Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
induction loop
U
حلقه القائی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
do while loop
U
لوپ WHILE/DO
loop
U
گریز
loop
U
ساخت یک قطعه سیم یا نوار به شکل دایره
loop
U
تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
loop
U
بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loop
U
برنامه کامپیوتری که مرتب تکرار شود
loop
U
ترتیب دستورات که تا وقوع یک شرط تکرار می شوند
loop
U
ثباتی که حاوی تعداد دفعات تکرار حلقه است
loop
U
برسی اینکه داده به درستی در خط منتقل شده با برگرداندن داده به ارسال کننده
loop
U
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
to keep somebody in the loop
<idiom>
U
کسی را در جریان گذاشتن
[موضوع ویژه ای]
[اصطلاح روزمره]
while loop
U
دستورات برنامه شرطی که در صورت درست بودن یک شرط, یک قطعه را اجرا میکند
do while loop
U
حلقه WHILE/DO
inner loop
U
حلقهای درون حلقه دیگر
inner loop
U
حلقه درونی
inner loop
U
حلقه داخلی
for next loop
U
حلقه یا تابعی که تکرار میشود تا وقتی که شرط دیگر صدق نکند
for/next loop
U
حلقه NEXT/FOR
to be in the loop
<idiom>
U
در جریان بودن
[موضوع ویژه ای]
[اصطلاح روزمره]
to be in the loop
<idiom>
U
آگاه بودن از
[موضوع ویژه ای]
[اصطلاح روزمره]
to keep somebody in the loop
<idiom>
U
کسی را در جریان نگه داشتن
[گذاشتن]
[موضوع ویژه ای]
[اصطلاح روزمره]
loop
U
حلقه درون حلقه دیگر
loop
U
دستور با حلقه که دستورات دیگر یا داده را در برنامه تغییر میدهد
loop
U
بخشی از برنامه که تکرار میشود تا عملی را متوقف کند بیشتر برای وقتی که منتظر پاسخ از صفحه کلید یا وسیله است به کار می رود
loop
U
کمند
loop
U
گره زدن
loop
U
پیچ خوردن حلقه زنی
loop
U
حلقه دارکردن
loop
U
خمیدگی
loop
U
پیچ چرخ
loop
U
گره
loop
U
حلقه طناب
loop
U
مهاری
loop
U
دریچه
loop
U
حلقهای که انتها ندارد مگر اینکه برنامه متوقف شود
loop
U
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loop
U
حلقه شدن
loop
U
حلقه زدن
loop
U
درو در انتهای خرک
loop
U
حلقه
loop
U
چرخش نیمدایره و برگشت اسکیت
loop
U
حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
loop
U
ضربه بلند قوس دار
loop
U
سوراخ
loop antenna
U
انتن حلقوی
loop counter
U
شمارنده حلقه
loop drive
U
ضربه باپیچش زیاد نزدیک تور حریف
loop feeder
U
سیم تغذیه حلقوی
loop hole
U
روزنه
loop pass
U
پاس قوسی
loop hole
U
گریز
loop line
U
دوراهی
loop initializaion
U
ارزش دهی اغازی در حلقه
loop jump
U
پرش و چرخش کامل و فرودروی همان لبه اسکیت
loop control
U
کنترل حلقه زنی
inductive loop
U
حلقه ی القائی
infinite loop
U
حلقه نامتناهی
infinite loop
U
حلقه نامحدود
local loop
U
حلقه محلی
loop antenna
U
انتن حلقهای
loop body
U
تنه حلقه
loop body
U
بدنه حلقه
loop checking
U
مقابله حلقه
loop code
U
کد حلقوی
loop-hole
U
روزنه
loop sling
U
حلقه بند تفنگ
loop sling
U
مهار حلقوی بار بند حلقوی
button loop
U
دکمهرکاب
elastic loop
U
حلقهارتجاعی
hanger loop
U
جایآویز
heel loop
قوس پاشنه
loop stitches
U
کوکطنابی
peg loop
U
میخحلقهطناب
loop pile
U
پرزهای حلقوی
[این نوع پرز توسط بافت های ماشینی مثل فرش ماشینی بوجود آمده و به هر دو صورت ترکی و فارسی بافته می شود. اگر حلقه ها پس از اتمام کار بریده نشوند به آن پرز حلقوی می گویند. همانند سطح حوله.]
