English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
intensity level U سطح روشنایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
intensity U اندازه گیری قدرت سیگنال یا شدت نور منبع نور
intensity U شدت اتش حجم
intensity U سختی
intensity U شدت فزونی
intensity U نیرومندی
intensity U قوت کثرت
intensity U شدت
intensity U زیادی
field intensity U شدت میدان مغناطیسی
field intensity U شدت میدان
intensity of heat U شدت گرما
sound intensity U شدت نور
intensity of gravity U گرانی یا جاذبه زیاد
intensity of gravity U شدت با زیادی جاذبه
stimulus intensity U شدت محرک
intensity of current U شدت جریان الکتریکی
intensity of illumination U شدت روشنایی
stress intensity U شدت تنش
luminous intensity U شدت روشنایی
dual intensity U تاکید علائم خاص
intensity of sound U شدت صوت
magnetic intensity U شدت میدان مغناطیسی
labor intensity U کاربری
labor intensity U کارطلبی
traffic intensity U شدت عبور و مرور
intensity of radiation U شدت تشعشع
intensity of noise U شدت پارازیت
intensity of magnetization U شدت مغناطیس کنندگی
intensity of magnetization U شدت مغناطیس گری
luminous intensity U شدت نورانیت
intensity of luminescence U شدت پرتوافکنی
intensity of current U شدت جریان
radiation intensity U شدت تابش
radiation intensity U شدت تشعشع اتمی
radiant intensity U شدت تابش
intensity distribution U پخش شدت
intensity decrease U کاهش شدت
intensity control U پیچ رنگ
integrated intensity U شدت انتگرال گرفته شده
average intensity U شدت جریان متوسط
intensity amplifier U تقویت کننده شدت روشنایی
magnezation intensity U شدت مغناطیس کنندگی
intensity control U کنترل شدت
light intensity U شدت نور
rainfall intensity U شدت بارندگی
maximum of intensity U حداکثر شدت
flux intensity U شدت میدان مغناطیسی
intensity maximum U پیشینه نور ماکسیمم نور
intensity maximum U حداکثر شدت
integrated intensity U شدت کل
acoustic intensity U شدت اکوستیکی
response intensity U شدت پاسخ
intensity of load U شدت بار
acoustic intensity U شدت صوتی
current intensity U شدت جریان
magnetic field intensity U شدت میدان مغناطیسی
intensity of the magnetic field U شدت میدان مغناطیسی
electric field intensity U شدت میدان الکتریکی
instantaneous luminous intensity U شدت نور لحظهای
electric current intensity U شدت جریان الکتریکی
magnetic flux intensity U شدت فلوی مغناطیسی
instantaneous acoustic intensity U شدت صوت لحظهای
intensity distribution curve U منحنی پخش شدت
intensity electric field U شدت میدان الکتریکی
intensity of electric field U شدت میدان الکتریکی
field intensity measurement U دستگاه اندازه گیری شدت میدان
intensity of rain fall U شدت بارندگی که بامیلیمتردرساعت مشخص میشود
intensity distribution curve U منحنی پخش نور
high intensity magnetic field U میدان مغناطیسی شدت میدان بزرگ
level U یک نواخت
O level U نمرهی قبولی در این امتحانات
O level U آزمون پایان دبیرستان و ورود به دانشگاه در سطح عادی
A level U مرحلهی دوم امتحانات دورهی متوسطه
level best U بسیارعالی
level best U خیلی خوب
he did his level best U انچه از دستش برامدکرد
he did his level best U کوتاهی نکرد
level best U خیلی عالی
level U تراز سطح افقی افقی کردن
level U موزون هدف گیری
level U ترازکردن
level U مسطح کردن
level U مسطح شدن
level U نشانه گرفتن
level U رده
level U پایه
level U ترازسازی
level U مستقیم
level U هدف در خط دید شماقرارگرفت
level U تراز بنایی
level U یک دست
level U هم پایه
level U هم تراز
to level off U مسطح شدن [ناحیه ای]
to level off U یکنواخت شدن [ناحیه ای]
level with each other U در یک تراز
level with each other U برابر
level U تراز
level U سطح
level U میزان
level U الت ترازگیری
level U هموار
level U سطح برابر
level U تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
level out U یکنواخت کردن
level out U برابر کردن
level to U تراز کردن
on the level <idiom> U درستکار ،بی غل وغش
level U کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند
level U استفاده از چهار بیت داده در فرآیند تبدیل آنالوگ /دیجیتال
level U تراز کردن تراز
level U همسطح
level U سطح ارتفاع
level U مسطح
level U همسطح کردن
low level U سقف پرواز کوتاه
nesting level U سطح تو در تویی
mean sea level U سطح متوسط دریا
mean sea level U سطح متوسط ابهای دریا تراز میانگین ابهای دریا
mean sea level U ارتفاع متوسط از سطح دریا ارتفاع متوسط اب دریا
mean sea level U ارتفاع متوسط از سطح دریا
low level U کم ارزش
one level address U سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
low level U در ارتفاع کم
one level address U کد دودویی که مستقیما CPU را اجرا کند و فقط از مقادیر آدرس مطلق استفاده میکند.
