Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 67 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
homing pigeon
U
کبوتر خانگی
homing pigeon
U
کبوتر جلد
homing pigeon
U
بازگشت کبوتر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
homing
U
روش تعقیب و ردیابی امواج رادیویی یا رادار و پیدا کردن ایستگاه فرستنده ان
homing
U
لانه گروی
homing mine
U
مین حساس به انعکاس امواج
homing station
U
رادارهای کنترل هوایی
homing torpedo
U
اژدر تعقیبی
homing mine
U
مین ارتعاشی
homing adaptor
U
تطبیق کننده مسیر پروازهواپیما با جهت امواج راداریا ایستگاه کنترل
homing device
U
رادارهای ردیاب امواج رادیویی و رادار برای پیداکردن ایستگاه فرستنده انها
homing guidance
U
هدایت هواپیما یا موشک بااستفاده از امواج رادار هدایت الکترونیکی
homing station
U
رادارردیاب
homing station
U
ایستگاه ردیاب دستگاههای هدایت مسیر هواپیما
homing phase
U
مرحلهای از پرواز موشک هدایت شونده بین نیمه مسیرو نزدیک هدف
homing mine
U
مین مجاورتی
homing pigeons
U
بازگشت کبوتر
homing pigeons
U
کبوتر خانگی
homing pigeons
U
کبوتر جلد
active homing guidance
U
هدایت خودکار با استفاده ازامواج ارسالی یا دریافتی
infrared homing head
U
سرردیاباشعهمادونقرمز
f.pigeon
U
کبوترچتری
pigeon
کبوتر
pigeon
U
ساده وگول خور
pigeon
U
ترسو
pigeon
U
دخترجوان
pigeon
U
محبوبه
Put the cat among the pigeon
U
ولوله راه انداختن
pigeon
U
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeon livered
U
بی کینه
pigeon house
U
لانه کبوتر
pigeon livered
U
نرم
pigeon house
U
کبوتر خان
to pluck a pigeon
U
گوش ادم ساده لوحی رابریدن
wild pigeon
U
کبوتر چاهی کفتر چاهی
wood pigeon
U
کبوتر جنگلی
rock pigeon
U
کبوتر کوهی
pigeon toed
U
دارای پنجه خمیده بداخل
pigeon toed
U
دارای پنجه برگشته
pigeon racing
U
مسابقه کبوترها
pigeon pair
U
پسرودختری که یگانه فرزندان پدرومادرخودباشند
pigeon pair
U
پسر ودختر دوقولو
pigeon house
U
برج کبوتر
pigeon milk
U
خوراک نیمه هضم شدهای که کبوترازچینه دان خوددراورده بجوجههای خودمیدهد
pigeon pea
U
لوبیای سودانی
pigeon livered
U
ملایم
pigeon hawk
U
شاهین کوچک امریکایی
pigeon fancier
U
کبوترباز
pigeon fancier
U
کفترباز
pigeon-hole
U
لانه کبوتر
pigeon hole
U
کاغذدان
pigeon hole
U
خانه
pigeon hole
U
لانه کبوتر
carrier pigeon
U
کبوتر قاصد
carrier pigeon
U
کبوتر نامه بر
pigeon hearted
U
ترسو
pigeon-hole
U
خانه
pigeon-hole
U
کاغذدان
pigeon breasted
U
دارای قوز سینه
pigeon breast
U
برامدگی جناغ سینه
pigeon breast
U
سینه کفتری
passenger pigeon
U
کبوتر وحشی امریکای شمالی
pigeon-holes
U
خانه
pigeon-holes
U
کاغذدان
pigeon-holes
U
لانه کبوتر
pigeon hearted
U
بزدل
fan tailed pigeon
U
کبوتر یا کفتر چتری
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com