Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
instrument landing
U
فرود کور
instrument landing
U
فرود با استفاده ازدستگاههای کنترل هواپیما وبرج مراقبت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
landing
U
نشستن هواپیما
landing
U
فرود ژیمناست به زمین
landing
U
اسکله
landing
U
پاگرد
landing
U
پیاده شدن به ساحل فرود هواپیما
landing
U
ورود به خشکی
landing
U
فرود
landing
U
پاگردان
landing
U
بزمین نشستن هواپیما
landing
U
فرودگاه هواپیما
landing
U
ورود بخشکی
landing
U
فرود
[هواپیما یا موشک]
landing aids
U
وسایل کمک ناوبری فرودهواپیما وسایل کمکی فرودهواپیما
forced landing
U
فرود اجباری
landing attack
U
تک همراه با پیاده شدن به ساحل
landing gear
U
ارابه فرود
forced landing
U
فرود اجباری هواپیما
landing net
U
تور ماهیگیری با دسته کوتاه یا بلند, دامی که باماهیهای بزرگ راباان به خشکی میکشند
diversionary landing
U
فرود انحرافی برای اغفال دشمن فرود منحرف کننده
landing deck
U
غرشهفرود
landing window
U
پنجرهفرود
vertical take off and landing
U
هواپیمایی که بدون داشتن سرعت نسبی قادر به برخاستن از سطح زمین معلق ماندن در هوا و فرودمجدد باشد
secondary landing
U
منطقه پیاده شدن فرعی برای پشتیبانی از عملیات پیاده شدن اصلی
landing aircraft
U
هواپیمای در حال فرود
landing angle
U
زاویه فرود
night landing
U
فرود شبانه
landing approach
U
مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
night landing
U
پیاده شدن درساحل در شب
landing area
U
منطقه فرود
landing area
U
منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
quarter landing
U
پاگرد پله با 081 درجه گردش
landing approach
U
مسیر تقرب
landing attack
U
تک فرود یا پیاده شدن به ساحل با کشتی یاهواپیما
landing beach
U
ساحل پیاده شدن
landing schedule
U
برنامه پیاده شدن به ساحل برنامه عملیات اب خاکی برنامه فرود
landing ship
U
ناو نیرو پیاده کن
landing site
U
پایگاه فرود
landing site
U
محل فرود
landing slab
U
تاوه پاگرد
landing spot
U
نقطه فرود
landing threshold
U
استانه فرود اب خاکی
landing threshold
U
نقطه شروع عملیات اب خاکی
landing vehicle
U
خود روشنی دار اب خاکی
landing weight
U
وزن فرود
landing weight
U
وزن با هنگام تخلیه
landing wires
U
سیمهایی برای متحمل شدن نیروهای وارد بر سازه هواپیما در حال فرود
landing zone
U
منطقه فرود
landing zone
U
منطقه نشست هوایی
landing zone
U
فضای دیسک سخت که داده عبور نمیکند
landing place
U
فرودگاه اسکله
landing party
U
گروه پیاده شونده به ساحل تیم فرود
landing beam
U
نورافکن هدایت زمینی هواپیمابرای فرود
soft landing
U
فرود نرم
landing forces
U
نیروها پیاده شونده به ساحل
landing forces
U
قوای اب خاکی
landing forces
U
نیروهای پیاده شونده
landing gear
U
چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
landing gear
U
عراده هواپیما وسایل فرود امدن
landing group
U
گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
landing hill
U
تپه فرود
landing light
U
چراغ فرود
landing mat
U
باند فرود اضطراری
landing mat
U
باندفرود تعجیلی
landing order
U
اجازه تخلیه بار
landing order
U
دستورتخلیه بار
landing party
U
گروه اب خاکی
landing zone
U
نوک وارد این ناحیه میشود و به دیسک یا داده آسیبی نمیرساند
conventional take off and landing
U
هواپیمایی با نشست وبرخاست معمولی
landing strips
U
باند فروداضطراری هواپیما یا هلی کوپتر
landing field
U
فرودگاه
crash-landing
U
سقوط کردن هواپیما
landing craft
U
کرجی ساحلی
air landing
U
فرود از راه هوا
administrative landing
U
پیاده شدن اداری
air landing
U
پیاده شدن از راه هوا هوانشست کردن
air landing
U
فرودهوایی
chinese landing
U
پهلو گرفتن به سبک چینی
landing strip
U
باند فرود
landing strip
U
باند فروداضطراری هواپیما یا هلی کوپتر
landing strips
U
باند فرود
administrative landing
U
پیاده کردن بار و مسافر به صورت اداری
landing stage
U
حملباقایق
instrument
U
اپارات وسیله دستگاه اندازه گیری
instrument
U
الات اندازه گیری
instrument
U
آلت دست
instrument
U
مستند
instrument
U
ادوات
instrument
U
وسیله سند
instrument
U
ابزار
instrument
U
وسیله
instrument
U
حربه
instrument
U
دستگاه
instrument
U
وسیله دوربین یا زاویه یاب
instrument
U
الات دقیق
instrument
U
سند
instrument
U
الت
d.c. instrument
U
دستگاه اندازه گیری جریان دائم
instrument
U
اسباب
landing craft assault
U
قایق نیرو پیاده کن
brigade landing team
U
تیم پیاده شونده تیپی
deck landing aid
U
کمکهای فرود
army landing forces
U
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
landing ship dock
U
اسکله فرود اب خاکی
design landing weight
U
