English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
impluse stage U طبقه فشار مستقیم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
impluse U ضربه ولتاژ
impluse U ضربه جریان
impluse U ضربه
impluse U ایمپولز
impluse amplitude U دامنه ایمپولز
impluse bandwith U پهنای باند ضربه جریان
impluse sender U مولد ضربهای
impluse breakdown U شکست ضربهای
impluse circuit U مدار جریان ضربهای
impluse circuit U مدارایمپولز مدار فشار ضربهای
impluse contact U کنتاکت ایمپولز
impluse contact U کنتاکت ضربهای
impluse converter U مبدل ایمپولز
impluse amplitude U دامنه ضربه جریان
impluse amplifier U تقویت کننده ضربه جریان
impluse stepping U انتخاب شماره
impluse sender U پولز ژنراتور
impluse selection U انتخاب ایمپولز
impluse response U رفتار در مقابل فشار ضربهای
he acted from impluse U نیروی ناگهانی یا
he acted from impluse U اورابکردن ان کار وادار کرد
impluse response U پاسخ ضربه رفتار ضربه تابع انتقال ایمپولز
impluse response U پاسخ ایمپولز
impluse action U انتخاب شماره
impluse correction U تصحیح ضربه جریان
impluse corrector U مصحح ایمپولز
impluse inertia U لختی ضربهای
impluse margine U حاشیه ایمپولز
impluse meter U شمارشگر ایمپولز
impluse meter U ضربان سنج
impluse modulator U اشکارساز ضربه جریان مدولاتور ایمپولز
impluse noise U نویز ضربه جریان
impluse period U زمان تناوب ضربه جریان
impluse ratio U نسبت ضربه
impluse ratio U نسبت ایمپولز
impluse recorder U کنتور ثبات ضربه جریان
impluse regenerator U بازیاب ضربه
impluse generator U مولد فشارضربهای
impluse generator U مولد ضربهای
impluse counter U شمارشگر ضربه جریان کنتور ایمپولز
impluse current U جریان ضربهای
impluse repeater U تکرارکننده ضربه جریان
impluse detector U مدولاتور ایمپولز
impluse detector U اشکارسازجریان ضربهای
impluse distortion U اعوجاج ضربهای
impluse duration U مدت ایمپولز
impluse frequency U فرکانس پالس
impluse frequency U فرکانس پولز
impluse frequency U فرکانس ضربان
impluse function U تابع ضربهای
impluse relay U رله ضربه جریان
impluse exitation U تحریک ضربهای
impluse transformer U ترانسفورماتورایمپولز
impluse turbine U توربین فشار ضربهای
impluse voltage U فشار ضربهای
on the impluse of the moment U بی اراده
impluse wave U موج ضربهای
impluse wheel U چرخ فشار مستقیم
impluse width U عرض ایمپولز
on the impluse of the moment U هر جور پیش اید
on the impluse of the moment U بیخود بدون دلیل
on the impluse of the moment U بی اندیشه
impluse level U سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
voltage impluse U ایمپولز ولتاژ
voltage impluse U ضربان ولتاژ
impluse transformer U مبدل ایمپولز
impluse train U پالس
impluse tachometer U تاکومتر ضربهای
impluse sequence U توالی ضربه جریان
impluse separator U جداکننده ایمپولز
impluse train U توالی ایمپولز
impluse switch U کلید ضربهای
impluse switch U تکمه ضربهای
impluse sender U فرستنده ضربه جریان
impluse test U ازمایش فشار ضربهای
impluse telegraphy U تلگراف ایمپولزی
impluse circuit breaker U کلید قطع کننده جریان
impluse sending key U تکمه ارسالی ضربه جریان
impluse voltage cascade U ابشار فشار ضربهای
impluse voltage test U ازمایش فشار ضربهای
impluse current generator U مولد جریان ضربهای
impluse voltage generation U تولید فشار ضربهای
impluse breakdown voltage U فشار شکست ضربهای
impluse withstand voltage U فشار ضربهای ایستا
impluse protective level U سطح فشار ضربهای
impluse sound level U سطح صوت ضربهای
impluse voltage stress U تنش فشار ضربهای
impluse voltage generator U مولد فشار ضربهای
impluse response matrix U ماتریس انتقال ضربه
impluse voltage test technipue U روش ازمایش فشار ضربهای
impluse high tension generator U مولد فشار قوی ضربهای
impluse sound level meter U سطح صوت ضربه سنج