mean sea level U میانگین سطح دریا
maintenance level U سطح تثبیت
manning level U درصد پرسنل موجود ناو سطح استعداد پرسنلی وسیله
low level U نزدیک سطح زمین
low level U پایین
noise level U سطح پارازیت
noise level U میزان خش
impluse level U سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
nesting level U سطح لانهای
nesting level U سطح اشیانهای
low level U سطحی
n level logic U منطق N سطحی
multi level U چند سطحی
oil level U سطح روغن
one level address U تابعی که در حین اجرا تابع دیگر را صدا نکند
reorder level U مقدارموجودی که حاکی از نیاز به سفارش میباشد
upper level U سطحبالایی
still water level U سطحسکونآب
lower level U سطحپائینی
top-level U بلند پایه
top-level U کهبدان
top-level U افراد عالیرتبه
top-level U توسط افراد عالیرتبه
split-level U سه نیم اشکوبی
split-level U چند سطحی
level-headed U معقولانه
level-headed U متعادل
level-headed U ترازخوی
level-headed U راستبین
level-headed U معقول
white level U تراز سفید
water level U سطح اب
water level U سطح کوچکی برای کنتل جهت حرکت روی لب
builder level U تراز بنایی
spirit level U تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
speed level U مرحله سرعت
speed level U سطح سرعت
camper level U تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
bubble level U تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
water level U تراز اب
wage level U سطح مزد
voltage level U سطح فشارالکتریکی
skill level U پایه مهارت فنی
skill level U پایه مهارت
significance level U سطح معناداری
signal level U سطح سیگنال
signal level U سطح علامت
rotational level U تراز چرخشی
alidade level U دستگاهسمتنما
reorder level U سطح سفارش مجدد
protection level U سطح حفافت
price level U سطح قیمت
power level U تراز توان
pezometeric level U سطح پیزومتری
optimal level U سطح بهینه
operating level U سطح امادگی برای فعالیت سطح قابلیت برای کار
operating level U سطح فعالیت
one level memory U حافظه یک سطحی
sound level U شدت نسبی صوت
sound level U شدت صوت
voltage level U سطح ولتاژ
virtual level U تراز انرژی سیستم هستهای داخل اتم که انرژی برانگیزش ان کمتر از کمترین انرژی جداشده از ذره هستهای بیشتر است
two level subroutine U زیر تابعی که حاوی زیر تابع دیگر است
two level store U انباره دو سطحی
two level logic U منطق دوسطحی
trophic level U تراز خوراکی
transition level U سطح حداکثر انحراف درارتفاع پرواز
to rake level U با شن کش صاف کردن
to draw level U بحریف رسیدن
to draw level U باحریف برابرشدن
tilting level U تراز حباب دار
surveyor's level U ترازنقشه برداری
surveyor's level U تراز مساحی یا پیمایش
storage level U تراز ذخیره تراز مخزن
storage level U تراز خزانه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com