English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
interior wall U دیوار داخلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
interior U درونی درون
interior U باطنی
interior U اندرون
interior U درونی
interior U داخلی
interior U دور از مرز دور از کرانه
interior U درون
interior U داخل
interior U امور داخله
interior U قسمت داخلی [متن فرش]
interior ballistics U بالیستیک داخلی
interior ministry U وزارت کشور
interior designer U طراحدکوراسیونداخلی
interior pocket U جیبداخلی
interior planet U سیارهای که مدارش دردرون مدار زمین است
interior wiring U سیمکشی داخل
interior affairs U امور داخلی
interior architecture U معماری داخلی
interior ministry U وزارت داخله
ministry of the interior U وزارت داخله
ministry of the interior U وزارت کشور
interior span U دهانه داخلی
the interior of a building U اندرون عمارت
interior label U بجای اینکه برچسب خارجی یا فیزیکی روی محفظه باشد
interior label U برچسب مشخصات ذخیره شده روی رسانه ذخیره سازی
interior heater U بخاری اتومبیل
interior guard U نگهبان داخلی
interior affairs U کارهای درونی
Department of the Interior [American E] U دفتر وزارت کشور
Department of the Interior [American E] U دفتر وزارت داخله
interior door handle U دستهداخلدر
interior door lock button U دکمهقفلدستگیرهداخلیدر
wall-to-wall U از دیوار به دیوار
wall-to-wall U همگانی
wall-to-wall U فراگیر
the wall U پشت دیوارایستاده بودم
to go to the wall U درتنگی یافشارواقع شدن ورشکست شدن
wall-to-wall U همه جانبه
wall-to-wall U کامل
wall up U رسیدن موج به حداکثر اوج
wall U دیوار
wall-to-wall U سرتاسری
to the wall <idiom> U به آخر خط رسیدن
wall U محصورکردن
wall-to-wall U فرش کردن سرتاسری
wall-to-wall U [مفروش کردن کل اتاق توسط یک تخته فرش]
wall U محصور کردن
wall U دیواره
wall U حصار دار کردن
wall U دیوارکشیدن
wall U تیغه کشیدن دیوار
wall U حصار
wall U جدار
wall U مانع یکپارچه در پرش اسب مرکب از جعبههای روی هم
wall U دیواری
wall paper U کاغذ دیواری
wall socket پریز دیواری
wall pass U پاس مستقیم
wall painting U نقاشی دیواری
wall plate U زیرسری
wall rue U سداب کهنه
wall socket پریز روی دیوار
wall tie U بست دیواری
wing wall U دیواره جانبی
to deafen a wall U دیوار راطوری ساختن که صدارا انتقال ندهد
wall paint U رنگ دیوار
wall opening U روزنه دیوار
wall louse U موریانه
wall board U تخته برای چوبکاری دیوار
wailing wall U دیوارندبه
wailing wall U دیوار قدیمی اورشلیم
town wall U باروی شهر
toe wall U دیوارضامن پادیوار
toe wall U دیوار پای خاکریز
to peck down a wall U دیواری را با الت نوک تیزخراب کردن
to panel a wall U دیواری را تخته کوبی کردن
to encircle with a wall U دیوار یا چینه کشیدن
wall energy U انرژی در واحد سطح مرزمشترک بین حوزههای مغناطیسی مختلف الجهت
wall entrance U عبور از داخل دیوار
wall lining U اندود دیوار
wall lining U پوشش دیوار
wall knot U گره تخت
wall knot U گره حصیری
wall insulator U عایق دیوار
wall hanging U تزئینات دیواری
wall eye U چشم سفید
wall eye U چشم مات
wall eye U چشمی که سفیدی ان زیادوعنبیه ان کمرنگ باشد
to deafen a wall U عایق کردن دیوار
climb the wall <idiom> U از محیط خسته وعصبانی شدن
To drive someone up the wall. U کسی رابتنگ آوردن (تحت فشار مالی )
wall sockets U پریز های روی دیوار
wave wall U دیوارموج
wall tent U چادردیوارهدار
wall stud U تیرچوبدیواری
wall light U چراغدیواری
wall lantern U فانوسدیواری
drive someone up a wall <idiom> U از کوره در رفتن ،عصبانی شدن
handwriting on the wall <idiom> U
hole in the wall <idiom> U
wall sockets U پریز ها
the picture on the wall U این عکس روی دیوار
wall sockets U پریز های دیواری
wall clock ساعت دیواری
wall and rails U دیواروریلها
choir-wall U [دیواره ی جداکننده جایگاه]
wall grille U شبکهدیواری
conservative wall U دیوار باغچه
curtain-wall U تیغه
dwarf wall U دیوار نیمه
fruit-wall U چفته
to lean against the wall U به دیوار تکیه دادن
batter of wall U میل دیوار
brick wall U آجردیوار
bund wall U دیوارمرکب
turning wall U دیواربازگشت
tank wall U دیوارهنانکر
start wall U دیوارهشروع
Qibla wall U دیوارکیبلا
monitor wall U دیوارهصفحهنمایشگر
fortified wall U دیوارکناری
cell wall U دیوارهسلولی
back wall U دیوارپشتی
head wall U دیواریکه در بالادست یک ابگیرساخته میشود
fire wall U دیوار اتش بند
face wall U دیوار بر
face wall U ماسک
face wall U نقاب
wall bracket U طاقچه
enclosure wall U دیوار بر
decorated wall U دیوار تزیینی
cut off wall U دیوار جداکننده
curtain wall U تیغه
curtain wall U دیوار پردهای
flare wall U دیوار حائل خاکریز پل
fresco a wall U دیوار سفید کرده را
training wall U دیواره راهنما
guide wall U دیواره راهنما
gravity wall U دیوار وزنی
gap in a wall U شکاف دردیوار
gable wall U دیوار لچکی
gable wall U دیوار سنتوری
fruit wall U چفته
front wall U دیوار جلو
front wall U دیوار مقابل اسکواش
fresco a wall U اب رنگ زدن
cross wall U دیوار پلهای عرضی
cross wall U دیوار همبر
coping of a wall U در پوش روی دیوار
base of wall U روپی
banch wall U دیواره محافظ
apron wall U صفحه پیش بند
approach wall U دیواره ورودی
an interstice in a wall U ترک در دیوار
cavity wall U دیوار دو جداره
cavity wall U دیوارتوخالی
cavity wall U دیوار صندوقهای
party wall U دیوار مشترک
batter of a wall U میل دیوار
batter of a wall U شیب دیوار
coping of a wall U قرنیس روی دیوار
common wall U دیوار تقسیم دیوار جلوگیری از اتش سوزی
banch wall U دیواره پشتیبان
common wall U دیوار مشترک
clay wall U دیوار چینه
box wall U صندوقه
wall arcade U طاقنما
bench wall U دیوار تکیه گاه
bearing wall U دیوار بارگیر
bearing wall U دیوار باربر
Wall Street U مرکز بانکها و سرمایه داران نیویورک
insulated wall U دیواره عایق
to deaden a wall U عایق کردن دیوار
retaining wall U دیوار نگهبان دیوار محافظ
retaining wall U دیوار حائل
render a wall U استرکشی دیوار
rear wall U دیوار پشت
quay wall U دیوار بارانداز
plinth of a wall U ازاره
retaining wall U دیوار ضامن
wall wort U اذن الفار
pise wall U چینه
shear wall U دیوار برشی
thickness of a wall U ضخامت دیوار
thickness of a wall U کلفتی دیوار
the pictures on the wall U عکس ها
surcharged wall U دیوار محافظ که بار اضافه راحمل میکند
spine wall U دیوار اساسی
spin wall U دیوار درون بنا که بران بارگذاری میشود
sleeper wall U دیوار کرسی
side wall U دیوار پهلویی
pellitory of the wall U اذن الفار
partition wall U دیوار تیغه
panel wall U اگین دیوار
outer wall U دیوار خارجی
one brick wall U دیوار یک اجره
lining of the wall U پوشش روی دیوار
partition wall U دیوار میانی دیوار وسط دیوار بین دو فضا
key wall U دیوار اب بند
wall louse U ترده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com