English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 118 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
impact hardness U سختی برخورد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hardness U شدت
hardness U سختی
hardness U دشواری
hardness U اشکال سفتی
hardness U شکنندگی
abrasion hardness U درجه سایش پذیری
abrasive hardness U درجه سایش پذیری
hardness test U ازمایش سختی
file hardness U زبری سوهان
brinell hardness U سنجش سختی نسبی اجسام جامد یا صلب توسط اندازه گیری میزان فرورفتگی ناشی از فشردن گلوله 01 میلیتری سخت روی سطح فلز موردازمایش
hardness tester U ازمایش کننده یا تستر سختی
red hardness U سختی گرم سرخ
hardness of water U سختی اب
strain hardness U سختی درجه
strain hardness U سختی کشی
thrust hardness U درجه سختی فشاری
scratch hardness U درجه سختی خراش
scleroscope hardness U دستگاه سختی سنج
carbonet hardness U درجه سختی آب و عاملی جهت تعیین رنگرزی بهتر
water hardness U درجه سختی آب
rebound hardness U سختی جهشی
permanent hardness U سختی دائمی
water hardness U [میزان املاح موجود در آب]
temporary hardness U سختی موقت
brinell hardness number U ضریب سختی برینل
brinell hardness test U طریقه اندازه گیری سختی برینل
vickers hardness test U ازمایش سختی ویکرز
drop hardness test U ازمایش سختی سقوطی
scratch hardness tester U ازمایشگر سختی خراش
rockwell hardness test U ازمایش سختی راک ول
hardness testing machine U دستگاه ازمایش سختی
rebound hardness test U ازمایش سختی جهشی
permanent hardness of water U سختی دایم اب
vicker's diamond hardness tester U دستگاه ازمایش تعیین سختی فلزات
brinell ball hardness test U ازمایش فشار گلوله برینل
impact U برخورد کردن
impact U فشار
impact U برخورد
impact U اصابت گلوله
impact U اثر ترکش انفجار
impact U ضربه زدن
impact U اصابت اثر شدید
impact U ضربه
impact U زیرفشار قرار دادن
impact U با شدت اصابت کردن ضربت
impact U نشانزد
impact U با شدت اداکردن
impact U تماس
impact U بهم فشردن
impact U اثر گذاشتن یا اهمیت دادن به چیزی
impact U چاپگری که متن ها و نشانه ها را با قرار دادن ریبون جوهر در کاغذ با یک حرف فنری چاپ می گیرد. مثل چاپبگر wheel-Duisy.
impact U پیچیدن
impact sound U صدای برخورد
impact shipment U کالای ضربتی از نظر تحویل کالایی که از نظر تحویل زمان مخصوص دارد
impact test U ازمایش ضربه
impact strength U استحکام برخورد
impact registration U ثبت مرکز اصابت
impact registration U ثبت تیر بروش مرکز اصابت
impact printer U چاپگر ضربهای
impact printer U چاپگرتماسی
impact printer U چاپگر برخوردی
impact pressure U فشار اصابت
impact pressure U نیروی اصابت فشار ترکش
impact test U ازمون برخورد
surface of impact U سطح مماس بر نقطه اصابت گلوله
impact action U اثر انفجار
impact drill U مته کوبشی
point of impact U نقطه اصابت
impact strength U استحکام ضربهای
point of impact U محل اصابت گلوله
non impact printer U که حالت حرف ریبون روی کاغذ را گرم نمیکند
non impact printer U چاپگر
multiplier impact U اثر بهم فزایندگی
line of impact U خط اصابت گلوله
impact transducer U مبدل فرایندهای ضربهای
surface of impact U سطح اصابت
center of impact U مرکز ترکش گلوله مرکزاصابت
impact effect U اثر برخورد
impact effect U اثر ضربه
impact coefficient U ضریب ضربه
impact chisel قلم ضربه ای
impact burst U ترکش ضربتی
impact burst U ترکش سطحی
impact basin U حوضچه بار شکن
impact basin U حوضچه ارامش
impact area U منطقه اصابت گلوله ها
impact area U محل اصابت
impact action U عمل انفجار نیروی ترکش
impact action U عمل ترکش
impact acceleration شتاب ضربه ای
impact crusher U سنگ شکن ضربهای
environmental impact U نشانزد زیست محیطی
electron impact U تصادم الکترونها
electron impact U برخورد الکترونها
impact exitation U تحریک ضربهای
impact loss U افت انرژی در اثر برخورد
impact point U نقطه پیاده شدن باچتر
impact point U نقطه اصابت
impact parameter U پارامتر برخورد
impact parameter U پارامتر ضرب شونده
impact point U نقطه فرود
impact load U بار ضربهای
impact ionization U ایونیزاسیون ضربهای یونیزاسیون ضربهای
impact force U نیروی برخورد
impact point U نقطه بارریزی
impact force U نیروی ضربهای
impact point U نقطه ترکش گلوله
impact factor U ضریب برخورد
impact factor U ضریب تشدید
impact factor U ضریب ضربه
impact point U محل اصابت گلوله
bending impact test U ازمایش ضربه خمشی
tensile impact test U ازمایش کشش ضربهای
bomb impact plot U بردن محل اصابت بمب روی نقشه
izod impact strength U استحکام ضربه ایزوتوپ
center of impact registration U ثبت مرکز اصابت
notched bar impact test U ازمایش میله فاق دار
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com