English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 144 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
holding magnet U گیره مغناطیسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
holding U دارائی
holding U دارائی سهام
holding U تملک
holding U دراختیار داشتن دارایی
holding U نقض مقررات
holding U گرفتن بازیگر ماندن غیرمجاز توپ والیبال در دست صیقلی بودن مسیرگوی بولینگ
holding U سهام
holding U متصرفی اجاره داری
self holding U خودنگهدار
holding U موجودی
holding U ملک متصرفی
holding U مایملک
holding U نگهداری
holding U در رهگیری هوایی اعلام اینکه من در وضعیت فرمان داده شده باقی هستم دستور جدیدبدهید
holding U دارایی
holding a session U اجلاس
holding company U کمپانی مسلط
holding company U شرکتی که سایر شرکتها را تحت کنترل دارد
holding company U شرکت در سرمایه گذاری درسهام
holding contacts U کنتاکتهای جریانپای
holding costs U مخارج نگهداری
holding flange U لبه نگهدارنده
holding force U نیروی تثبیت کننده
holding force U نیروی بازدارنده
holding anchorage U لنگر موقت در روی دریا یابندرگاه توقف موقت در روی دریا
holding company U شرکت سرمایه گذاری درسهام
holding and hitting U گرفتن حریف و ضربه زدن
holding company U شرکتی که مالک سهام یک یاچند شرکت میباشدودرسیاست انان مداخله میکند
holding attack U تک متوقف کننده
holding attack U تک بازدارنده
holding attack U تک تثبیت کننده
holding capacity U فرفیت نگهداری
holding coil U پیچک نگهدارنده
holding company U شرکت مرکزی
holding company U شرکت مالک
holding company U شرکت صاحب سهم
holding area U منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
holding ground U گیرایی کف دریا
holding ground U محوطه نگهدارنده لنگر
holding area U منطقه توقف موقت [هوا فضا] [هوانوردی ]
to have a holding in a company U در شرکتی دارائی سهام داشتن
holding timekeeper U زماننگهدار
What is holding it up ? what is the snag? U گیر کار کجاست ؟
holding position U وضعیت انتظار و در جا زدن وضعیت انتظار هواپیما درمحوطه تاکسی کردن
share holding U سرمایه گذاری در سهام
holding pattern U کنترل هواپیما برای پرواز دریک مسیر پیش بینی شده
holding point U نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
holding time U زمان نگهداری
holding time U زمان صرف شده
holding station U محوطه نگهداری زخمیها وبیماران بطور موقت
isothermal holding furnace U کوره هم دمایی
centre holding variation U واریاسیون حفظ مرکز درجوئوکو پیانو
leave (someone) holding the bag <idiom> U تقصیر راگردن کسی دیگری انداختن
holding area marking U نشانگرمنطقهغیرمجاز
induction holding furnace U کوره گرم نگهدار القائی
to beg [of a dog holding up front paws] U التماس کردن [سگی با بالا بردن پنجه های جلویی]
magnet U اهن ربا
magnet U مغناطیس
magnet U آنچه میدان مغناطیسی تولید میکند
magnet U مغناطیس پایدار
magnet U اهنربا
magnet U جذب کردن
magnet wire U سیم مغناطیسی
magnet wire U سیم اهنربا
magnet yoke U یوغ اهنربا
magnet yoke U هسته اهنربا
moment of a magnet U گشتاور مغناطیسی
magnet winding U سیم پیچ مغناطیس
magnet wheel U چرخ رتور
magnet wheel U چرخ گردنده
magnet tester U دستگاه ازمایش اهنربا
magnet system U سیستم اهنربایی
magnet steel U فولاد اهنربا
magnet steel U فولاد مغناطیسی
magnet pole U قطب اهنربا
moving magnet U اهنربای گردان
natural magnet U مغناطیس طبیعی
organic magnet U مغناطیس الی
retarding magnet U آهنربایدیرکار
magnet winding U سیم پیچی اهنربا
ageing of magnet U پیر شدن مغناطیس
simple magnet U مغناطیس ساده
anomalous magnet U اهنربای غیر عادی
relay magnet U اهنربای رله
relay magnet U رله تلگراف
purity magnet U مغناطیس خلوص
plunger magnet U مغناطیس پیستونی
permanent magnet U اهنربای دائمی
permanent magnet U اهنربای همیشگی
permanent magnet U اهنربای دائم
permanent magnet U مغناطیس پایدار
magnet leg U ساق اهنربا
magnet holder U نگهدارنده اهنربا
focusing magnet U مغناطیس تمرکز ده
keeper of magnet U حفاظ اهنربا
artificial magnet U مغناطیس صنعتی
ironclad magnet U اهنربای جوشن دار
bar magnet U مغناطیس میلهای
horseshoe magnet U اهنربای نعل اسبی
homopolar magnet U اهنربای همقطب
compensating magnet U مغناطیس تصحیح
compound magnet U مغناطیس مرکب
corrector magnet U اهنربای تعدیل کن
corrector magnet U اهنربای مصحح
electro magnet U اهنی که در تحت تاثیر قوه برق خاصیت مغناطیسی پیداکند اهنربای الکتریکی
equator of magnet U استوای اهنربا
field magnet U میدان مغناطیسی
field magnet U اهنربای مولد
field magnet U اهنربای میدان
blow out magnet U مغناطیس جرقه
magnet keeper U حفاظ اهنربا
magnet coil U پیچک مغناطیس
magnet coil U سیم پیچ اهنربا
magnet housing U بدنه اهنربا
magnet core U هسته مغناطیسی
magnet core U هسته اهنربا
magnet charger U مغناطیسگر
magnet core U هسته
magnet frame U یوغ اهنربایی
magnet gap U فاصله هوایی
magnet case U بدنه اهنربا
tractive magnet U اهنربای بارکش
lifting magnet U اهنربای بارکش
portative magnet U اهنربای بارکش
magnet core aerial آنتن با هسته آهنربایی
magnet type starter U راه انداز نوع مغناطیسی
A magnet attracts iron. U آهن ربا ( مغناطیس ) آهن را جذب می کند
direct current magnet U مغناطیس جریان مستقیم
moving magnet galvanometer U گالوانومتر اهنربای گردان
alternating current magnet U مغناطیس جریان متناوب
ion trap magnet U مغناطیس یون ربا
magnet type loudspeaker U بلندگوی مغناطیسی
permanent magnet centering U تمرکز اشعه بوسیله مغناطیسهای پایدار
permanent magnet dynamic U بلندگوی دینامیک با مغناطیس پایدار
permanent magnet steel U فولاد اهنربای دائمی
bell shaped magnet U اهنربای زنگ شتری
moving magnet instrument U دستگاه اندازه گیری اهنربای گردان
blue beam magnet U مغناطیس اشعه ابی
brake lifting magnet U ترمز مغناطیسی اسانسور
closed footed magnet U اهنربای چنبری
permanent magnet focusing U تمرکز اشعه بوسیله مغناطیسهای پایدار
double magnet ion trap U یون ربای دو اهنربایی
permanent magnet moving coil instrument U سنجه ارسنوال
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com