Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 191 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
inductive loop
U
حلقه ی القائی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
inductive
U
اندوکتیو
non inductive
U
عدم القاء
inductive
U
قیاسی
inductive
U
استنتاجی
inductive
U
استقرایی
inductive
U
القائی
inductive impedance
U
مقاومت فاهری القائی
inductive impedance
U
مقاومت فاهری با جزء القائی
inductive coordination
U
توافق بین تولیدکننده توان الکتریکی و تولیدکننده ارتباط به روش کاهش واسط های اجباری
inductive feedback
U
پیوست برگشت وارونه القائی
inductive influence
U
تاثیر القائی
inductive interference
U
تداخل امواج القائی انترفرنس القائی
inductive load
U
بار خارجی القایی
inductive load
U
بار القائی
inductive machine
U
ماشین القائی
inductive exposure
U
پیوست القائی
inductive earthing
U
زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
inductive earthing
U
زمین القائی
inductive circuit
U
مدار اندوکتیو
inductive circuit
U
مدار القائی
inductive capacity
U
فرفیت القائی
inductive capacity
U
ثابت دی الکتریسیته
inductive antenna
U
انتن القائی
inductive action
U
اثر القاء
inductive spark
U
جرقه القائی
inductive coupling
U
جفتگری القایی
inductive effect
U
اثر القایی
inductive coupling
U
شفت مکانیکی که توسط اتصالات مغناطیسی میچرخد
inductive coupling
U
پیوست القائی
inductive current
U
جریان القائی
inductive dialing
U
شماره گیری القائی
inductive disturbance
U
پارازیت القائی
inductive disturbance
U
اغتشاش القائی
inductive method
U
روش استقراء
inductive tuning
U
تنظیم پرمئابیلیته
inductive resistance
U
مقاومت القائی
inductive retardation
U
تاخیر القایی
inductive stabilizer
U
مقاومت ورودی القائی
inductive susceptance
U
مقدار هدایت کور القائی سوسپتانس القائی
inductive tuning
U
تنظیم القائی
inductive winding
U
سیمپیچ القایی
non inductive circuit
U
مدار ناخودالقا
non inductive load
U
بار خارجی ناخودالقا
non inductive winding
U
سیم پیچ ناخودالقا
inductive method
U
روش استقرایی
inductive reactance
U
راکتانس سلفی
inductive reactance
U
مقاومت القائی
inductive resistance
U
مقاومت فاهری القایی
inductive reactance
U
راکتانس القایی
inductive potentiometer
U
پتانسیومتر القائی
inductive reactance
U
اندوکتانس مقاومت کور القائی
inductive reasoning
U
استدلال استقرایی
inductive reasoning
U
استقراء
inductive resistance
U
مقاومت القایی
inductive potential divider
U
مقسم ولتاژ القائی
inductive d.c. voltage drop
U
افت ولتاژ جریان دائم القائی
inductive displacement pick up
U
پیک اپ القائی
specific inductive capacity
U
فرفیت القایی ویژه
inductive time constant
U
ثابت زمانی القا
inductive voltage drop
U
افت ولتاژ القائی
inductive interference voltage
U
ولتاژ تداخل امواج القائی
inductive flux linkage
U
تزویج القائی
inductive flux linkage
U
پیوست القائی
to be in the loop
<idiom>
U
آگاه بودن از
[موضوع ویژه ای]
[اصطلاح روزمره]
to keep somebody in the loop
<idiom>
U
کسی را در جریان گذاشتن
[موضوع ویژه ای]
[اصطلاح روزمره]
to keep somebody in the loop
<idiom>
U
کسی را در جریان نگه داشتن
[گذاشتن]
[موضوع ویژه ای]
[اصطلاح روزمره]
loop
U
حلقهای که انتها ندارد مگر اینکه برنامه متوقف شود
to be in the loop
<idiom>
U
در جریان بودن
[موضوع ویژه ای]
[اصطلاح روزمره]
while loop
U
دستورات برنامه شرطی که در صورت درست بودن یک شرط, یک قطعه را اجرا میکند
inner loop
U
حلقهای درون حلقه دیگر
inner loop
U
حلقه درونی
inner loop
U
حلقه داخلی
loop
U
گریز
loop
U
بخشی از برنامه که تکرار میشود تا عملی را متوقف کند بیشتر برای وقتی که منتظر پاسخ از صفحه کلید یا وسیله است به کار می رود
loop
U
دستور با حلقه که دستورات دیگر یا داده را در برنامه تغییر میدهد
loop
U
حلقه درون حلقه دیگر
loop
U
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
loop
U
برسی اینکه داده به درستی در خط منتقل شده با برگرداندن داده به ارسال کننده
loop
U
ترتیب دستورات که تا وقوع یک شرط تکرار می شوند
loop
U
برنامه کامپیوتری که مرتب تکرار شود
loop
U
بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loop
U
تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
loop
U
حلقه شدن
loop
