Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
holding position
U
وضعیت انتظار و در جا زدن وضعیت انتظار هواپیما درمحوطه تاکسی کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
holding
U
دارائی
holding
U
تملک
holding
U
دارائی سهام
holding
U
موجودی
holding
U
ملک متصرفی
holding
U
مایملک
self holding
U
خودنگهدار
holding
U
دارایی
holding
U
سهام
holding
U
در رهگیری هوایی اعلام اینکه من در وضعیت فرمان داده شده باقی هستم دستور جدیدبدهید
holding
U
دراختیار داشتن دارایی
holding
U
نگهداری
holding
U
نقض مقررات
holding
U
متصرفی اجاره داری
holding
U
گرفتن بازیگر ماندن غیرمجاز توپ والیبال در دست صیقلی بودن مسیرگوی بولینگ
to have a holding in a company
U
در شرکتی دارائی سهام داشتن
holding station
U
محوطه نگهداری زخمیها وبیماران بطور موقت
What is holding it up ? what is the snag?
U
گیر کار کجاست ؟
holding time
U
زمان صرف شده
holding coil
U
پیچک نگهدارنده
holding timekeeper
U
زماننگهدار
holding area
U
منطقه توقف موقت
[هوا فضا]
[هوانوردی ]
holding force
U
نیروی بازدارنده
holding point
U
نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
holding pattern
U
کنترل هواپیما برای پرواز دریک مسیر پیش بینی شده
holding magnet
U
گیره مغناطیسی
holding company
U
شرکت صاحب سهم
holding company
U
شرکت مالک
holding company
U
شرکت مرکزی
holding company
U
شرکتی که مالک سهام یک یاچند شرکت میباشدودرسیاست انان مداخله میکند
holding attack
U
تک بازدارنده
holding a session
U
اجلاس
holding anchorage
U
لنگر موقت در روی دریا یابندرگاه توقف موقت در روی دریا
holding attack
U
تک متوقف کننده
holding and hitting
U
گرفتن حریف و ضربه زدن
holding area
U
منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
holding company
U
شرکت سرمایه گذاری درسهام
holding company
U
کمپانی مسلط
holding company
U
شرکتی که سایر شرکتها را تحت کنترل دارد
holding ground
U
محوطه نگهدارنده لنگر
holding ground
U
گیرایی کف دریا
holding force
U
نیروی تثبیت کننده
share holding
U
سرمایه گذاری در سهام
holding flange
U
لبه نگهدارنده
holding costs
U
مخارج نگهداری
holding contacts
U
کنتاکتهای جریانپای
holding time
U
زمان نگهداری
holding capacity
U
فرفیت نگهداری
holding company
U
شرکت در سرمایه گذاری درسهام
holding attack
U
تک تثبیت کننده
leave (someone) holding the bag
<idiom>
U
تقصیر راگردن کسی دیگری انداختن
centre holding variation
U
واریاسیون حفظ مرکز درجوئوکو پیانو
holding area marking
U
نشانگرمنطقهغیرمجاز
isothermal holding furnace
U
کوره هم دمایی
induction holding furnace
U
کوره گرم نگهدار القائی
to beg
[of a dog holding up front paws]
U
التماس کردن
[سگی با بالا بردن پنجه های جلویی]
y position
U
حالت- ایگرگ
t position
U
حالت یک اسکیت عمود براسکیت دیگر
position
U
بردار مکان
[ریاضی]
position
U
وضع
position
U
مستقرشدن یاکردن
position
U
قراردادن امورات مربوط به وفایف
position
U
شکل موقعیت
position
U
شغل رسمی
position
U
نظریه
position
U
محل
position
U
وضع چگونگی
position
U
مدت زمان لازم برای دستیابی به داده ذخیره شده روی دیسک درایو یا ماشین نوار. حاوی تمام حرکات ماده از قیبل نوک خواندن و بازو
position
U
قرار دادن چیزی در محل خاص
position
U
محل چیزی
position
U
جا
position
U
مقام شغل سازمانی
position
U
حالت محل سازمانی
position
U
وضعیت موضع
position
U
نهش
position
U
شغل
position
U
مرتبه مقام
position
U
جایگاه
position
U
مقام یافتن سمت
position
U
قراردادن یاگرفتن
position
U
وضعیت
position
U
مقام
position
U
موضع
position
U
موقعیت
position
U
منصب
position
U
موضعگیری مدافع موضعگیری مدافع
on position
U
وضعیت وصل
to be in a position to do something
U
موقعیتش باشد که کاری را انجام بدهند
an a for a position
U
درخواست دهنده برای کار
position of attention
U
حرکات و احترامات نظامی
position light
U
علایم نشان دهنده موضع چراغ راهنمای مسیر یا محل موضع
position response
U
پاسخ مکانی
position indicator
U
شاخص نماها
position angle
U
زاویه ارتفاع جسم
ready position
U
حالت حاضر به تیر
position habit
U
عادت مکانی
position defense
U
دفاع یا پدافندثابت
position finding
U
موقعیت یابی
position angle
