English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 101 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
inanimate objects U چیزهای بیجان
inanimate objects U جمادات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
inanimate U انگیختن
inanimate U بیجان غیر ذیروح
inanimate U روح دادن
inanimate U بیجان
inanimate nature U جهان جمادات
objects U مورد
objects U اعتراض داشتن
objects U اعتراض کردن
objects U چیز ماده خارجی
objects U دلیل اوردن
objects U موضوع
objects U چیز
objects U مقصود
objects U شی ء
objects U موضوع منظره
objects U هدف
objects U مفعول
objects U کالا اعتراض کردن
objects U مخالفت کردن
objects U شیئی
objects U پانج کارت که حاوی برنامه است
objects U امکانی در windows.x که امکان تبدیل داده از برنامهای که OLE را پشتیبانی نمیکند دارد به طوری که به صورت شی OLE در برنامه دیگری به کار می رود
objects U OPERAND
objects U داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
objects U متغیر سیستم خبره در یک عمل با دلیل
objects U دادهای که تصویر یا صوت مشخص تولید میکند
objects U ترتیب عبور پیام ها از یک شی به دیگری
objects U نماش داده می شوند
objects U که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند.
objects U سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
objects U فایلی که حاوی کد اصلی برای تابع یا برنامهای است
objects U نرم افزاری که با استاندارد COBRA اشیا را بهم متصل میکند
objects U زبان برنامه پس از ترجمه
objects U برنامه کامپیوتری به صورت کد اصلی که توسط کامپایلر یا اسمبلر تولید شده است
indirect objects U متغیر سیستم خبره در یک عمل با دلیل
indirect objects U داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
indirect objects U OPERAND
indirect objects U دادهای که تصویر یا صوت مشخص تولید میکند
indirect objects U ترتیب عبور پیام ها از یک شی به دیگری
indirect objects U نماش داده می شوند
indirect objects U که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند.
indirect objects U سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
blocked [with objects] <adj.> <past-p.> U غیر قابل عبور
direct objects U دلیل اوردن
blocked [with objects] <adj.> <past-p.> U مسدود شده
hidden objects U اشیاء پنهان
means objects U اشیاء وسیله
quasistellar objects U اجرام شبه ستارهای
accessory objects U لوازم اضافی جهت زینت بخشیدن به بافت مثل مروارید و پولک و غیره
blocked [with objects] <adj.> <past-p.> U صعب العبور
indirect objects U فایلی که حاوی کد اصلی برای تابع یا برنامهای است
direct objects U چیز
direct objects U چیز ماده خارجی
direct objects U پانج کارت که حاوی برنامه است
direct objects U امکانی در windows.x که امکان تبدیل داده از برنامهای که OLE را پشتیبانی نمیکند دارد به طوری که به صورت شی OLE در برنامه دیگری به کار می رود
direct objects U برنامه کامپیوتری به صورت کد اصلی که توسط کامپایلر یا اسمبلر تولید شده است
direct objects U زبان برنامه پس از ترجمه
direct objects U نرم افزاری که با استاندارد COBRA اشیا را بهم متصل میکند
direct objects U فایلی که حاوی کد اصلی برای تابع یا برنامهای است
direct objects U سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
direct objects U که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند.
direct objects U اعتراض کردن
direct objects U اعتراض داشتن
direct objects U مقصود
direct objects U شی ء
direct objects U موضوع منظره
direct objects U هدف
direct objects U مفعول
direct objects U کالا اعتراض کردن
direct objects U مخالفت کردن
direct objects U شیئی
direct objects U موضوع
direct objects U مورد
direct objects U نماش داده می شوند
direct objects U ترتیب عبور پیام ها از یک شی به دیگری
direct objects U دادهای که تصویر یا صوت مشخص تولید میکند
indirect objects U اعتراض داشتن
indirect objects U اعتراض کردن
indirect objects U دلیل اوردن
indirect objects U چیز ماده خارجی
indirect objects U پانج کارت که حاوی برنامه است
indirect objects U امکانی در windows.x که امکان تبدیل داده از برنامهای که OLE را پشتیبانی نمیکند دارد به طوری که به صورت شی OLE در برنامه دیگری به کار می رود
indirect objects U برنامه کامپیوتری به صورت کد اصلی که توسط کامپایلر یا اسمبلر تولید شده است
indirect objects U زبان برنامه پس از ترجمه
indirect objects U مورد
indirect objects U موضوع
direct objects U متغیر سیستم خبره در یک عمل با دلیل
direct objects U داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
direct objects U OPERAND
indirect objects U چیز
indirect objects U مقصود
indirect objects U شی ء
indirect objects U موضوع منظره
indirect objects U هدف
indirect objects U مفعول
indirect objects U کالا اعتراض کردن
indirect objects U مخالفت کردن
indirect objects U شیئی
indirect objects U نرم افزاری که با استاندارد COBRA اشیا را بهم متصل میکند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com