U
پیچ خوردن حلقه زنی
loop
U
مهاری
loop
U
دریچه
loop
U
سوراخ
loop
U
ضربه بلند قوس دار
loop
U
حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
loop
U
چرخش نیمدایره و برگشت اسکیت
loop
U
درو در انتهای خرک
loop
U
حلقه زدن
loop
U
ساخت یک قطعه سیم یا نوار به شکل دایره
loop
U
کمند
loop
U
ثباتی که حاوی تعداد دفعات تکرار حلقه است
loop
U
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loop
U
پیچ چرخ
loop
U
گره
loop
U
حلقه طناب
for next loop
U
حلقه یا تابعی که تکرار میشود تا وقتی که شرط دیگر صدق نکند
for/next loop
U
حلقه NEXT/FOR
loop
U
حلقه
do while loop
U
لوپ WHILE/DO
do while loop
U
حلقه WHILE/DO
loop
U
خمیدگی
loop
U
حلقه دارکردن
loop
U
گره زدن
loop sling
U
بند حلقهای
overhead loop
U
گره حلقومی یا گره بالاتنه
prusik loop
U
گره پلکانی
loop sling
U
مهار حلقوی بار بند حلقوی
uncontrolled loop
U
حلقه کنترل نشده
open loop
U
حلقه باز
open loop
U
مدار باز
nested loop
U
حلقه لانهای
nested loop
U
حلقه تو درتو
nested loop
U
حلقه اشیانهای
loop test
U
ازمایش با حلقه وارلی
loop step
U
پرش از لبه خارجی یک اسکیت و نیم چرخش و برگشت بافرود به لبه داخلی همان اسکیت
subscriber's loop
U
حلقه متعلق به مشترک
wait loop
U
پردازندهای که یک حلقه برنامه را تکرار میکند تا عملی رخ دهد
loop-hole
U
سوراخ دیدبانی
to stay in the loop
<idiom>
U
در جریان ماندن
[موضوع ویژه ای]
[اصطلاح روزمره]
gun-loop
U
[دهانه بیضی شکل در دیوار برای تیر اندازی]
arrow-loop
U
شکاف تهویه
loop pile
U
پرزهای حلقوی
[این نوع پرز توسط بافت های ماشینی مثل فرش ماشینی بوجود آمده و به هر دو صورت ترکی و فارسی بافته می شود. اگر حلقه ها پس از اتمام کار بریده نشوند به آن پرز حلقوی می گویند. همانند سطح حوله.]
peg loop
U
میخحلقهطناب
loop stitches
U
کوکطنابی
heel loop
قوس پاشنه
hanger loop
U
جایآویز
to stay in the loop
<idiom>
U
آگاه ماندن در
[موضوع ویژه ای]
[اصطلاح روزمره]
elastic loop
U
حلقهارتجاعی
button loop
U
دکمهرکاب
belt loop
U
حلقهکمربند
loop structure
U
ساختار حلقهای
loop-hole
U
روزنه
loop sling
U
حلقه بند تفنگ
hysteresis loop
U
حلقه پسماند
closed loop
U
حلقه مسدود
closed loop
U
حلقه بسته
armature loop
U
پیچک ارمیچر
armature loop
U
حلقه ارمیچر
infinite loop
U
حلقه نامحدود
infinite loop
U
حلقه نامتناهی
local loop
U
حلقه محلی
loop antenna
U
انتن حلقوی
loop antenna
U
انتن حلقهای
hysteresis loop
U
منحنی هیسترزیس
counting loop
U
حلقه شمارش
ground loop
U
تغییر ناگهانی جهت حرکت هواپیما با ارابه فرود
feedback loop
U
حلقه باز خوردی
expansion loop
U
خم انبساط
endless loop
U
حلقه بی انتها
endless loop
U
حلقه بی پایان
drip loop
U
حلقه ریزش اب
drill loop
U
حلقه مخصوص چکه اب درسیم کشی
curtain loop
U
بازوبندپرده
current loop
U
حلقه جاری
loop body
U
تنه حلقه
loop body
U
بدنه حلقه
loop feeder
U
سیم تغذیه حلقوی
loop hole
U
روزنه
loop hole
U
گریز
loop control
U
کنترل حلقه زنی
loop initializaion
U
ارزش دهی اغازی در حلقه
loop counter
U
شمارنده حلقه
loop jump
U
پرش و چرخش کامل و فرودروی همان لبه اسکیت
loop code
U
کد حلقوی
loop line
U
دوراهی
loop checking
U
مقابله حلقه
induction loop
U
حلقه القائی
loop pass
U
پاس قوسی
loop drive
U
ضربه باپیچش زیاد نزدیک تور حریف
varley loop test
U
ازمایش با حلقه وارلی
loop knot tie
U
گره حلقوی
loop mill rolling
U
نوردکاری حلقوی
magnetic hysteresis loop
U
حلقه هیسترزیس مغناطیسی
warp-loop fringe
U
ریشه حلقوی
[در قالی همدان]
tap loop jump
U
پرش از لبه عقبی یک اسکیت بکمک نوک انگشت پای دیگر وچرخش کامل در هوا وبازگشت روی همان لبه عقبی
toe loop jump
U
پرش از لبه عقبی یک اسکیت بکمک نوک انگشت پای دیگر وچرخش کامل در هوا وبازگشت روی همان لبه عقبی
perfection loop knot
U
نوعی گره قرنیهای در انتهای نخ ماهیگیری
input coupling loop
U
حلقه پیوست ورودی
distributor service loop
U
خطسرویسپخش
open loop system
U
مکانیزم کمک کننده متشکل ازیک مسیر کنترل بدون اندازه گیری نتیجه
single loop armature
U
ارمیچر تک پیچکی
open loop gain
U
بهره تقویت در حلقه باز
loop control structure
U
ساختار کنترل حلقه
sleeve strap loop
U
بستنوارسرآستین
loop control variable
U
متغییر کنترل کننده حلقه
closed loop gain
U
بهره تقویت درطبقه بسته
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com