Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 198 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
inelastic demand
U
تقاضای بی کشش
inelastic demand
U
تقاضای غیر حساس
inelastic demand
U
تقاضای غیر قابل کشش تقاضا برای اجناسی که به علت گرانی بیش از حد فقط طبقه خاصی قادر به خرید ان می باشند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
perfectly inelastic demand
U
تقاضای کاملا بی کشش
Other Matches
inelastic
U
صلب
inelastic
U
spectroscopy electrontunneling طیف بینی تونل زنی ناکشسان الکترون
inelastic
U
غیرفنری
inelastic
U
غیرارتجاعی
inelastic
U
غیرالاستیک
inelastic
U
ناکشسان سخت
inelastic
U
بدون کشش
inelastic
U
ناجهنده
inelastic
U
شق سرکش
inelastic
U
غیر قابل انعطاف تغییر نا پذیر
inelastic
U
سفت
inelastic
U
غیر ارتجاعی
inelastic
U
بدون قوه ارتجاعی
inelastic supply
U
عرضه بی کشش
inelastic stress
U
تنش ناکشسان
inelastic scattering
U
پراکندگی ناکشسان
inelastic collision
U
برخورد ناکشسان
inelastic buckling
U
کمانکش غیرارتجاعی
inelastic cross section
U
مقطع برخورد ناکشسان
perfectly inelastic supply
U
عرضه کاملا بی کشش
on demand
U
عندالمطالبه
demand
U
احتیاج
on demand
U
به در خواست به مجرد تقاضا
demand
[of]
U
درخواست
[خواست]
[طلب]
[تقاضا]
[از]
to be in demand
U
خریدارداشتن مطلوب بودن
to be in demand
U
طالب داشتن
demand
U
درخواست
on demand
U
بنا به تقاضا
demand
U
نیاز
demand
U
خواستارشدن
demand
U
مطالبه تقاضا کردن
demand
U
مطالبه
demand
U
تقاضای خرید کالا
demand
U
پردازش داده وقتی که آماده شد ونه منتظر ماندن برای آن
demand
U
جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
demand
U
انتقال داده مستقیم بین پردازنده و فضای ذخیره سازی
demand
U
تکنیک بار کردن بستههای پروتکل در حافظه فقط در صورتی که برای بخش خاصی نیاز باشند
demand
U
نیاز احتیاج
demand
U
درخواست مطالبه
demand
U
طلب
demand
U
تقاضا کردن تقاضا
demand
U
نیاز
demand
U
مطالبه کردن
demand
U
تقاضا
demand
U
خواست
demand
U
درخواست کردن
demand
U
تقاضا کردن
demand
U
نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
demand
U
تقاضا برای انجام چیزی
demand
U
تقاضا برای چیزی و توقع دریافت آن
demand
U
یچ کردن بین مدارها وقتی نیاز باشد
within three days of demand
U
در طی سه روز پس از تقاضا
excess demand
U
درخواست بیش از حد درخواست اضافی
To demand ones right. To get ones due.
