English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 51 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
i stated the facts U چگونگی را بدانسان که بودبیان کردم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
You need to take care to differentiate between facts and opinions [ differentiate facts from opinions] . U شماها باید به فرق بین حقایق و نظرات توجه بکنید [حقایق را از نظرات تشخیص بدهید] .
facts U بوده
facts U وجود مسلم
facts U حقیقت
facts U واقعیت
facts of life <idiom> U حقایق زندگی
a recital of all the facts U شمارشی از همه حقایق
He tried to conceal the facts. U سعی داشت حقیقت را پنهان کند
The facts speak for themselves. <idiom> U چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است.
stick to (a story/the facts) <idiom> U وفادارماندن
bring some new facts to light <idiom> U کشف حقایق جدید
To misread the facts . To infer wrongly . U کور خواندن
Please supply the facts relevant to the case. U لطفا" حقایق ومطالبی را که با موضوع مناسبت دارد فراهم کنید
stated U وضعیت
he f.stated that U دروغی گفت که
As stated above. U همانطور که دربالاآمده است ( اشاره شده است )
Unless otherwise stated . U مگر اینکه خلاف ( عکس ) آن اظهار گردد
stated <adj.> <past-p.> U اظهار شده
stated <adj.> <past-p.> U بیان شده
stated <adj.> <past-p.> U گفته شده
stated <adj.> <past-p.> U ذکر شده
stated U ملت
stated <adj.> <past-p.> U نامبرده شده
stated U وضعیت چیزی
stated U حالت
stated U دولت
stated U دولتی حالت
stated U کشوری
stated U ایالت
stated U جمهوری کشور
stated U دولت استان
stated U کیفیت
stated U چگونگی
stated U تعیین کردن حال
stated U افهار داشتن افهارکردن
stated U جزء به جزء شرح دادن
stated U مدار یا وسیله یا برنامهای که نشان میدهد هیچ عملی رخ نداده ولی ورودی می پذیرد
stated U وضعیتی که در آن عمل رخ میدهد یا میتواند رخ دهد
stated U حال
stated U تعیین کردن وقرار دادن
stated U افهار کردن وتصریح کردن
stated U ابهت
stated U توضیح دادن
stated U سیاسی رسمی وضع
stated U کشور
stated U ایالت کشوری
stated U مقام ورتبه
stated U دولتی
at a stated time U در وقت معین
simply stated U به بیان کوتاه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com