Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
in the centre near the railway station
U
در مرکز شهر نزدیک ایستگاه قطار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Where's the railway station?
U
ایستگاه راه آهن کجاست؟
railway station
U
ایستگاه راه اهن
railway station
U
ایستگاه قطار
To the railway station
U
به طرف ایستگاه راه آهن
central railway station
U
ایستگاه مرکزی راه اهن
Take me to the main railway station!
U
مرا به ایستگاه اصلی راه آهن برسانید.
I want to leave the car in the railway station
U
من میخواهم اتومبیل را در ایستگاه قطار تحویل بدهم.
railway
U
وابسته به راه اهن
railway
U
راه اهن
railway
U
خط اهن
railway superstructure
U
روسازی راه اهن
railway sleeper
U
تراورس
railway shop
U
تعمیرگاه راه اهن
railway receipt
U
رسید راه اهن
railway tracks
U
خط اهن
railway rates
U
تعرفه یا کرایههای راه اهن
railway rate
U
مالیات راه اهن
railway rate
U
نرخ راه اهن
railway system
U
شبکه راه اهن
railway system
U
سیستم راه اهن
railway traffic
U
امد و شد راه اهن
railway track
U
مسیر راه اهن
railway track
U
خط اهن
railway tracks
U
مسیر راه اهن
cable railway
U
ترن کابلی
underground railway
U
راه اهن زیرزمینی
to lay down a railway
U
ساختمان راه اهنی را اغازکردن
street railway
U
خطوط تراموا
railway traffic
U
عبور ومرور راه اهن حمل و نقل راه اهن
railway motor
U
موتور راه اهن
railway motor
U
موتوربان
at railway speed
U
بسیار تند
cable railway
U
تراموای
railway siding
U
دوراهی راه اهن
railway wagon
U
واگن راه اهن
rack railway
U
راه اهن چنگک دار مخصوص عبور از سراشیب
marine railway
U
ریل ابی
marine railway
U
ریل دریایی
siding
[railway]
U
دوراهی راه اهن
[برای بیرون بودن از ترافیک]
siding
[railway]
U
دوراهی راه آهن
[برای بیرون بودن از ترافیک]
gauge railway
U
فاصله استاندارد دو ریل موازی راه اهن
funicular railway
U
راه اهن دوطرفه
elevate railway
U
راه اهنی که روی پایه کارگذاشته اندواز تراز جاده بلندتراست
electric railway
U
راه اهن برقی
railway bridge
U
پل راه اهن
railway line
U
خطراهآهن
quayside railway
U
راهآهناسکله
railway freight
U
کرایه راه اهن
railway engineer
U
مهندس راه اهن
railway freight
U
بارکشی راه اهن
railway engine
U
لکوموتیو
railway end
U
پل سکوی بارگیری راه اهن
railway end
U
پل سکوی راه اهن
railway embankment
U
پشت خاک در دو طرف ریلهای راه اهن
railway freight
U
بار راه اهن
railway division
U
قسمت عملیات راه اهن قسمت ترابری با راه اهن
at railway speed
U
با تندی راه اهن بسرعت راه اهن
car railway carriage
U
واگن
railway bill of lading
U
بارنامه راه اهن
railway track layer
U
ریل گذر راه اهن
railway consignment note
U
سند ارسال کالا با راه اهن
suburban or local railway
U
راه اهن ناحیهای
suburban commuter railway
U
راهآهنحومههرروزه
buffer-bar
[railway]
U
ضرب خور
[قطار]
double track railway bridge
U
پل راه اهن باسکوی دوبل
centre third
U
سومینخطمیانی
centre
U
شخصی که مراقب عملیات کامپیوتر مرکزی است
centre
U
محل نقاط سوراخ شده اطراف مرکز نواز کاغذی
centre
U
قرار دادن یک متن در مرکز کاغذ یا صفحه نمایش
right-of-centre
U
جناحراست محافظهکاران
centre
U
قرار دادن مناسب نوک خواندن / نوشتن روی دیسک مغناطیسی یا نوار
centre
U
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centre
U
وسط
centre
U
تمرکز یافتن
centre
U
درمرکز قرارگرفتن
centre
U
وسط ونقطه مرکزی
centre
U
مرکز
centre
U
میان
centre
U
نقط ه میانی چیزی
right centre
U
مرکزقائم
off-centre
U
لنگی
centre
U
محل
off centre
U
لنگی
off centre
U
لنگ زدن
off-centre
U
لنگ زدن
left-of-centre
U
معتقدبهسوسیالیزم
health centre
U
مرکز سلامتی
cost centre
U
مرکز هزینه یابی
detention centre
U
پذیرشهتل
community centre
U
محلاجتماعات
centre-stage
U
شرائطبسیار حساسو مهم
centre spot
U
خالوسط
fluid centre
U
مرکز سیال
reception centre
U
مکانیکهبرایافرادبیخانماناقامتگاهموقتیفراهممیآورد
remand centre
U
بازداشتگاهموقت
shopping centre
U
مرکزخرید
How far is it to city centre?
U
تا مرکز شهر چقدر راه است؟
Take me to the city centre?
