Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
input pulse
U
ایمپولز ورودی
input pulse
U
پالس ورودی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pulse
U
ایمپولز
pulse
U
تپ
pulse
U
روش ذخیره سازی صوت در یک قالب دقیق وفشرده که توسط کارتهای صوتی high-end استفاده میشود
pulse
U
مجموعه متمادی پالسهای مشابه
pulse
U
اعمال ولتاژ با دوره کوتاه به یک مدار
pulse
U
دوره کوتاه سطح ولتاژ
pulse
U
ضربان
pulse
U
تپش
pulse
U
نبض
pulse
U
جهندزدن
pulse
U
تپیدن
pulse
U
ضربه
pulse
U
امواج ضربانی
pulse
U
پولس
pulse
U
پالس
pulse
U
جهند
pulse pressure
U
فشار نبض
enable pulse
U
تپش تواناساز
pulse regeneration
U
باز زایی تپش
pulse period
U
تناوب پالس
flyback pulse
U
پالس برگشت
pulse modulation
U
مدولاسیون پالس
pulse modulation
U
تلفیق تپشی
heat pulse
U
پالس حرارتی
pulse length
U
درازای تپش
pulse generator
U
مولد تپش
pulse repetition
U
تکرار تپش
pulse repetition
U
تکرار ضربان
pulse transformer
U
مبدل ضربه
clock pulse
U
تپش زمان سنجی
pulse train
U
سلسله تپش ها
pulse train
U
قطار تپشها
pulse shape
U
ریخت تپش
pulse repetition
U
تجدید ضربان پی امد ضربان
data pulse
U
ضربان داده
dial pulse
U
تپش شماره گیری
disable pulse
U
تپش ناتوان ساز
drive pulse
U
تپش تحریک
ignition pulse
U
پالس احتراق
ignition pulse
U
ضربه احتراق
leaping pulse
U
نبض غیر مستوی
rectangular pulse
U
ضربه مستطیلی
pulse width
U
پهنای تپش
strobe pulse
U
تپش بارق
to feel any one's pulse
U
حس کردن احساس کردن دریافتن
to feel any one's pulse
U
دست زدن
transmitted pulse
U
امواجارسالی
to feel any one's pulse
U
لمس کردن
to feel any one's pulse
U
کمان کردن
uneven pulse
U
نبض غیر مستوی
read pulse
U
تپش خواندن
pulse width
U
پهنای پالس
ignition pulse
U
ایمپولز احتراق
pulse generator
U
تپش زا
pulse duration
U
مدت تپش
pulse dialling
U
شماره گیری تلفن از طریق ارسال پالسهایی روی خط
pulse counter
U
ضربه شمار
pulse counter
U
پالس شمار
pulse converter
U
مبدل پالس
pulse amplitude
U
دامنه تپش
pulse amplifier
U
تقویت کننده پالس
voltage pulse
U
پالس ولتاژ
pulse transmitter
U
فرستنده پالس
pulse triggering
U
رها سازی تپش
thrilling pulse
U
نبض مختلج
high power pulse
U
پالس قوی
ideal rectangular pulse
U
پالس مربعی ایده ال
pulse code modulation
U
تلفیق رمز تپشی
serrated vertical pulse
U
ضربه عمودی دندانهای
To sound someone out . To feel someones pulse .
U
مزه دهان کسی را فهمیدن
high power pulse generator
U
مولد پالس پرقدرت
input
U
درون گذاشت
input
U
مصرفی
input
U
درونداد
input
U
توان ورودی ورودی
input
U
سیگنال اولیه
input
U
توان اولیه
input
U
ورودی
input
U
در رونده
input
U
درداده
input
U
داده ها اطلاعات ورودی
input
U
انرژی وارده به دستگاه قدرت ورودی
input
U
درون داد
input
U
توان ورودی
input
U
نیروی مصرف شده
input
U
خرج
input
U
پول بمیان نهاده
input
U
دادن ورودی
input
U
دستور زبان برنامه نویسی که منتظر ورود داده می ماند از پورت یا صفحه کلید
input
U
وسیله ورودی
input
U
لیست دستورات که به صورت ورود انجام می شوند.
