابر وصولی
	approach wall U	دیواره ورودی
	approach transition U	تبدیل ورودی
	expenditure approach U	روش هزینه
	approach time U	زمان نزدیک شدن به باند
	approach time U	زمان تقرب هواپیما
	approach sequence U	ترتیب توالی تقرب هواپیماها
	clinical approach U	روش بالینی
	counter approach U	استحکامات متقابله
	commodity approach U	بررسی بازار با مطالعه مسیرتولید تا مصرف
	initial approach U	مسیر تقرب اصلی
	information approach U	روش کسب اطلاعات
	final approach U	مسیرنهایی فرود هواپیما
	final approach U	مسیر نهایی فرود
	expenditure approach U	روش مخارج
	covered approach U	راه نفوذی پوشیده
	covered approach U	پیشروی پوشیده معابر مخفی
	covered approach U	مسیر پوشیده
	approach schedule U	برنامه تقرب هواپیما به باند ترتیب فرود هواپیماها روی باند
	approach route U	مسیرفرود به باند
	approach lane U	مسیر تقرب
	approach chart U	نقشه تقرب هواپیما
	approach gradient U	شیب گرایش
	approach formation U	صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
	approach line U	خط نزدیک شدن به ساحل خط تقرب به دشمن خط مسیرفرود
	approach end U	ابتدای باند فرود
	approach end U	نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
	approach clearance U	اجازه تقرب
	approach clearance U	اجازه فرود
	approach lane U	مسیر نزدیک شدن به ساحل خطوط نزدیک شدن به ساحل
	approach parapets U	جان پناه دیوار
	approach line U	خط تقرب به باند
	approach route U	مسیر تقرب به باند
	approach ramp U	فرازای ورود
	approach march U	راهپیمایی برای تقرب به دشمن راهپیمایی برای تماس با دشمن
	approach ramp U	فرازورودی
	approach ramp U	سربالائی ورودی
	intermediate range ballistic missile U	موشک بالستیک میان برد
	intermediate high voltage line U	خط فشار متوسط
	intermediate frequency tank circuit U	مدار تانک
	intermediate type submarine cable U	کابل ساحلی
	intermediate frequency band filter U	صافی باند فرکانس میانی
	intermediate frequency tank circuit U	فرکانس میانی
	automatic approach and landing U	روش کنترل خودکار سرعت ومسیر هواپیما در تقرب
	approach avoidance conflict U	تعارض گرایشی- اجتنابی
	income and expenditure approach U	مطالعه جریان پول و اثاراقتصادی ان
	ground controled approach U	دستگاه فرود خودکار هواپیما
	ground controled approach U	دستگاه تقرب خودکار
	closest point of approach U	نزدیکترین نقطه گذر
	target approach point U	اخرین نقطه بازرسی درمنطقه فرود یا بارریزی