English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 50 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
identity crisis U بحران هویت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
crisis U بحران
economic crisis U بحران اقتصادی
energy crisis U بحران انرژی
financial crisis U بحران مالی
crisis team U گروه ضد بحران
gold crisis U بحران طلا
Every crisis should be viewed [seen] as an opportunity. U هر بحرانی باید به عنوان یک فرصت دیده شود.
The tourist industry is recovering to pre-crisis levels. U صنعت گردشگری آهسته ترمیم می شود و به سطح قبل از بحران می رسد.
self identity U همانندی
self identity U انطباق
self identity U شباهت تام
identity U آنچه کسی یا چیزی است
identity U الگوی بیتها پیش از اولین بلاک داده در نوار مغناطیسی که قالب نوار استفاه شده را مشخص میکند
identity U مشخصات
identity U اتحاد
identity U هویت
identity U شخصیت
identity U اصلیت شناسایی
identity U عینیت
identity U اینهمانی
identity U خصوصیات
identity U مجموعه رنگهایی که اولین و آخرین آن رنگهای سیستم هستند
identity U دروازه منط ق که حاوی خروجی ست که در صورتی که ورودی ها یکسان باشد درست است
identity U این همانی
identity U عدد یکتا که توسط کلمه رمز استفاده می شدو تا برای کاربر مشخص کند چه زمانی وارد سیستم شود
identity U یکسانی یگانگی
identity U تابع منط قی که تنها خروجی آن درست است که عملوندها یک ارزش را داشته باشند
identity matrix U ماتریس همانی [ریاضی]
identity tag U برچسبشناسایی
identity control U بررسی هویت
identity control U بازرسی شناسنامه
identity bracelet U پلاک
identity check U بازرسی شناسنامه
organizational identity U هویت سازمانی
identity check U بررسی هویت
identity matrix U ماتریس واحد
identity cards U شناسنامه
document of identity U اسناد سجل و احوال
gender identity U هویت جنسی
identity certificate U شناسنامه
identity element U عنصر یکسانی
identity matrix U ماتریسی مربع که در ان کلیه عناصرقطر اصلی یک و سایر عناصرصفر باشند
identity of indiscernibles U یکی بودن چیزهایی که نتوان بین شان فرق گذاشت
identity of unknown U مجهول الهویه
of unknown identity U مجهول الهویه
identity paper U اسناد هویت
mathematical identity U اتحاد ریاضی
personal identity U هویت شخصی
identity card U شناسنامه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com