Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 85 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
hunting horn
U
بوق مخصوص علامت دادن به شکارچیان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hunting
U
صید
to go a hunting
U
شکار رفتن
hunting
U
نوسان سرعت
hunting
U
نوسان دادن انتن رادار درردیابی
hunting
U
شکار کردن جستجو کردن
hunting
U
شکار دشمن یا زیردریایی
hunting
U
حرکت سریع لوله تانک به بالا و پایین دراثر تعقیب خودکار با رادار
hunting
U
فرآیند جستجوی رکورد داده در یک فایل
hunting
U
شکار
still hunting
U
شکار باروش در کمین نشستن
still hunting
U
روش شکار با تعقیب اهسته بدون کمک سگ
head-hunting
<idiom>
U
جستجو کردن برای یافتن شخصی شایسته ولایق
witch-hunting
U
کشفوتنبیهافرادیکهدارایعقایدمضربرایاجتماعهستند
exploratory hunting
U
عملیات اکتشافی و خنثی کردن مین یا مین روبی
hunting cap
U
کلاهشکار
hunting dog
U
سگ شکاری
hunting bow
U
کمان بلند و سنگین برای شکار
hunting dog
U
توله
hunting panther
U
یوزپلنگ
mine hunting
U
کشف و خنثی کردن مین
stag hunting
U
شکار اهو با حالت سواره وکمک تازیها
hunting leopard
U
یوزپلنگ
fox-hunting
U
شکار روباه بطور گروهی با اسب و تازیها
bow hunting
U
شکار با تیر و کمان
hunting design
U
طرح شکارگاهی
[این طرح از زمان صفویه رواج یافته و در آن صحنه های مختلف شکار توسط انسان و یا نزاع حیوانات مختلف نشان داده می شود. منشاء اولیه آن کاشان ذکر شده است.]
hunting district
U
شکار گاه
hunting ground
U
شکار گاه
hunting district
U
صیدگاه
fox hunting
شکار روباه بطور گروهی با اسب و تازیها
cub hunting
U
شکار بچه روباه
hunting ground
U
شکارگاه
hunting grounds
U
شکارگاه
hunting ground
U
صیدگاه
We are hunting for a vacant flat.
U
دربدر دنبال آپارتمان خالی می گردیم
hunting box or lodge
U
خانه کوچک شکارگران
horn in on
<idiom>
U
horn
U
آبشکن
horn
U
شاخ
horn in
U
فرو کردن
horn
U
کرنا
horn in
U
تحمیل کردن
horn
U
قاچ زین اسب
horn
U
شاخک مین ارتعاشی شاخک مجاورتی مین
horn
U
نوک
horn
U
شیپور پیاله
horn
U
بوق
Imperial Silk Hunting Carpet
U
فرش شکارگاهی ابریشمی درباری
[این فرش مربوط به قرن شانزده میلادی بوده و در زمینه حاشیه از صحنه های شکار به همراه گل های شاه عباسی و اسلیمی استفاده شده است.]
basset horn
U
قره نی دارای صدای تنور
bull horn
U
بلندگوی دستی
chemical horn
U
مکانیسم انفجار مین صوتی مکانیسم انفجار شیمیایی
dorset horn
U
گوسفند شاخ بلندانگلیسی
blow one's own horn
<idiom>
U
شکست درچیزی
ram's horn
U
طرح شاخ قوچ
[در طرح های ایلیاتی و قشقایی و گاه در طرح های دیگر از این طرح برای تزئین فرش استفاده می شود.]
ammon's horn
U
شاخ امون
horn-work
U
[استحکامات بیرونی با دو سنگر]
French horn
U
نوعی شیپور
to blow a horn
U
بوق زدن
Horn loudspeaker
U
بلند گوی بوقی
english horn
U
نوعی ساز بادی چوبی انگلیسی که دارای دوزبانه است
horn-rimmed
U
بهشکلشاخ - بهشکلبوق
ram's horn
U
تورماهیگیری
ram's horn
U
قسمتی ازاستحکامات خندق
ram's horn
U
شاخ قوچ
powder horn
U
دبه باروت
occipital horn
U
شاخ پس سری
ram's horn
U
قلاب جرثقیل
horn of plenty
U
شاخ نشان وفور نعمت
ink horn
U
دوات شاخی
horn socket
[وسیله ای که از آن برای صید ماهی استفاده می شود]
horn stone
U
سنگ اتشزنه سیاه
to lift up one's horn
U
مغرور بودن
air horn
U
بوقبادی
to lift up one's horn
U
جاه طلب بودن
horn gap
U
شکاف سرنایی
switch horn
U
سویچ مین شاخک دار
horn mad
U
شوریده
horn mad
U
عصبانی
fog horn
U
بوق مه
horn of pole piece
U
شاخ قطبک
dual tone horn
U
بوق با دو صدا
loud tone horn
U
بوق با صدای زیاد
air operated horn
U
شیپور بادی
ram's horn hook
U
قلاب دو شاخه
multi tone horn
U
بوق با اصوات مختلف
Recent search history
Forum search
There is no search result on forum.
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com