Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 134 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
hyperfocal distance
U
نزدیک ترین فاصلهای که ازانجا میتوان عکس برداری واضح وروشن نمود
hyperfocal distance
U
مسافت بین عدسی دوربین تانزدیکترین اشیاء میدان تصویردوربین وقتی که دوربین روی فاصله بینهایت تنظیم شود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
following distance
U
فاصله بین وسائط نقلیه فاصله میان خودروها
to keep one's distance
U
دوری جستن
in distance
U
نزدیک بودن شمشیرباز برای ضربه زدن
X distance
U
سوراخ کارت در ستون برای بیان عدد منفی
known distance
U
مسافت معلوم
known distance
U
فاصله معلوم
mean distance
U
فاصله حداکثر وحداقل سیاره از قمر
to keep one's distance
U
اشنایی نکردن
to keep one's distance
U
کناره گیری کردن
out of distance
U
دور بودن شمشیرباز از حریف
distance
U
برد سلاح
distance
U
دورنگاهداشتن پشت سرگذاشتن
distance
U
بعد دورکردن
distance
U
دوری
distance
U
فاصله
distance
U
مسافت
distance
U
مدت بازی قسمتی از مسیر مسابقه مشخص شده به وسیله پرچم یا میله
distance
U
مسیر مسابقه
distance
U
تعدادکیلومترهای طی شده درشکار با اسب
distance
U
بعد
photo distance
U
مسافت اندازه گیری شده ازعکس هوایی مسافت روی عکس
polar distance
U
فاصله قطبی
road distance
U
مسافت روی جاده یا مسافت طی شده از جاده
safe distance
U
فاصله بی خطر
safe distance
U
مسافت امن اطراف مین
shouting distance
U
فاصله صدا رس
image distance
U
عرض تصویر
offset distance
U
فاصله برون محوری
offset distance
U
مسافتی که نقطه صفر زمین از مرکز منطقه هدف دورباشد
distance man
U
دونده استقامت
frequency distance
U
فاصله فرکانس
haul distance
U
فاصله حمل
interocular distance
U
فاصله بین عدسیهای یک وسیله دیدبانی یا بین دوچشم
internuclear distance
U
فاصله بین هستهای
sight distance
U
مسافت دید
sight distance
U
فاصله دید
sight distance
U
طول دید
weaving distance
U
طول تقاطع
weaving distance
U
طول تلاقی مسافت همبری
zenith distance
U
فاصله ارتفاع نافر
middle distance
U
فاصلهی میان زمینه و پیش زمینه
distance post
U
قرارگاهمحلمسابقه
distance scale
U
مقیاسمسافت
distance travelled
U
مقدارطیشده
It can be seen from a distance of two kilometers .
U
از فاصله دو کیلومتری دیده می شود
It is some distance to the school .
U
تا مدرسه فاصله زیاد است
unit distance
U
با فاصله واحد
training distance
U
مسافت تمرین
signal distance
U
فاصله علامتی
skip distance
U
خیز موج
social distance
U
فاصله اجتماعی
supporting distance
U
مسافت پشتیبانی
supporting distance
U
بردپشتیبانی سلاحها
time distance
U
مسافت زمانی حرکت ستون مسافت طی شده در زمان معین
time distance
U
زمان عبور ستون
zenith distance
U
ارتفاع راس القدم
to step a distance
U
قدم کردن
distance between two points
U
فاصله دو نقطه
[ریاضی]
[فیزیک]
long distance
U
راه دور
air distance
U
مسافت هوایی
air distance
U
مسافت طی شده به وسیله هواپیما
anchorage distance
U
فاصله تکیه گاهی
angular distance
U
فاصله زاویهای
bond distance
U
طول پیوند
buffer distance
U
حاشیه امنیت
buffer distance
U
محوطه امنیت
center distance
U
فاصله مرکزی
center distance
U
فاصله ازمرکز
code distance
U
فاصله رمز
coherence distance
U
فاصله همدوسی
countermining distance
U
فاصله ضد انفجار زنجیری مین
countermining distance
U
فاصله مجاز بین دومین
linear distance
U
خط هوایی
distance light
U
نورافکن
long distance
U
از راه دور
long distance
U
دور برد مکالمات تلفنی از راه دور
long distance
U
ازراه دور تلفن کردن
long distance
U
دارای مسافت زیاد
long distance
U
با شعاع عمل زیاد طولانی
long distance
U
دارای مسافت دور
long-distance
U
راه دور
long-distance
U
از راه دور
long-distance
U
دور برد مکالمات تلفنی از راه دور
long-distance
U
ازراه دور تلفن کردن
long-distance
U
دارای مسافت زیاد
long-distance
U
با شعاع عمل زیاد طولانی
long-distance
U
دارای مسافت دور
distance angle
U
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
distance between centers
U
طول دوران
distance line
U
طناب نگهدارنده ناوها
distance meter
U
بعد سنج
f. distance or length
U
فاصله کانونی
ecological distance
U
فاصله بوم شناختی
distance wadding
U
بوش داخل پوکه فشنگ
distance meter
U
فاصله سنج
distance wadding
U
لایی جازم
distance wadding
U
لایی
distance vision
U
دید دوربرد
distance receptor
U
گیرنده دوربرد
distance protection
U
وسیله حفافت فاصله
distance medley
U
دو استقامت امدادی شامل 004 008 0021 و 0061متر
distance runner
U
دونده استقامت
focal distance
U
فاصله کانونی
facing distance
U
مسافت بین نفرات در صف برای سهولت چرخش به اطراف
distance line
U
طناب تنظیم فاصله
half-distance line
U
خطنیمفاصله
vehicle stopping distance
U
مسافت ایست وسیله نقلیه مسافت ایست خودرو
distance vector protocols
U
اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود
to distance
[dissociate]
oneself from
U
دوری
[قطع همکاری]
کردن از
hole center distance
U
فاصله مرکز سوراخ
economic haul distance
U
فاصله اقتصادی حمل
The bus stop is no distance at all .
U
ایستگاه اتوبوس فاصله زیادی با اینجا ندارد
fixed distance marking
U
خطمقطعثابت
limited distance modem
U
وسیله ارسال داده با محدوده کوتاه که داده دیجیتال خاص را ارسال میکند و نه به صورت تقسیم شده
critical anode distance
U
فاصله بحرانی اندی
overtaking sight distance
U
فاصله دیدپیش افتی
overtaking sight distance
U
فاصله دیدبرای پیشدستی
overtaking sight distance
U
مسافت دید برای سبقت گرفتن
overtaking sight distance
U
طول دید
social distance scale
U
مقیاس فاصله اجتماعی
stopping sight distance
U
فاصله دید برای ایست
stopping sight distance
U
فاصله دید ایست
miss distance scorer
U
دستگاه تعیین میزان خطای تیردستگاه خطایاب
telephone modal distance
U
مسافت مکالمه تلفنی
middle distance race
U
دو نیمه استقامت 008 تا0051 متر
long distance supply
U
تغذیه مسافت دور
long distance reception
U
دریافت دور
long distance line
U
خط ارتباطی
total stopping distance
U
طول ایست کامل
long distance cable
U
کابل ارتباطی
direct distance dialing
U
شماره گیری فاصله مستقیم
bogardus social distance scale
U
مقیاس فاصله اجتماعی بوگاردوس
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com