U
حق کسی را خواستن ( گرفتن )
we demand p in our contract
U
ما صراحت ودقت در قراردادمی خواهیم
excess demand
U
درخواست مازاد
excess demand
U
فزونی تقاضا
factor demand
U
تقاضای عوامل
final demand
U
تقاضای نهائی
financed demand
U
احتیاجاتی که تامین اعتبارشده اند نیازمندیهایی که هزینه ان پرداخت شده
to make a demand on somebody
U
مطالبه کردن از کسی
demand processing
U
پردازش بر اساس نیاز
total demand
U
تقاضای کل
to meet a demand
U
تقاضایی را براوردن
replacement demand
U
نیازمندیهای جایگزینی تقاضای جایگزینی پرسنل
measurement of demand
U
اندازه گیری تقاضا
measurement of demand
U
تخمین تقاضا
national demand
U
تقاضای ملی
quantity of demand
U
مقدار تقاضا
planned demand
U
تقاضای برنامه ریزی شده
information on demand
U
اطلاعات با تقاضا
peak demand
U
بیشترین تقاضا
payable on demand
U
پرداخت عندالمطالبه
maximum demand
U
بار پیک
maximum demand
U
پیک بار
joint demand
U
تقاضای مشترک
offer and demand
U
عرضه و تقاضا
maximum demand
U
بار حداکثر
supply and demand
U
عرضه و تقاضا
law of demand
U
قانون تقاضا
law of demand
U
براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
market demand
U
تقاضای بازار
maximum demand
U
تقاضای بیشینه
peak demand
U
حداکثر تقاضا
change in demand
U
تغییر تقاضا
demand factors
U
عواملی که درتغییر تقاضا موثرند عبارتنداز : درامد
demand factors
U
جمعیت سلیقه قیمت کالاهای دیگر
demand factors
U
پیش بینی قیمت کالا در اینده توزیع درامد جامعه
demand for money
U
تقاضا برای پول
money demand
U
تقاضا برای پول
demand for payment
U
تقاضای پرداخت
demand forecast
U
پیش بینی تقاضا
demand frequency
U
نواخت تکرار درخواستها تعداد درخواستهای رسیده
demand function
U
تابع تقاضا
demand management
U
مدیریت تقاضا
demand meter
U
تقاضاسنج
demand note
U
مطالبه نامه
demand note
U
سفته
demand note
U
چک تمسک
demand paging
U
در سیستم ذخیره مجازی انتقال یک صفحه از حافظه به حافظه واقعی به هنگام نیازمندی است
demand paging
U
صفحه بندی مورد نیاز
demand factors
U
عوامل تقاضا
demand factor
U
ضریب تقاضا
complementary demand
U
تقاضای مکمل
complementary demand
U
تقاضای تکمیلی
composite demand
U
تقاضای مرکب
composite demand
U
تقاضا برای کالا در موارد استفاده متفاوت مانند استفاده از گازوئیل درمصارف خانگی و مصارف صنعتی
demand accommodation
U
تعدیل درخواستها
demand accommodation
U
تنظیم تقاضای یکانها با موجودی انبار
aggregate demand
U
تقاضای کل
demand code
U
رمز درخواست
demand code
U
شماره رمزبرگ درخواست
demand curve
U
منحنی تقاضا
demand deposit
U
سپرده بانکی که بدون چک میتوان برداشت کرد
demand deposit
U
سپرده دیداری
demand deposit
U
سپرده جاری
demand elasticity
U
کشش تقاضا
demand elasticity
U
درصد تغییرتقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت ان کالا
demand paging
U
صفحه بندی تقاضا
demand pattern
U
الگوی تقاضا
elastic demand
U
تقاضای انعطاف پذیر
demand shift
U
جابجائی تقاضا
demand shift
U
انتقال تقاضا
demand shift
U
تغییر تقاضا
demand side
U
ستون تقاضا
demand side
U
طرف تقاضا
demand surface
U
سطح تقاضا
demand surface
U
میزان تقاضا
derived demand
U
تقاضای مشتق شده
derived demand
U
تقاضابرای یک عامل تولید که خوداز تقاضا برای کالایی که ان عامل تولید در ان بکار میرودناشی میشود .
effective demand
U
تقاضای موثر
effective demand
U
تقاضای موثرعبارت است از مقدار کالائی که خریداران در قیمتهای موجود مایل و قادر به خریدان هستند
elastic demand
U
تقاضای با کشش
elastic demand
U
تقاضای کشش دار
elasticity of demand
U
کشش تقاضا
energy demand
U
مطالبه انرژی
demand satisfaction
U
تحویل اماد مورد نیاز
demand report
U
گزارشی که به هنگام نیازتولید میشود
demand satisfaction
U
تحویل درخواستها
elastic demand
U
حساس
excess demand
U
تقاضای زیادی مازاد تقاضا
demand schedule
U
جدول تقاضا
excess demand
U
تقاضای بیش از حد
demand price
U
حداکثر قیمتی که خریداران کل را در بازار بخصوص جذب میکند
cross elasticity of demand
U
درصدتغییر تقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت کالای دیگر فرمول کشش متقاطع عبارت است از :
cross elasticity of demand
U
*
cross elasticity of demand
U
= Eab
arc elasticity of demand
U
عبارت از کشش تقاضا بین دو نقطه روی منحنی تقاضا که بوسیله فرمول زیر محاسبه میشود :
To demand prompt payment.