arrow-loop
U
شکاف تهویه
gun-loop
U
[دهانه بیضی شکل در دیوار برای تیر اندازی]
to stay in the loop
<idiom>
U
در جریان ماندن
[موضوع ویژه ای]
[اصطلاح روزمره]
to stay in the loop
<idiom>
U
آگاه ماندن در
[موضوع ویژه ای]
[اصطلاح روزمره]
belt loop
U
حلقهکمربند
wait loop
U
پردازندهای که یک حلقه برنامه را تکرار میکند تا عملی رخ دهد
uncontrolled loop
U
حلقه کنترل نشده
loop sling
U
بند حلقهای
loop step
U
پرش از لبه خارجی یک اسکیت و نیم چرخش و برگشت بافرود به لبه داخلی همان اسکیت
loop structure
U
ساختار حلقهای
loop test
U
ازمایش با حلقه وارلی
nested loop
U
حلقه اشیانهای
nested loop
U
حلقه تو درتو
nested loop
U
حلقه لانهای
open loop
U
مدار باز
open loop
U
حلقه باز
overhead loop
U
گره حلقومی یا گره بالاتنه
prusik loop
U
گره پلکانی
subscriber's loop
U
حلقه متعلق به مشترک
loop-hole
U
سوراخ دیدبانی
hysteresis loop
U
منحنی هیسترزیس
armature loop
U
حلقه ارمیچر
ground loop
U
تغییر ناگهانی جهت حرکت هواپیما با ارابه فرود
feedback loop
U
حلقه باز خوردی
endless loop
U
حلقه بی پایان
drip loop
U
حلقه ریزش اب
drill loop
U
حلقه مخصوص چکه اب درسیم کشی
expansion loop
U
خم انبساط
endless loop
U
حلقه بی انتها
hysteresis loop
U
حلقه پسماند
counting loop
U
حلقه شمارش
current loop
U
حلقه جاری
closed loop
U
حلقه مسدود
closed loop
U
حلقه بسته
curtain loop
U
بازوبندپرده
armature loop
U
پیچک ارمیچر
induction
U
اندوکسیون
induction
U
مکش
self induction
U
سلف اندوکسیون
self induction
U
خود القاء
self induction
U
خودالقائی
self induction
U
خودالقاگری
induction
U
مشابه 5128
induction
U
برقراری القاء
induction
U
القا
induction
U
استقراء
induction
U
مقدمه
induction
U
ذکر پیش سخن
induction
U
ایراد
induction
U
القاء
induction
U
قیاس کل از جزء استنتاج
induction
U
قیاس
induction
U
پذیرش
induction
U
کسب کردن
induction course
U
دورهتوجیهی
induction
U
القا کردن
induction
U
اقامه
induction
U
ورود
input coupling loop
U
حلقه پیوست ورودی
loop control structure
U
ساختار کنترل حلقه
loop mill rolling
U
نوردکاری حلقوی
closed loop gain
U
بهره تقویت درطبقه بسته
loop knot tie
U
گره حلقوی
varley loop test
U
ازمایش با حلقه وارلی
loop control variable
U
متغییر کنترل کننده حلقه
magnetic hysteresis loop
U
حلقه هیسترزیس مغناطیسی
open loop system
U
مکانیزم کمک کننده متشکل ازیک مسیر کنترل بدون اندازه گیری نتیجه
perfection loop knot
U
نوعی گره قرنیهای در انتهای نخ ماهیگیری
tap loop jump
U
پرش از لبه عقبی یک اسکیت بکمک نوک انگشت پای دیگر وچرخش کامل در هوا وبازگشت روی همان لبه عقبی
single loop armature
U
ارمیچر تک پیچکی
toe loop jump
U
پرش از لبه عقبی یک اسکیت بکمک نوک انگشت پای دیگر وچرخش کامل در هوا وبازگشت روی همان لبه عقبی
open loop gain
U
بهره تقویت در حلقه باز
warp-loop fringe
U
ریشه حلقوی
[در قالی همدان]
sleeve strap loop
U
بستنوارسرآستین
distributor service loop
U
خطسرویسپخش
visual induction
U
القاء دیداری
induction instrument
U
دستگاه اندازه گیری القائی
line of induction
U
خطوط القا
electrodynamic induction
U
القای الکترودینامیک
electromagnetic induction
U
القای الکترومغناطیسی
compression/induction
U
القایمکش
electrostatic induction
U
القای الکتروستاتیکی
electromagnetic induction
U
القای الکترو مغناطیسی
magnetic induction
U
القای مغناطیسی
induction coil
U
بوبین اندوکسیون
magnetic induction
U
چگالی شماره مغناطیسی
induction stroke
U
مرحله مکش
magnetic induction
U
القاء مغناطیسی
magnetic induction
U
چگالی شار مغناطیسی اندوکسیون مغناطیسی چگالی میدان مغناطیسی چگالی خطوط قوای مغناطیسی
black induction
U
توقف القا
mathematical induction
U
استقراء ریاضی
mutual induction
U
القای متقابل
negative induction
U
القای منفی
induction coils
U
سیم پیچی القائی
induction coils
U
بوبین اندوکسیون
neural induction
U
القای عصبی
coefficient of induction
U
ضریب القایی
coefficient of self induction
U
ضریب خودالقاگری
induction coil
U
سیم پیچی القائی
electrical induction
U
القای برقی
light induction
U
القاء تحریک نوری
induction generator
U
مولد القائی
induction machine
U
ماشین القایی
induction machine
U
ماشین القائی
induction cylinder
U
استوانه القائی
induction meter
U
سنجه القا
induction method
U
روش اندوکتیو
induction cylinder
U
اهنربای استوانهای
induction method
U
روش القائی
induction method
U
طرز القاء
induction motor
U
موتور القایی
induction motor
U
موتور القائی
induction motor
U
موتوراندوکسیونی
induction meter
U
کنتور القائی
induction current
U
جریان القاء شده جریان تحریک
induction disk
U
صفحه مدور
induction disk
U
اهنربای صفحهای
induction generator
U
مولد القایی
induction harening
U
سخت گردانی القائی
induction furnace
U
کوره القائی
induction furnace
U
کوره القایی
induction heating
U
گرمکن القائی
induction heating
U
گرمایش القائی
induction flowmeter
U
شارسنج القائی
induction field
U
حوزه القائی
induction field
U
میدان القائی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com