Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 78 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
i paid dear for it
U
برای من گران تمام شد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dear
U
عزیز
Dear me!
U
ای داد!
[عجب!]
my dear f.
U
رفیق
my dear f.
U
بنده خدا
dear me!
U
اه افسوس
o dear
U
اه افسوس
o dear me
U
افسوس
o dear me
U
اه
dear me
U
افسوس
dear
U
محبوب
dear
U
گرامی پرارزش
dear
U
کسی را عزیزخطاب کردن
dear
U
گران کردن
dear
U
گران
be too dear
U
گران بودن
dear
<adv.>
U
از ته دل
dear me
U
اه
My darling . my dear .
U
عزیزم
To hold someone dear .
U
کسی را عزیز داشتن ( شمردن )
dear year
U
سال گرانی
dear sir
U
اقای عزیز
dear sir
U
اقای گرام
I f you wish to become dear, either die or keep al.
<proverb>
U
مى خواهى عزیز شوى یا دور شو یا گور شو.
for dear life
<idiom>
U
دست کشیدن از زندگی
He lost everything that was dear to him.
U
آنچه برایش عزیز بود از دست داد
Dear Mr. Green .
U
آقای گرین عزیز ( محترم )
dear bought
U
جنس گران خریداری شده خریداری به قیمت گران
dear bought
U
گران تمام شده
dear bought
U
گران خرید
he loved her dear
U
اوبسیاردوست داشت
Grandmother is a dear old thing .
U
مادر بزرگ خیلی نازومامانی است
paid
U
پرداخت شده
paid-up
U
فردیکهوجهحقعضویتخودرادریکگروهپرداختهاست
i paid him out well
U
خوب تلافی بسرش دراوردم
i paid him out well
U
خوب از جلوش درامدم
well paid
U
دارای حقوق کافی
A thing you dont want is dear at any price.
<proverb>
U
چیزى را که نخواهى ,با هر قسمتى برایت گران است.
My darling (sweatheart, dear ,pet).
U
جانم ( عزیزم ؟عزیز جان )
well paid employees
U
کارمندانی که حقوق خوب
well paid employees
U
میگیرند
low-paid
U
کارگرانبادستمزدپائین
duties paid
U
حقوق گمرکی پرداخت شده
carriage paid to
U
هزینه حمل به حامل پرداخت شده
carriage paid to ...
U
با هزینه حمل تا ...
You have paid too much for your car .
U
اتوموبیلت را گران خریدی
capital paid in
U
ذخیره سرمایه
She paid for it with her life .
U
بقیمت جانش تمام شد
capital paid in
U
سرمایه پرداخت شده
the work was well paid
U
پول خوبی
the work was well paid
U
مزدخوبی برای این کارداده شده
reply paid
U
جواب قبول
pre paid
U
پیش پرداخت
i paid dearly for it
U
بسیار گران برایم تمام شد
duty paid
U
گمرک پرداخته
duty paid
U
گمرک شده
i paid his d. wages
U
مزد او را انچه لازم بود دادم
paid in capital
U
سرمایه پرداخت شده
freight paid to
U
هزینه حمل پرداخت شده
fully paid
U
که حقوق خودراتمام میگیرد
pre paid
U
از قبل پرداخت شده
post paid
U
که پول پست ان از پیش پرداخت شده باشد
paid up capital
U
سرمایه پرداخت شده
he paid through the nose
U
زیاد به او تحمیل کردند گوشش را بریدند
carriage and insurance paid to
U
هزینه حمل و بیمه به حامل پرداخت شده
carriage freight paid to ...
U
با هزینه حمل تا ...
i paid the debt plus interest
U
بدهی را با بهره ان دادم
He swore to having paid for the goods .
U
قسم می خورد که پول کالاها را پرداخته است
I paid dearly for this mistake .
U
این اشتباه برایم گران تمام شد
I paid him back. in his own coin.
U
حقش را کف دستش گذاشتم
He gets paid wering different hats .
U
به عنوان های گوناگون حقوق دریافت می کند
delivered duty paid
U
تحویل پس از پرداخت عوارض مربوطه
delivered duty paid
U
یکی از قراردادهای اینکوترمز که در ان فروشنده کلیه اقدامات لازم از جمله پرداخت عوارض را بعمل اورده و کالای مورد معامله را در محل خریدار به اوتحویل میدهد
freight and insurance paid to
U
هزینه حمل و بیمه پرداخت شده
paid in cash share
U
سهام نقدا" پرداخت شده
marriage portion ordinary paid
U
مهرالمثل
I learned my lesson the hard way. I burned my finger. I paid dearly for it.
U
چوبش راخورده ام
reply paid /RP/
[reply prepaid]
U
جواب قبول
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com