U
مرا به مرکز شهر ببرید.
centre point
U
نقطهمرکزی
profit centre
U
قسمتی از سازمان که مسئولیت محاسبه هزینه هاو درامدها را به عهده دارد
profit centre
U
واحد دخل و خرج کننده
leisure centre
U
مرکزتفریحیورزشی
profit centre
U
مرکز سود
off centre load
U
بار خارج از مرکز
garden centre
U
مکاندفنزباله
left centre
U
مرکزچپ
centre court
U
حیاطمیانی
centre electrode
U
الکترودمرکزی
centre field
U
مرکززمین
centre fielder
U
بازیکنمرکزی
centre forward
U
مرکز
centre half
U
نیمهمیانی
centre pocket
U
مرکزی
centre pocket
U
گودال
centre mark
U
نقطهمرکزی
centre line
U
خطمرکزی
centre lane
U
بیندوخط
centre Keelson
U
مرکزالوارکیل
centre console
U
میزفرمانمرکزی
centre circle
U
دایرهمرکزی
conference centre
U
مرکزکنفرانس
centre-back
U
میانیعقب
centre-aisle
U
راهرویمیانی
centre wheel
U
چرخهمیانی
centre strap
U
نوارمیانی
centre flag
U
پرچموسطی
surrending the centre
U
تفویض مرکز
centre span
U
مرکزپل
centre post
U
قسمتبدونآرایش
centre back
U
نیمهعقب
centre base
U
ستونمرکزی
centre chief
U
مهاجممیانی
centre hole
U
مرکزگودال
civic centre
U
مرکز شهر
centre of mass
U
گرانیگاه
nerve centre
U
مرکز فرمان
centre of gravity
U
گرانیگاه
centre castle
U
پل فرماندهی
centre game
U
بازی مرکزی
civic centre
U
میانگاه شهر
centre of mass
U
مرکز ثقل
centre plate
U
keel drop
centre of activities
U
مرکز عملیات
centre pawns
U
پیادههای مرکزی شطرنج
centre of gravity
U
مرکز ثقل
centre of pressure
U
مرکز فشار
centre face-off circle
U
دایرهمرکزیمحلروبروشدنحریفها
shopping centre
[British]
U
مرکز خرید
[تجارت و بازرگانی]
retail centre
[British]
U
مرکز خرید
[تجارت و بازرگانی]
Which bus goes to the town centre?
U
کدام اتوبوس به مرکز شهر میرود؟
principal centre of affairs
U
مرکز مهم امور
centre of crest circle
U
مرکز انحنای ستیغ
centre holding variation
U
واریاسیون حفظ مرکز درجوئوکو پیانو
centre counter defence
U
دفاع متقابل مرکزی
centre of crest circle
U
مرکز خمیدگی
What's the fare to city centre?
U
نرخ کرایه تا مرکز شهر چقدر است؟
centre service line
U
خطسویسزنیمیانی
shopping centre
[British]
U
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
shopping centre
[British]
U
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
retail centre
[British]
U
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
urban centre of a community
U
مرکز شهرک
Can I drive to the centre of town?
U
آیا می توانم تا مرکز شهر با ماشین بروم؟
centre back vent
U
پیلیپشت
retail centre
[British]
U
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
shopping centre
[British]
U
مجتمع خرید
[تجارت و بازرگانی]
retail centre
[British]
U
مجتمع خرید
[تجارت و بازرگانی]
runway centre line markings
U
خطوسطخیابان
retail shopping centre
[British]
U
مرکز خرید
[تجارت و بازرگانی]
retail shopping centre
[British]
U
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
retail shopping centre
[British]
U
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
retail shopping centre
[British]
U
مجتمع خرید
[تجارت و بازرگانی]
He was spending money right,left and centre.
U
چپ وراست پول خرج می کرد
sub station
U
پست فرعی
way station
U
ایستگاههای فرعی بین راهی جاده یا خط اهن
station
U
میز به همراه کامپیوتر , صفحه کلید , صفحه نمایش , چاپگر و غیره که کسی در آنجا کار میکند
way station
U
ایستگاه واسطه مخابراتی تله تایپ و تلگرافی
station
U
محل ایستادن تیرانداز درمسابقه
way station
U
ایستگاه رله مخابراتی
station
U
نرم افزار و سخت افزار در مشخصات FDDJ که حاوی اطلاعات کنترل هستند
station
U
وضعیت موقت یک ایستگاه که داده را بازیابی میکند
station
U
یا مقصد استفاده میشود
on station
U
رسیدن به هدف
on station
U
روی هدف
station
U
ایستگاه
station
U
درپست معینی گذاردن
station
U
مقام مستقرکردن
station
U
رتبه
station
U
موقعیت اجتماعی وضع
station
U
توقفگاه نظامیان وامثال ان
Where is the station?
U
ایستگاه کجاست؟
station
U
ایستگاه اتوبوس وغیره
station
U
سکون پاتوق
Is the next station ... ?
آیا ایستگاه بعدی ... است؟
station
U
پایگاه
station
U
وقفه
station
U
جا درحال سکون
station
U
مرکز
station
U
جایگاه
station
U
پست
station
U
محل
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com