Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
hydraulic cycle
U
مدار هیدرولوژی
hydraulic cycle
U
گردش اب در طبیعت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hydraulic
U
مربوط به اب
hydraulic
U
ابی
hydraulic
U
وابسته به نیروی محرکه اب هیدرولیک
hydraulic
U
هیدرولیکی
hydraulic
U
روغنی
hydraulic
U
وابسته به مبحث خواص اب درحرکت
hydraulic lime
U
اهک اب بند
hydraulic lime
U
اهک ابی
hydraulic mortar
U
ملات اب بند
hydraulic lift
U
بلند کردن اب به نیروی اب
hydraulic gradient
U
شیب ابی
hydraulic gradient
U
شیب هیدرولیک
hydraulic jump
U
پرش هیدرولیک
hydraulic jack
U
جک هیدرولیکی
hydraulic jump
U
جهش هیدرولیکی
hydraulic jump
U
جهش هیدرولیک
hydraulic oil
U
روغن رانش
hydraulic acid
U
اسید کلریدریک
hydraulic acid
U
جوهرنمک
hydraulic cement
U
سیمانی که در زیر اب میگیرد
hydraulic cement
U
سیمان ابی
hydraulic cement
U
سیمان اب بند
hydraulic conductivity
U
هدایت ابی
hydraulic conductivity
U
ضریب ابگذری
hydraulic construction
U
ساختمان ابی
hydraulic drag
U
کشش ابی
hydraulic engine
U
موتور ابی
hydraulic engine
U
موتورهیدرولیکی
hydraulic fluid
U
سیال ترکم ناپذیری برای انتقال و توزیع نیرو درسیستم
hydraulic friction
U
اصطکاک ابی
hydraulic lock
U
قفل هیدرولیکی
hydraulic pump
U
پمپ هیدرولیکی
hydraulic roller
U
غلطک ئیدرولیکی
hydraulic line
U
خط لوله هیدرولیکی
hydraulic coupling
U
اتصالهیدرولیک
hydraulic system
U
سیستم هیدرولیک
hydraulic tappet
U
تاپت هیدرولیکی
hydraulic pipe
U
خط لوله هیدرولیکی
hydraulic shovel
U
بیلمکانیکی
hydraulic resistance
U
پایههیدرولیکی
hydraulic hose
U
شلنگهیدرولیکی
hydraulic ram
U
تلمبه خودکاریکه در ان ستونی از اب فرو ریزد ونیروی ان ... دارد
hydraulic radius
U
شعاع هیدرولیک
hydraulic radius
U
شعاع ابی که برابر است باسطح خیس شده به محیط خیس شده
hydraulic machine
U
ماشین اب بلندکنی
hydraulic machine
U
دولاب
hydraulic mortar
U
ملات ابی
hydraulic motor
U
موتور هیدرولیکی
hydraulic press
U
پرس هیدرولیکی
hydraulic pressure
U
فشار هیدرولیکی
hydraulic pressure
U
فشار اب
hydraulic cylinder
U
سیلندرهیدرولیکی
hydraulic pressure test
U
ازمایش فشار اب
hydraulic pallet truck
U
ماشینحملبارهیدرولیکی
fully hydraulic machine
U
دستگاه تماما " هیدرولیکی
hydraulic shock absorber
U
ضربه گیر هیدرولیکی کمک فنرروغنی
flap hydraulic jack
U
جکهیدولیکبالههواپیما
hydraulic lime engineering
U
ملاطی که در زیراب سفت میشود
hydraulic lime engineering
U
ملاط ابی
hydraulic booster unit
U
تقویت کننده هیدرولیکی
hydraulic shock absorber
U
کمک فنر هیدرولیکی
hydraulic shock absorber
U
ضربه گیر روغنی
hydraulic tracer control
U
کنترل پیستونی
hydraulic fill dam
U
سد خاکریز ابی
oil hydraulic transmission
U
گیربکس هیدرولیکی
cycle
U
تمام مراحل لازم برای اجرای یک فرآیند یا عملیات روی داده
cycle per second
U
سیکل بر ثانیه تناوب در ثانیه
R/W cycle
U
ترتیب رویدادها برای بازیابی و ذخیره داده
four cycle
U
چهار چرخه
four cycle
U
دارای چهاردور یا دوره
R/W cycle
U
CYCLE WRITE/READ
cycle per second
U
هرتس
cycle
U
حلقه
cycle
U
تعداد دفعات تکرار یک حلقه
cycle
U
دوره
cycle
U
تعداد زمان هایی که یک مجموعه دستورات تکرار شده یا می شوند
cycle
U
دوره زمانی در یک حلقه که داده قابل دستیابی یا ارسال شود
cycle
U
تکرار یک عمل یا مجموعهای دستورات تا وقتی که دستورات خاتمه یابند
cycle
U
1-مدت زمانی که چیزی موقعیت اصلی خود را ترک میکند تا وقتی به آن برگردد 2-عمل کامل شده در یک فرآیند مکرر
cycle
U
زمانی که بین دو باس ساعت متمادی صورت می گیرد
cycle
U
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycle
U
عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
cycle
U
زمان بین شروع و خاتمه یک عمل بویژه برای آدرس دهی یک محل از حافظه و بازیابی داده و سپس توقف عمل
cycle
U
چرخه
cycle
U
تاکت
cycle
U
زمانه
cycle
U
سواردوچرخه شدن
cycle
U
بصورت متناوب فاهر شدن
cycle
U
:بصورت دورانی فاهر شدن
cycle
U
سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