U
زاویه تراز
position area
U
منطقه مواضع
position defense
U
دفاع موضعی
position buoy
U
بویه موقعیت
position control
U
پیچ مرکز گذار
position correction
U
تصحیحات موضعی
position warfare
U
جنگ موضعی
punch position
U
محل منگنه
ready position
U
حاضربه تیراندازی
punch position
U
موضع منگنه
prone position
U
حالت درازکش
referee's position
U
خاک شدن در کشتی
prone position
U
وضعیت درازکش
pinning position
U
نزدیک به ضربه شدن
print position
U
موقعیت چاپ
print position
U
مکان چاپ
ready position
U
وضعیت حاضربه حرکت هلیکوپتر
primary position
U
موضع ابتدایی
primary position
U
موضع اصلی
predicament position
U
بخطر افتادن
post position
U
محل اسب در شروع
position warfare
U
نبرد موضعی
position buoy
U
بویه نشان دهنده موقعیت کاروان دریایی
reclining position
U
حالت غنوده
forward position
U
موقعیت رو به جلو
position marker
U
نشانگرموقعیت
pike position
U
وضعخمشدنبدنشکل7باپاها
leg position
U
مدلپا
document-to-be-sent position
U
موقعیتفرستادنمدارک
arm position
U
موقعیتبازو
lotus position
U
چمباتمه لوتوسی
lotus position
U
جاگیری لوتوسی
winning position
U
پوزیسیون برنده
wing position
U
وضعیت بال نسبت به بدنه هواپیما
waltz position
U
رقص والس
waiting position
U
ایستگاه انتظار قایقهای گشتی سریع السیر حالت انتظار یااماده باش قایقهای گشتی
validated position
U
شغل بلاتصدی سازمانی
position of the ligament
U
طرزقراگیریرباط
straight position
U
فرم مستقیم
pole position
U
آغازگاه
[ستاره شناسی]
[ارتش]
pole position
U
جلوتر از همه در صف
[مسابقه]
shooting position
U
حالت بدن و اسلحه در تیراندازی
position vector
U
بردار مکان
[ریاضی]
This position is much too small for me .
U
این سمت برای من خیلی کوچک است
He has not enough experience for the position.
U
برای اینکار تجربه کافی ندارد
tuck position
U
موفقیتجمعشده
validated position
U
محل سازمانی خالی
unit position
U
مکان واحد
to seek a position
U
نظر خواستن
sign position
U
مکان علامت
sign position
U
موضوع علامت
set position
U
اماده در نقطه اغاز
selection of position
U
انتخاب موضع
screen position
U
مکان صفحه
rigging position
U
وضعیت هواپیما که دران محورعرضی و یک محورطولی اختیاری در یک صفحه افقی قرار دارند
rest position
U
وضعیت ساکن
rest position
U
موقعیت سکون
rest position
U
استراحتگاه
response position
U
مکان جواب
repetition of position
U
تکرار وضعیت
reference position
U
محل پاسگاه فرماندهی تاکتیکی دریایی موضع فرماندهی
sign position
U
موقعیت علامت
sitting position
U
وضعیت نشسته
to seek a position
U
مشورت کردن
to seek a position
U
جستجوی کاریامقامی کردن پی کاری گشتن
switch position
U
موضع دفاعی بینابین
switch position
U
موضع رابط دفاعی
supplementary position
U
موضع یدکی
supplementary position
U
موضع تکمیلی
steinitz position
U
پوزیسیون اشتاینیتسی
starting position
U
وضعیت راه اندازی
starting position
U
وضعیت صفر
stag position
U
پاباز در هوا
stag position
U
وضع پاهای باز
squatting position
U
وضعیت چمباتمه در تیراندازی
referee's position
U
اعلام کشتی در خاک از سوی داور
firing position
U
موضع تیر
duty position
U
شغل
drilling position
U
مکان مته کاری
drilling position
U
وضعیت مته کاری
delay position
U
موضع مخصوص اجرای عملیات تاخیری
delay position
U
موضع تاخیری
defense position
U
موضع پدافندی
defense position
U
موضع دفاعی
critical position
U
پوزیسیون حساس
covered position
U
محوطه تحت پوشش موضع مخفی
covered position
U
موضع پوشیده
duty position
U
شغل ارجاعی
duty position
U
محل شغلی
egg position
U
حالت تخم مرغی در مسابقات سرعت اسکی
financial position
U
وضعیت مالی
final position
U
وضعیت نهایی
fencing position
U
گارد شمشیرباز
extreme position
U
واقع درمنتهاالیه
extreme position
U
وضعیت نهایی
estimated position
U
نقطه براوردی
estimated position
U
نقطه تخمینی
equilibrium position
U
وضع تعادل
endo position
U
موقعیت اندو
electrode position
U
رسوبگیری الکتروشیمیایی
consolidation of position
U
تکمیل ارایش مواضع
consolidation of position
U
تحکیم مواضع
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com