Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 33 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
hot-wires
U
سیم مثبت
hot-wires
U
سیم فاز
hot-wires
U
سیم حاوی الکتریسیته
hot-wires
U
فیلامان
hot-wires
U
رشته حرارتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
wires
U
خط اغاز یا پایان مسابقه
wires
U
وایر
wires
U
چاپگر Matrix-dot
wires
U
روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه
wires
U
کامپیوتر به همراه برنامه نوشته در سخت افزار که قابل تغییر نیست
wires
U
هادی فلزی نازک
wires
U
نصب سیم بندی
wires
U
تلگراف کردن تلگراف زدن
wires
U
سیم
wires
U
مفتول
wires
U
سیم تلگراف سیم کشی کردن
wires
U
مخابره کردن
wires
U
سیم کشی کردن
wires
U
ارتباط باسیم
to pull the wires
U
تحریکات کردن
to pull the wires
U
سیمهای عروسک خیمه شب بازی رادردست داشتن
high wires
U
سیم بندبازی
live wires
U
سیم برقدار
live wires
U
سیم زنده
live wires
U
آدم پر حرارت و با پشتکار
anchor wires
U
سیمهایکشیده
overhead wires
U
کابلهایبالایی
to pull the wires
U
گربه رقصانی کردن
overhouse wires
U
سیم هایی که بر بام خانه نصب شده باشد نه بر روی تیر
cross wires
U
سیمهای متقاطع
incidence wires
U
وایرهای موربی در صفحه پایههای بین بال درهواپیماهای دو باله
landing wires
U
سیمهایی برای متحمل شدن نیروهای وارد بر سازه هواپیما در حال فرود
There is a fault in the electrical wires .
U
سیمهای برق عیب کرده است
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com