cycle
U
چرخه زدن
cycle
U
چرخ چرخه
cycle
U
دوره گردش
cycle
U
: دور
cycle
U
سیکل
cycle
U
دور
cycle
U
دوران
cycle
U
تناوب پریود سیکل
cycle
U
عملیات کامل تولید مدت محدودی از یک زمان
cycle
U
گردش
cycle
U
دوره عملیات یابازی
cycle
U
سیکل مدار
life cycle
U
مدارج ومراحل مختلف حیاتی انسان وجانوران
kondratieft cycle
U
دور کندراتیف
kitchin cycle
U
دور کیچین
kilomega cycle
U
یک بیلیون سیکل در ثانیه
juglar cycle
U
دور ژوگلار
intelligence cycle
U
مدار اطلاعاتی
instruction cycle
U
سیکل یاچرخش دستورالعمل
instruction cycle
U
چرخه دستورالعمل
idling cycle
U
سیکل بی باری
hysteresis cycle
U
حلقه پسماند
water cycle
U
چرخه اب
occupancy cycle
U
دوره سکونت
hydrologic cycle
U
چرخه اب
life cycle
U
دوره زندگی
life cycle
U
دوره عمر
production cycle
U
زمان یا دوره بافت یک فرش
[این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
storage cycle
U
چرخه انباره
stirling cycle
U
سیکل موتور گرمایی که در ان گرما در حجم ثابت افزوده میشود و سبب انبساط همدمامیگردد
staticizing cycle
U
سیکل ایستاسازی
search cycle
U
چرخه جستجو
reset cycle
U
چرخه باز نشانی
ration cycle
U
سیکل محاسبه جیره 42ساعته
rankin cycle
U
سیکل رانکین
procurement cycle
U
دوره خرید
storage cycle
U
سیکل انباره
tempering cycle
U
دوره بازپخت
thermodynamics cycle
U
سیکل ترمودینامیک
exercise cycle
U
دوچرخهثابت
cycle lock
U
قفلدوچرخه
vapor cycle
U
سرد زائی مدار بسته
turnaround cycle
U
مدت رفت و برگشت
turnaround cycle
U
مدت زمان بارگیری و رفت وبرگشت خودرو یا هواپیما یاکشتی
training cycle
U
مرحله اموزش
trade cycle
U
دوره فعالیت تجاری
trade cycle
U
دور تجاری
planning cycle
U
دوره برنامه ریزی
training cycle
U
سیکل اموزشی
number of cycle
U
تعداد تناوبها
major cycle
U
بزرگ چرخه
magnetic cycle
U
فرایندمدار مغناطیسی
magnetic cycle
U
منحنی هیسترزیس
magnetic cycle
U
دوره مغناطیسی
machine cycle
U
چرخه ماشین
life cycle
U
چرخه دوام
major cycle
U
چرخه بزرگ
major cycle
U
کمترین زمان دستیابی به وسیله ذخیره سازی مکانیکی
memory cycle
U
چرخه حافظه
number of cycle
U
تعداد دوره ها
null cycle
U
زمان مورد نیاز برای چرخیدن درون یک برنامه کامل بدون تعریف دادههای جدید چرخه تهی
motor cycle
U
دوچرخه موتوردار موتورسیکلت
minor cycle
U
چرخه خرد
minor cycle
U
خرد چرخه
menstrual cycle
U
عادت ماهانه
menstrual cycle
U
چرخه قاعدگی
life cycle
U
دوره عمر یک محصول
cycle milling
U
دستگاه فرز پاندولی
cycle time
U
مدت لازم جهت انجام کارهای دوره
cycle time
U
زمان
cycle time
U
زمان تناوب
cycle time
U
زمان سیکل
cycle time
U
مدت چرخه زمان چرخه
cycle track
U
راه دوچرخه رو
display cycle
U
چرخه نمایش
duty cycle
U
چرخه کار
duty cycle
U
ضریب کار
duty cycle
U
دوره کار
engine cycle
U
سیکل کاری موتور
estrous cycle
U
دوره فحلی
execute cycle
U
چرخه اجرا
execution cycle
U
چرخه اجرا
fetch cycle
U
چرخه واکشی
cycle time
U
زمان رفت و برگشت
cycle time
U
زمان تناوب عمل
cycle of everts
U
دورحوادث
cycle of operation
U
دوره عمل سلاح
cycle of operation
U
جریان عمل جنگ افزار
cycle of the room
U
گردش ماه
cycle of the room
U
دورقمر
cycle of water
U
گردش اب در طبیعت
cycle car
U
اتوموبیل دوچرخهای
cycle spanner
U
اچار مخصوص تعمیردوچرخه
cycle stealing
U
چرخه دزدی
cycle stealing
U
مدت چرخه
cycle stealing
U
روشی که اجازه میدهد یک دستگاه جانبی بطور موقت کامپیوتر را ازدسترسی به مسیر
cycle stealing
U
ناتوان سازد و پس ازان حافظه داخلی کامپیوتر دراختیار دستگاه قرار گیرد چرخه دزدی
cycle stealing
U
حلقه ربایی
cycle stock
U
موجودی فعال
cycle stock
U
موجودی که جهت تولید در انبار نگهداری میشود
cycle time
U
مدت چرخه
flow cycle
U
مدار ترتیب کار
flow cycle
U
سیکل جریان کار
gramdfather cycle
U
چرخه پدر بزرگ
budget cycle
U
مراحل بودجه
business cycle
U
دور بازرگانی
business cycle
U
دور تجاری
business cycle
U
دور اقتصادی
carnot cycle
U
چرخه کارنو
carnot cycle
U
سیکل کارنو
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com