U
تقاضای پرداخت فوری کردن
pressure demand regulator
U
رگولاتورتنظیمفشار
demand and supply market
U
بازار عرضه و تقاضا
transaction demand for money
U
تقاضای معاملاتی برای پول تقاضا برای پول بمنظورمبادلات
aggregate demand function
U
تابع تقاضای کل
aggregate market demand
U
تقاضای کل بازار
cross elasticity of demand
U
کشش متقاطع تقاضا
chemical oxygen demand
U
نیاز شیمیایی اکسیژن
biological oxygen demand
U
نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
biochemical oxygen demand
U
نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
arc elasticity of demand
U
= Eنسبت فوق نسبت مقدار تقاضابه قیمت کالاست
excess demand inflation
U
تورم ناشی از مازاد تقاضا
arc elasticity of demand
U
*
arc elasticity of demand
U
/
by popular
[demand]
request
U
درخواست توده پسند
arc elasticity of demand
U
کشش کمانی تقاضا
income elasticity of demand
U
کشش
income elasticity of demand
U
درامدی تقاضا
maximum power demand
U
مصرف حداکثر
maximum demand pointer
U
عقربه مصرف حداکثر
maximum demand meter
U
حداکثر مقدار سنج
maximum demand meter
U
تقاضاسنج
maximum demand indicator
U
کنتور بار پیک
demand oriented pricing
U
قیمت گذاری با توجه به شرایط تقاضا
demand oxygen system
U
سیستم اکسیژنی که در ان جریان اکسیژن به صورت تناوبی و همزمان با تنفس شخص باشد
market demand schedule
U
صورت تقاضاهای خریدارجزء در بازار
demand pull inflation
U
تورم ناشی از فشار تقاضا
marginal demand price
U
قیمت تقاضای نهائی
law of supply and demand
U
قانون عرضه و تقاضا
kinked demand curve
U
و اگر فروشنده قیمت کالا راکاهش دهد فروش وی بیشترنخواهد شد زیرا سایرفروشندگان قیمت خود راپائین اورده و از کاهش قیمت تبعیت میکنند .
speculative demand for money
U
تقاضا برای پول بمنظور انگیزه سفته بازی
individual demand schedule
U
صورت کالاهایی که یک فرد در یک مدت معین حاضر به خریدانها باشد
individual demand schedule
U
جدول تقاضای فردی
speculative demand for money
U
تقاضای سفته بازی برای پول
shift of a demand curve
U
انتقال منحنی تقاضا جابجائی منحنی تقاضا
price elasticity of demand
U
کشش قیمتی تقاضا
precautionary demand for money
U
تقاضای احتیاطی برای پول تقاضا برای پول بمنظورانگیزه احتیاطی
income elasticity of demand
U
تغییر مقدار تقاضابرای یک کالا درنتیجه درامدمصرف- کننده . فرمول کشش درامدی تقاضا : q/I *dI / dq = E
perfectly elastic demand
U
تقاضای کاملا با کشش
supply and demand law
U
قانون عرضه و تقاضا
law of downward sloping demand
U
قانون تقاضای نزولی
theory of effective demand determination
U
نظریه تقاضای موثر اصطلاح کینز برای تقاضای کل
demand versus quantity demanded
U
تقاضا در برابر مقدار تقاضاشده
downward sloping demand curve
U
منحنی تقاضای نزولی
infinitely elastic demand curve
U
منحنی تقاضا با کشش نامحدود
It will be some time before the new factory comes online, and until then we can't fulfill demand.
U
آغاز به کار کردن کارخانه جدید مدتی زمان می برد و تا آن زمان قادر به تامین تقاضا نخواهیم بود.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com