English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 34 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
inferior colliculus U برجستگی زیرین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
colliculus U برجستگی
superior colliculus U برجستگی زبرین
this is inferior to that U این ازان
this is inferior to that U پست تر یا بدتر است
inferior U پست
inferior U مادون
inferior U نامرغوب درجه دوم
inferior U فرعی
inferior U تحتانی
inferior U زیرین
inferior U کهتر
inferior U نا مرغوب
inferior U درجه دوم
inferior U پایین رتبه فرعی
inferior planets U سیارههای داخلی
inferior planets U سیارههای سفلی سیارههای فروگرد
inferior cymbal U سنج
inferior cymbal U پائینی
inferior umbilicus U فروریختگیانتهایی
inferior planets U سیارات زیرین
inferior planet U سیارهای که مدار گردش ان کوچکتر از مدار زمین میباشد
inferior calyx U کاسه پایین افتاده
inferior calyx U کاسه پایین تر از تخم دان
inferior conjunction U مقارنه داخلی
inferior conjunction U مقارنه سفلی
inferior figures U حروف یا اعداد کوچکتر که پایین حروف معمولی نوشته می شوند که در فرمولهای ریاضی و شیمی به کار می روند.
inferior good U کالای پست
inferior ovary U تخمدان پایین افتاده
inferior ovary U تخم دان پایین تر از کاسه
inferior dental arch U کمانانتهاییدندان
inferior mesenteric artery U سرخرگروندهپائینی
inferior nasal concha U کنجایجانبیدماغی
inferior vena cava U رگاصلیپائینی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com