impluse voltage testing plant U ازمایشگاه فشار ضربهای تاسیسات ازمایش فشارضربهای
to go on the stage U بازیگرشدن
to go on the stage U اکترشدن
to go on stage U وارد صحنه [نمایش] شدن
behind the stage <adj.> <adv.> U خصوصی [اصطلاح مجازی]
behind the stage <adj.> <adv.> U محرمانه [اصطلاح مجازی]
not stage U مدار یا جزئی در یک سیستم لاجیک که وجود یا عدم وجودخروجی برعکس حالت ورودی و یا نقیض ان میباشد
at this stage <adv.> U درحال حاضر [عجالتا] [اکنون ] [فعلا]
third stage U مرحلهسوم
second stage U مرحلهدوم
first stage U مرحلهاول
zero stage U طبقه معمولی اضافی که به جلوی کمپرسورخطی اضافه میشود
stage U مراحل مختلف یک موشک
stage U چوب بست
stage U مرحله دار شدن اشکوب
stage U مقام
stage U قراردادن اتومبیل در خط اغاز
stage U مرحله
stage U اشکوب
stage U درجه مرحله
stage U سکو
stage U اسکان دادن
stage U سوار کردن پرسنل و وسایل در خودرو یاهواپیما یا کشتی
stage U در صحنه فاهرشدن
stage U صحنه نمایش
stage U طبقه
stage U نیمکت اویزان
stage U یکی از چند نقط ه در یک فرآیند
stage U پرده گاه مرحله
stage U پایه وهله
stage U صحنه
stage U منزل
stage whisper U نجوای روی صحنه
stage doors U در عقب صحنه
stage door U در عقب صحنه
stage-manages U اداره کردن
two stage experiment U ازمایش دو مرحلهای
stage-manages U کارگردانی کردن
two stage sampling U نمونه گیری دو مرحلهای
stage-managing U اداره کردن
to put on the stage U بمعرض نمایش گذاشتن نمایش دادن
stage direction U مدیریت
stage direction U کاگردانی
stage director U مدیر نمایش
stage payments U پرداختهای مرحلهای پرداختهای که در چند مرحله صورت میگیرد
stage race U مسابقه مرحلهای دوچرخه سواری
stage set U تنظیم صحنه برای ایفای نقش معینی از نمایش
stage set U تعویض سن
termination stage U مرحله پایانی
stage-managing U کارگردانی کردن
stage fever U کرم بازیگری یا اکتری
turbine stage U طبقه توربین
stage whispers U نجوای روی صحنه
At that point [stage] , ... U وقتی که موقعش رسید...
speed stage U سطح سرعت
at the rear of the stage <adj.> <adv.> U پشت پرده نمایش [مخصوص اطاق رخت کن]
at the rear of the stage <adj.> <adv.> U در پس پرده
stage manage U اداره کردن
stage managers U کارگردان نمایش
stage managers U مدیر نمایش
stage manager U کارگردان نمایش
stage manage U کارگردانی کردن
To appear on the scene (stage). U روی صحنه ظاهر شدن
landing stage U حملباقایق
stage-struck U عاشق هنرپیشگی و صحنهی نمایش
stage-struck U شیفتهی بازیگری
stage-managed U کارگردانی کردن
mechanical stage U پایهمکانیکی
regulator first stage U صفحهنمایشنخستینرگلاتور
stage-managed U اداره کردن
stage clip U سطحنمایش
stage curtain U پردهنمایش
stage-manage U کارگردانی کردن
speed stage U مرحله سرعت
centre-stage U شرائطبسیار حساسو مهم
stage coach U دلیجان
stage craft U فن درست کردن نمایش
flood stage U تراز بحرانی طغیان
stage manager U مدیر نمایش
initial stage U طبقه نخستین
input stage U طبقه ورودی
input stage U طبقه اولیه
larval stage U مرحله کرمی
macro stage U مرحله کلان
main stage U طبقه اصلی
main stage U عرشه اصلی
mixer stage U طبقه مخلوط کننده
stage fright U وحشت حاصله در اثر فهوردر صحنه نمایش
stage fright U صحنه هراسی
first audio stage U مرحله صوتی نخست
energy stage U لایه انرژی
differential stage U مرحله تفاضلی
developmental stage U مرحله پیشرفت
developmental stage U مرحله تکوینی
converter stage U طبقه مبدل
killer stage U صافی رنگ
buffer stage U مرحله میانگیر
anal stage U مرحله مقعدی
modulator stage U طبقه مدولاسیون
multi stage U چند مرحلهای
multi stage U چند طبقه
output stage U مرحله خروجی
phallic stage U مرحله التی
oedipal stage U مرحله ادیپی
stage-manage U اداره کردن
oral stage U مرحله دهانی
quick stage U ان مرحله ازابستنی که زن جنبش بچه رادرزهدان خودحس میکند
single stage U یک طبقهای
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com