input
U
وسیلهای مثل صفحه کلید یا خواننده بار کد که عملیات یا اطلاعات را به صورتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند و داده را به پردازنده ارسال میکند
input
U
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
input
U
داده یا اطلاعی که به کامپیوتر منتقل شده است
input
U
عمل وارد کردن اطلاعات
input
U
انتقال داده یا اطلاع از خارج کامپیوتر به حافظه اصلی اش
input
U
سیگنالهای الکتریکی که به مدارهای مربوطه اعمال می شوند تا عملیات را انجام دهند
input
U
1-تابع ورودی . 2-فضای ورودی
input
U
مجموعه دستوراتی که وسیله ورودی /خروجی را کنترل میکند و داده دریافتی را به محل اصلی ذخیره سازی انتقال میدهد
input
U
کامپیوتری که داده دریافت میکند
input
U
سردستهای که وسیله ورودی را به کامپیوتر وصل میکند
input
U
مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان دریافت داده از وسیله خارجی میدهد
input
U
بخشی از حافظه اصلی که داده ارسالی از حافظه پشتیبان را می گیرد تا پردازش شود یا در بخشهای دیگر توزیع شود
input
U
بلاک داده ارسالی به فضای ورودی
input
U
کامپیوتر یا وسیلهای که کندترین بخش آن ارسال داده است
input
U
فضای ذخیره سازی موقت داده از رسانه ورودی پیش از ارسال آن به حافظه یا پشتیبان
input
U
ای که خلی سریع نیست به علت محدودیت نرخ ورودی از رسانه جانبی کندتر
input reactor
U
پیچک ورودی
input reactor
U
سلف ورودی پیچک ماقبل
input register
U
ثبات ورودی
input stage
U
طبقه ورودی
input resistance
U
مقاومت ورودی
input resistance
U
مقاومت موثر اولیه
input spectrum
U
بیناب یا طیف اولیه
input signal
U
سیگنال ورودی
variable input
U
نهاده متغیر
input socket
ساکت ورودی
input signal
U
سیگنال اولیه
input reactance
U
راکتانس اولیه
input reactance
U
مقاومت کور اولیه
two input adder
U
افزایشگر با دو ورودی
two input firm
U
بنگاه تولیدی باد و عامل تولید
two input subtractor
U
کاهشگر با دو ورودی
three input adder
U
افزایشگر با سه ورودی
input parameter
U
پارامتر ورودی
input power
U
توان ورودی
input power
U
قدرت ورودی
input preamplifier
U
پری امپلی فایر ورودی تقویت کننده ورودی
input programme
U
برنامه ورودی
input parameter
U
پارامتراولیه
input queue
U
صف ورودی
input stage
U
طبقه اولیه
input stream
U
جریان سیر ورودی
input stream
U
مسیل ورودی
input/output
U
وسیله جانبی
input/output
U
مدار یا اتصالی که حاوی کانال ورودی /خروجی برای وسیله دیگر است
input/output
U
پردازندهای که ارسال ورودی /خروجی را برای CPU انجام میدهد شامل DMA و امکانات تصحیح خطا
input/output
U
استفاده از برچسب برای مراجعه به وسیله ورودی /خروجی خاص
input/output
U
آدرس فعلی آن در حین اجرا وارد میشود
input/output
U
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
input/output
U
فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
input/output
U
اتصالاتی که به داده و سیگنالهای کنترلی امکان انتقال بین CPU و حافظه یا وسیله جانبی میدهد
input/output
U
سیگنال تقاضا از CPU برای داده ورودی یا خروجی
input/output
U
کلمهای که بیتهایش وضعیت رسانه جانبی را شرح میدهد.
input/output
U
دستور برنامه که داده را از حافظه به پورت ورودی /خروجی منتقل میکند
input/output
U
ارسال و دریافت داده بین کامپیوتر و رسانه جانبی و نقاط دیگر خارج سیستم
instrumental input
U
داده سودمند
manual input
U
ورودی دستی
noninverting input
U
ورودی غیروارونگر
input/output
U
مدیریت و کنترل میکند
input/output
U
بررسی
input/output
U
وسیله هوشمند که جریان داده را بین CPU و وسایل ورودی /خروجی
input tape
U
نوار اولیه
input terminal
U
ترمینال ورودی
input terminal
U
ترمینال اولیه
input time
U
زمان اولیه
input transformer
U
ترانسفورماتور اولیه
input translator
U
مترجم ورودی
input translator
U
مترجم اولیه
input unit
U
واحد اولیه
input unit
U
واحد ورودی
input voltage
U
ولتاژ اولیه
input waveform
U
شکل موج ورودی
input winding
U
سیم پیچی اولیه
input/output
U
سیگنال قضعه از رسانه جانبی یا برای بیان اینکه نیاز به یک عمل ورودی یا خروجی است
input/output
U
فضای ذخیره سازی موقت برای داده که ورودی یا خروجی باشد
input/output
U
اتصال بین پردازنده و وسیله جانبی که امکان ارسال داده را فراهم میکند
input spectrum
U
طیف ورودی
input diode
U
دیود ورودی
input control
U
کنترل ورودی
input conductance
U
مقدار هدایت موثر اولیه کندوکتانس ورودی
input circuit
U
مدار اولیه
input circuit
U
مدار ورودی
input circuit
U
مدار ورودی لامپ الکترونی
input characteristic
U
منحنی مشخصه ورودی
input card
U
کارت ورودی
input capacitor
U
خازن اولیه
input capacitor
U
خازن ورودی
input output
U
ورودی خروجی
input coordinate
U
مختصات اولیه
input device
U
دستگاه ورودی
input data
U
داده ورودی
input data
U
دادههای اولیه
input data
U
معطیات ورودی
input data
U
معلومات یا دادههای ورودی
input current
U
جریان اولیه
input current
U
جریان ورودی
input coupling
U
تزویج اولیه
input coupling
U
پیوست ورودی
input capacitance
U
فرفیت اولیه
input capacitance
U
فرفیت ورودی
input admittance
U
مقدار هدایت طاهری اولیه
input admittance
U
ادمیتانس اولیه
average input
U
نهاده متوسط
filament input
U
ورودی فیلامان
effective input
U
فرفیت موثر ورودی
data input
U
داده ها
data input
U
اطلاعات ورودی
clocked input
U
ورودی با سنجش زمان
input resonator
U
همنواگر جعبهای ورودی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com