حداکثر وزن پیش بینی شده هنگام فرود هواپیما برای استفاده در محاسبات طراحی
battalion landing team
U
تیم ساحلی گردان
divided landing gear
U
ارابه فرود ثابت که هیچ محور افقی بین چرخهای ان وجود ندارد
front landing gear
U
ترمزجلوییفرود
automatic approach and landing
U
روش کنترل خودکار سرعت ومسیر هواپیما در تقرب
nose landing gear
U
ترمزفروددماغه
battalion landing team
U
تیم پیاده شونده گردانی
landing signal officer
U
افسر ارتباط فرود
landing craft tank
U
ناو تانک پیاده کن
landing craft raiding
U
قایق هجومی
main landing gear
U
ترمزاصلیفرود
advanced landing field
U
پایگاه فرود مقدم
auxiliary landing field
U
فرودگاه کمکی
advanced landing field
U
پایگاه هوایی مقدم
air landing facility
U
تاسیسات مخصوص پیاده شدن از راه هوا تاسیسات فرودهوایی
naval landing party
U
تیم اب خاکی نیروی دریایی تیم اماده کردن ساحل برای عملیات اب خاکی
landing, storage, delivery
U
نگهداری
landing, storage, delivery
U
تخلیه
maximum landing weight
U
حداکثر وزن فرود
landing, storage, delivery
U
تحویل
measuring instrument
U
دستگاه اندازه گیری
instrument cluster
U
ابزارچندشاخه
instrument pallet
U
غایقتجهیزات
stringed instrument
U
ساز زهی
instrument shelter
U
پناهگاهابزار
instrument unit
U
واحدلوازم
null instrument
U
دستگاه صفر
surveying instrument
U
الات نقشه برداری
instrument panels
U
پیشخوان ابزار
recording instrument
U
سنجه ثبت کننده
recording instrument
U
دستگاه ضبط
range of instrument
U
حد کار سنجه
precision instrument
U
سنجه دقیق
portable instrument
U
سنجه دستی
period of instrument
U
دوره سنجه
percussion instrument
U
الات موسیقی ضربی
negotiable instrument
U
سند قابل انتقال
negotiable instrument
U
اسناد بهادار
recording instrument
U
دستگاه ثبات
policy instrument
U
ابزار اجرای سیاست
mathematical instrument
U
اسباب نگاره کشی
instrument panels
U
پهنهی ابزار
instrument panels
U
داشبرد
what instrument can you play?
U
کدام ساز را ...
mirror instrument
U
دستگاه اینه دار
what instrument can you play?
U
چه سازی میتوانیدبزنید
transit instrument
U
تکبد نما
tax instrument
U
ابزار مالیاتی
table instrument
U
وسیله رومیزی
switchboard instrument
U
سنجه تابلویی
negotiable instrument
U
سند قابل معامله
wind instrument
U
الات موسیقی بادی
industrial instrument
U
دستگاه اندازه گیری صنعتی
instrument autotransformer
U
ترانسفورماتور اندازه گیری
instrument board
U
تخته فرمان
instrument board
U
تابلوی وسائل اندازه گیری
instrument direction
U
سمت اندازه گیری شده
instrument direction
U
سمت زاویه یاب
instrument fkight
U
پرواز کور
instrument flight
U
پرواز کور
instrument flight
U
پرواز با کمک دستگاههای کنترل هواپیما
induction instrument
U
دستگاه اندازه گیری القائی
electrostatic instrument
U
دستگاه اندازه گیری الکترواستاتیکی
musical instrument
U
ساز
musical instrument
U
الت موسیقی
credit instrument
U
اسناد اعتباری
credit instrument
U
ابزار اعتباری
damping of instrument
U
خفیدگی سنجه
dashboard instrument
U
سنجههای داشبورد
drawing instrument
U
وسایل نقشه کشی
drawing instrument
U
وسایل رسم فنی
dynamometer instrument
U
توان سنج برقی
induction instrument
U
دستگاه القائی
integrating instrument
U
سنجه کل
instrument transformer
U
مبدل سنجه ها
final instrument
U
معادل act final
instrument of commerce
U
سند تجاری
instrument of assignment
U
سند انتقال
instrument of assignment
U
سند واگذاری
instrument lamp
U
لامپ سنجه ها
levelling instrument
U
وسیله ترازیابی
instrument transformer
U
ترانسفورماتور اندازه گیری
automatic carrier landing system
U
سیستم کنترل فرود خودکاربرای هواپیما
alternating current instrument
U
سنجه جریان متناوب
error of measuring instrument
U
خطای وسیله اندازه گیری
[ریاضی]
direct reading instrument
U
دستگاه مستقیم خوانی
deposit of instrument of ratification
U
ایداع اسناد دال بر تصویب
moving magnet instrument
U
دستگاه اندازه گیری اهنربای گردان
moving iron instrument
U
دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
moving coil instrument
U
دستگاه اندازه گیری قاب گردان
length measuring instrument
U
دستگاه اندازه گیری طول
direct current instrument
U
سنجه جریان مستقیم
legal instrument of divorce
U
طلاقنامه
transferable commercial instrument
U
اوراق تجارتی قابل انتقال
induction type instrument
U
دستگاه نوع القائی
instrument for absolute measurement
U
دستگاه اندازه گیری برای سنجش مقادیر مطلق
instrument with magnetic screening
U
دستگاه اندازه گیری با حفاظ مغناطیسی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com