English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 25 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
interim overhaul U پیاده کردن قطعات به طورموقتی پیاده کردن قطعات جزئی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
overhaul U پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
overhaul U سراسر بازدید کردن پیاده سوار کردن و بازدیدموتور
overhaul U اوراق کردن کامل
overhaul U اوراق کردن
overhaul U پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
overhaul U رسیدن به نفر جلو
overhaul U برای تعمیر پیاده کردن ومجددا" سوار کردن
general overhaul U تعمیرات کلی
interim U فیمابین فاصله
interim U موقتی
in the interim U در این اثنا
in the interim U ضمنا
in the interim U در ضمن
interim U موقت
interim U خلال مدت
interim plan U برنامههای موقت
interim injunction U حکم توقیف موقت
interim financing U پرداخت اقساط به طور کوتاه مدت پرداخت بینابین
interim financing U پرداخت موقت
interim dividend سود موقتی سهام
interim dividend U سود سهام موقتی
interim certificates U گواهی موقت
interim certificates U سند قرضه موقتی
interim report U گزارش پیشرفت کار
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com