Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 39 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
infrared imagery
U
عکسبرداری مادون قرمز عکاسی با استفاده از اشعه مادون قرمز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
infrared
U
فرو سرخ
far infrared
U
زیر قرمز دور
infrared
U
زیر قرمز
infrared
U
فروسرخ
infrared
U
مادون قرمز
infrared
U
وابسته به اشعه مادون قرمز
near infrared
U
زیر قرمز نزدیک
infrared viewer
U
دوربین دیدبانی شبانه
infrared viewer
U
دوربین مادون قرمز
infrared spectrum
U
طیف زیر قرمز
infrared resolution
U
تجزیه و تحلیل و کاوش هدف با عکاسی مادون قرمز
infrared absorption
U
جذب زیر قرمز
infrared ray
U
اشعه مادون قرمز پرتو مادون قرمز پرتو فرو سرخ
infrared ray
U
اشعه فرو سرخ
infrared homing head
U
سرردیاباشعهمادونقرمز
infrared line scan
U
ردیابی خطی با اشعه مادون قرمز ردیابی مستقیم بامادون قرمز
imagery
U
صنایع بدیعی
imagery
U
تشبیه ادبی
imagery
U
شکل و مجسمه
imagery
U
مجسمه سازی شبیه سازی
imagery
U
تصورات
imagery
U
تصویرسازی ذهنی
imagery
U
عکاسی هوایی
imagery
U
تصویرسازی
imagery
U
شبیه سازی عکاسی کردن
imagery
U
نمایش مصور
imagery
U
تصویر
thermal imagery
U
عکاسی با اشعه حرارتی مادون قرمز
thermal imagery
U
عکاسی مادون قرمز
radar imagery
U
عکاسی به وسیله امواج رادار
photo imagery
U
عکس برداری کردن از زمین
photo imagery
U
تهیه عکس
imagery pack
U
بسته حاوی عکسهای هوایی یک منطقه مشخص
imagery exploitation
U
مدار تهیه و فهور و استفاده از اطلاعات عکس هوایی
imagery collateral
U
وسایل و ابزار مخصوص کمک به تفسیر عکس هوایی
eidetic imagery
U
تصویر ذهنی روشن
imagery sortie
U
پرواز مخصوص عکاسی هواپیمای عکاسی ماموریت عکاسی هوایی
continuous strip imagery
U
عکاسی متوالی از یک نوارزمین عکاسی مداوم از یک نوار
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com