Perdic | instrumental accuracy | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 40 (4 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	instrumental accuracy U	دقت دستگاه

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	instrumental U	سودمند
	instrumental U	وسیلهای
	instrumental U	وسیله حالت بایی
	instrumental U	الت
	instrumental U	مفید قابل استفاده
	instrumental U	وسیله ساز
	instrumental error U	خطای دستگاه اندازه گیری
	instrumental analysis U	تجزیه دستگاهی
	instrumental conditioning U	شرطی شدن وسیلهای
	instrumental drawing U	نقشه کشی با اسباب
	instrumental error U	خطای دستگاه
	instrumental input U	داده سودمند
	instrumental variable U	متغیر ابزاری
	instrumental variable U	متغیر وسیله
	accuracy U	کل تعداد بیتهایی که برای نشان دادن یک عدد در کامپیوتر به کار می رود
	accuracy U	هر قدر تعداد بیتها بیشتر باشد
	accuracy U	تعریف دقیق تر خواهد بود
	accuracy U	دقت و صحت
	accuracy U	درجه دقت درستی
	accuracy U	کدی که تشخیص میدهد آیا داده دقیق است و یا باید توسط یک وسیله خاص از ثبت درآید
	accuracy U	دقت
	accuracy U	صحت
	accuracy U	درستی
	loss of accuracy U	فقدان دقت
	frequency accuracy U	دقت فرکانس
	dimensional accuracy U	دقت اندازه
	accuracy to size U	دقت اندازه گذاری
	accuracy compulsion U	وسواس دقت
	accuracy control U	کنترل دقت
	accuracy life U	عمر قانونی لوله جنگ افزار
	accuracy of data	صحت داده های آماری
	accuracy of fire U	دقت تیر
	accuracy score U	نمره دقت
	accuracy test	آزمون دقت
	accuracy to gage U	دقت سنجش
	accuracy to gage U	دقت اندازه گیری
	measuring accuracy U	دقت اندازه گیری
	accuracy control character U	دخشه یا کاراکتر کنترل دقت
	high accuracy measurement U	سنجش دقیق

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy