Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
incidental memory
U
حافظه اتفاقی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
incidental
<adj.>
U
شانسی
incidental
U
لازم
incidental
U
غیر مبهم
incidental
<adj.>
U
تصادفی
incidental
<adj.>
U
اتفاقی
incidental
U
جزئی ضمنی
incidental
<adj.>
U
برحسب تصادف
incidental expenses
U
مخارج اتفاقی
incidental effect
U
اثر فرعی
incidental images
U
تصویرهایی که مشاهده انهانتیجه تاثیراتی است که ازچشم ناپدیدگشته اند
incidental effect
U
اثر تبعی
incidental errors
U
خطاهای اتفاقی
incidental works
U
کارهای اتفاقی
incidental learning
U
یادگیری اتفاقی
incidental expenses
U
هزینههای واقعی
memory
U
حافظه
memory
U
یاد
to the memory of
U
به یادبود
in memory of
<idiom>
U
به صورت رایگان
memory
U
یادگار یاد بود
memory
U
فضای ذخیره سازی در سیستم کامپیوتری یا رسانه که قادر به بازیابی داده یا دستورات است
immediate memory
U
حافظه فوری
memory
U
حافظه دستگاه کامپیوتر
memory
U
خاطره
real memory
U
حافظه حقیقی
real memory
U
حافظه فیزیکی موجود که توسط CPU قابل آدرس دهی است
read only memory
U
حافظه فقط خواندنی
read mostly memory
U
حافظه بیشتر خواندنی
racial memory
U
حافظه نژادی
recent memory
U
حافظه نزدیک
regenerative memory
U
عملیات خواندن که به طور خودکار داده را تولید میکند و در حافظه می نویسد
real memory
U
حافظه واقعی
memory key
U
کلیدحافظه
scratchpad memory
U
حافظه چرکنویس
scratchpad memory
U
حافظه چرکنویسی
rotating memory
U
حافظه چرخشی
remote memory
U
حافظه دور
regenerative memory
U
حافظه احیاء کننده
regenerative memory
U
حافظه باز زا
regenerative memory
U
رسانه ذخیره سازی که باید محتوای آن مرتباگ تنظیم شود تا محتوایش باقی بماند
programmable memory
U
حافظه برنامه پذیر
photodigital memory
U
خواندن چند بار
memory module
U
واحد حافظه
memory moard
U
برد حافظه
memory mapping
U
نگاشت حافظه
memory mapping
U
نقشه حافظه
memory mapped i/o
U
ورودی- خروجی نگاشت حافظه
memory map
U
طرح یا نقشه حافظه
memory map
U
نگاشت حافظه
memory map
U
نقشه حافظه
memory management
U
مدیریت حافظه
memory location
U
محل حافظه
memory location
U
مکان حافظه
memory interleaving
U
برگ برگ کردن حافظه جایگذاری حافظه
memory module
U
ماژول حافظه پیمانه حافظه
memory port
U
درگاه حافظه
photodigital memory
U
سیستم حافظه کامپیوتری که از لیزر برای نوشتن داده روی فیلم ای که بعدا چندین بار قابل خواندن است ولی نه نوشتن استفاده میکند. WORM نیز گفته میشود. حافظه نوشتن یک بار
passive memory
U
حافظه منفعل
optical memory
U
حافظه نوری
one level memory
U
حافظه یک سطحی
memory word
U
کلمه حافظه
memory trace
U
رد یاد
memory span
U
فراخنای یاد
memory sniffing
U
ازمایش مداوم حافظه به هنگام پردازش
memory snapshot
U
تصویر لحظهای حافظه
memory register
U
ثبات حافظه
memory protection
U
پشتیبانی ازحافظه
memory protection
U
حفافت حافظه
memory image
U
تصویر یاد
within living memory
U
تا انجا که مردمان زنده
computer memory
U
حافظه رایانه
[علوم کامپیوتر]
primary memory
U
حافظه کامپیوتر
[علوم کامپیوتر]
main memory
U
حافظه کامپیوتر
[علوم کامپیوتر]
computer memory
U
حافظه کامپیوتر
[علوم کامپیوتر]
memory management
U
مدیریت حافظه
[علوم کامپیوتر]
to fail
[memory]
U
درماندن
[حافظه یا خاطره]
to fail
[memory]
U
وا ماندن
[حافظه یا خاطره]
main memory
U
حافظه رایانه
[علوم کامپیوتر]
primary memory
U
حافظه رایانه
[علوم کامپیوتر]
addressed memory
U
حافظه خواندن،نوشتن
[علوم کامپیوتر]
addressed memory
U
حافظه تصادفی
[علوم کامپیوتر]
To revive a memory.
U
خاطره ای رازنده کردن
I can recite from memory.
U
می توانم از حفظ بخوانم
subtract from memory
U
دکمهکمکنندهازحافظه
static memory
U
حافظه ایستا
stack memory
U
حافظه پشتهای
shadow memory
U
شبه حافظه
shadow memory
U
حافظه ثانوی موقت
shadow memory
U
محلهای حافظه مکرر که با کد مخصوص قابل دستیابی است
shadow memory
U
جدول مبدل که محلهای حافظه واقعی را با معادل محلهای مجازی آن ها بیت میکند
semiconductor memory
U
حافظه نیمه رسانا
semiconductor memory
U
حافظه نیمه هادی
secondary memory
U
حافظه ثانویه
search memory
U
حافظه جستجو
screw to the memory
U
بذهن سپردن
to commit to memory
U
ازبرکردن
to escape one's memory
U
از خاطر رفتن
memory recall
U
دوبارهخوانیحافظه
memory cancel
U
پاککردنحافظه
memory button
U
دکمهحافظ
add in memory
اضافه کردن به حافظه
within living memory
U
به یاد دارند
volatile memory
U
حافظه یا رسانه ذخیره سازی که داده ذخیره شده در آن را در صورت قط ع منبع تغذیه از دست میدهد.
volatile memory
U
حافظه فرار
virtual memory
U
حافظه مجازی
upper memory
U
کیلو بایت از حافظه قرار گرفته بین حدود کیلوبایت و مگابایت . حافظه بیشتر بعد از حافظه معمول کیلوبایت است و قبل از حدود مگابایت
to stamp on the memory
U
در ذهن منقوش ساختن
to stamp on the memory
U
ذهنی کردن
screen memory
U
خاطره پوشان
memory illusion
U
خطای یاد
it escaped my memory
U
یادم رفت
EDO memory
U
فن آوری حافظه که حاوی پیشرفت بهتری است و می انواند داده را از محلی از حافظه پیدا کند و بخواند بایک عمل . و نیز میتواند آخرین قطعه داده را که در حافظه ذخیره شده بود در حافظه پنهان آماده خواندن از حافظه است
EDO memory
U
MEMORY OUTPUT DATA EXTENDED
dynamic memory
U
حافظه پویا
shared memory
U
حافظه تسهیم شده
disk memory
U
حافظه دیسک
cryogenic memory
U
استفاده از خصوصیات هدایت مواد
cryogenic memory
U
رسانه ذخیره سازی که در دمای خیلی پایین کار میکند
core memory
U
حافظه هستهای
core memory
U
حافظه چنبرهای
coordinate memory
U
حافظه مختصاتی
EDO memory
U
ذخیره کند
conventional memory
U
این فضای حافظه مستقیماگ توسط DOS-MS قابل کنترل است و محلی است که بیشتر برنامههای بار شده برای اجرا آنجا هستند
eidetic memory
U
یاد روشن
internal memory
U
بخشی از RAM Rom که واحد پردازش مرکزی مستقیما وصل است بدون نیاز به واسط
internal memory
U
حافظه داخلی
interleave memory
U
حافظه جاگذاری
in memory of blessedmemory
U
خدابیامرز
in memory of blessedmemory
U
بیادگار مرحوم
in memory of blessedmemory
U
بیاد
external memory
U
حافظه خارجی
extended memory
U
حافظه تمدیدی
extended memory
U
حافظه توسعه یافته
expanded memory
U
حافظه گسترشی
conventional memory
U
در سیستم سازگار -IBM PC ناحیه حافظه با دستیابی تصادفی نصب شده روی PC با گنجایش چند کیلو بایت
control memory
U
حافظه کنترلی
control memory
U
حافظه کنترل
bubble memory
U
حافظه حبابی
base memory
U
حافظه پایه
auxiliary memory
U
حافظه کمکی
acoustic memory
U
حافظه صوتی
auxiliary memory
U
حافظ کمکی
associative memory
U
حافظه شرکت پذیر
associative memory
U
حافظه تداعی
associative memory
U
حافظه انجمنی
as memory serves
U
هر وقت بیاد انسان بیاید
alterable memory
U
حافظه اصلاح پذیر
bubble memory
U
مین فرفیت بالا
bubble memory
U
سرعت بالا و حافظه متحرک
bubble memory
U
روش ذخیره سازی داده دودویی با استفاده از خصوصیات مغناطیسی رسانه ها تا دادههای با حجم بالا در حافظه اصلی ذخیره شوند
constructive memory
U
حافظه سازا
commit to memory
U
حفظ کردن
cache memory
U
یک حافظه کوچک و بسیارسریع که مخصوص ذخیره موقت اطلاعات میباشد حافظه پنهان
cache memory
U
فایل کردن یا قرار دادن در حافظه پنهان
cache memory
U
بخشی از حافظه سریع که داده هایی را ذخیره میکند که کامپیوتر بتواند به سرعت به آن دستیابی داشته باشد
cache memory
U
بخشی در حافظه سریع که چند دستور بعدی که باید توسط پردازنده پردازش شوند را مشخص میکند.
cache memory
U
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache memory
U
حافظه پنهانی
bytewide memory
U
بایت ادرس پذیر در حافظه اصلی
buffer memory
U
حافظه میانیگر
alterable memory
U
حافظه تغییرپذیر
laser memory
U
حافظه لیزری
memory dependent
U
وابسته حافظه
memory capacity
U
گنجایش حافظه
memory afterimage
U
رد تصویر یاد
mass memory
U
حافظه انبوه
memory allocation
U
اختصاص حافظه
memory cycle
U
چرخه حافظه
memory chip
U
تراشه حافظه
memory cell
U
سلول حافظه
memory bandwidth
U
پهنای باند حافظه
memory cache
U
حافظه پنهان
memory bank
U
بانک حافظه
memory dependent
U
متکی به حافظه
memory drum
U
گردونه یاد
refresh memory
U
واحد حافظه با سرعت بالابرای تولید مجدد تصویر ناحیهای از حافظه کامپیوترکه مقادیری را نگهداری میکند
memory hierarchy
U
سلسله مراتب حافظه
memory guard
U
نگهبان حافظه
memory for digits
U
حافظه عددی
low memory
U
فضای حافظه تا چند کیلوبایت
memory dump
U
رونوشت ازحافظه
memory address
U
ادرس حافظه
main memory
U
حافظه اصلی
memory dump
U
روگرفت حافظه
magnetic memory
U
حافظه مغناطیسی
memory address
U
نشانی حافظه
to refresh
[jog]
your memory
U
خاطره خود را تازه کردن
[ که دوباره یادشان بیاید]
content addressable memory
U
محتوای حافظه ادرس پذیر
control read only memory
U
حافظه فقط خواندنی کنترلی
memory addressing mode
U
باب ادرس دهی حافظه
memory resident program
U
برنامه مقیم در حافظه
memory address register
U
ثبات نشانی حافظه
memory recall key
U
کلیدضبطدوبارهحافظه
memory management program
U
برنامه مدیریت حافظه
Random-access memory
U
حافظه خواندن،نوشتن
[علوم کامپیوتر]
memory data register
U
ثبات داده حافظه
memory mapped video
U
نگاشت صفحه حافظه به فضایی در حافظه
Random-access memory
U
حافظه تصادفی
[علوم کامپیوتر]
Random-access memory
U
حافظه رایانه
[علوم کامپیوتر]
Random-access memory
U
رم کامپیوتر
[علوم کامپیوتر]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com