English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
holding area marking U نشانگرمنطقهغیرمجاز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
penalty area marking U علامتزمینپنالتی
holding area U منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
holding area U منطقه توقف موقت [هوا فضا] [هوانوردی ]
marking U علامت گذاری
marking U نشان دار سازی نشان
marking guage U پیمایه
marking guage U خط کش تیره دار
marking current U جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
marking panel U پرده علامت گذاری مین
compartment marking U سیستم شماره گذاری اطاق بار هواپیما تقسیم بندی اطاق بار
compartment marking U تقسیمات علامت گذاری شده داخل هواپیمای باری یاترابری
marking ink U مداد رنگی پاک نشدنی که برای رنگ زنی و نشان گذاری بکارمیرود
marking nut U بلادر
marking panel U پرده مخابرات
service marking U علایم و مشخصات تجارتی که روی کالاها یا مهمات حک میشود
marking iron U داغ اهن
road marking U نشانه گذاری راه
road marking U علامت راه
play marking U حرکات تهاجمی
pavement marking U نشانه گذاری راه
marking round U گلوله نشان کننده
marking round U تیر نشان کننده
marking panel U پرده شناسایی
frequency marking U مارکاژ فرکانس
runway designation marking U خطتشخیصباندفرودگاه
fixed distance marking U خطمقطعثابت
loss marking operation U عملکرد زیانبار
runway touchdown zone marking U علامتتماسهواپیمابازمین
chisel marking fine lines U پرداز
holding U در رهگیری هوایی اعلام اینکه من در وضعیت فرمان داده شده باقی هستم دستور جدیدبدهید
holding U تملک
holding U دراختیار داشتن دارایی
holding U نگهداری
holding U سهام
holding U نقض مقررات
holding U گرفتن بازیگر ماندن غیرمجاز توپ والیبال در دست صیقلی بودن مسیرگوی بولینگ
holding U متصرفی اجاره داری
holding U دارائی سهام
holding U دارائی
holding U موجودی
holding U ملک متصرفی
holding U مایملک
holding U دارایی
self holding U خودنگهدار
holding a session U اجلاس
holding and hitting U گرفتن حریف و ضربه زدن
holding position U وضعیت انتظار و در جا زدن وضعیت انتظار هواپیما درمحوطه تاکسی کردن
holding attack U تک تثبیت کننده
holding attack U تک متوقف کننده
holding attack U تک بازدارنده
holding capacity U فرفیت نگهداری
holding station U محوطه نگهداری زخمیها وبیماران بطور موقت
holding time U زمان صرف شده
holding time U زمان نگهداری
What is holding it up ? what is the snag? U گیر کار کجاست ؟
holding anchorage U لنگر موقت در روی دریا یابندرگاه توقف موقت در روی دریا
to have a holding in a company U در شرکتی دارائی سهام داشتن
holding timekeeper U زماننگهدار
share holding U سرمایه گذاری در سهام
holding coil U پیچک نگهدارنده
holding company U شرکتی که مالک سهام یک یاچند شرکت میباشدودرسیاست انان مداخله میکند
holding force U نیروی تثبیت کننده
holding contacts U کنتاکتهای جریانپای
holding point U نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
holding pattern U کنترل هواپیما برای پرواز دریک مسیر پیش بینی شده
holding magnet U گیره مغناطیسی
holding ground U محوطه نگهدارنده لنگر
holding ground U گیرایی کف دریا
holding force U نیروی بازدارنده
holding flange U لبه نگهدارنده
holding costs U مخارج نگهداری
holding company U شرکت سرمایه گذاری درسهام
holding company U کمپانی مسلط
holding company U شرکتی که سایر شرکتها را تحت کنترل دارد
holding company U شرکت در سرمایه گذاری درسهام
holding company U شرکت مالک
holding company U شرکت مرکزی
holding company U شرکت صاحب سهم
leave (someone) holding the bag <idiom> U تقصیر راگردن کسی دیگری انداختن
centre holding variation U واریاسیون حفظ مرکز درجوئوکو پیانو
isothermal holding furnace U کوره هم دمایی
induction holding furnace U کوره گرم نگهدار القائی
to beg [of a dog holding up front paws] U التماس کردن [سگی با بالا بردن پنجه های جلویی]
no-go area U منطقهممنوعه
I know the area more or less . U کم وبیش با این منطقه آشنا هستم
area U رشته [دانشی]
area U مساحت
area U محوطه
area U جستجو برای داده خاص در بخشی از حافظه یا فایلها
area U سطح
area U گرافی خط ی که در آن فضای پایین خط با یک الگو یا رنگی پر شده است
area U منطقه
area U دستورالعمل پر کردن یک ناحیه از صفحه یا یک الگوی بسته با یک رنگ یا الگو
area U اندازه گیری فضای گرفته شده برای کاری
area U ناحیه از صفحه نمایش که حروف قابل نمایش اند
area U ناحیه
area U فضا
area U پهنک
area U حوزه
area U پهنه
area U مساحت سطح
area U سطح مقطع
area U قلمرو
area U بخشی از حافظه اصلی که داده ها را از فضای ذخیره سازی در خود نگهداری میکند تا پردازش شوند
area U عرصه
area U بخشی از حافظه یا کد که برای مقصود خاصی در نظر گرفته شده است
area U شاخه [دانشی]
reserved area U مناطق حفافت شده ارتشی مناطق ممنوعه
marketing area U منطقه توزیع کالا
magazine area U محل نگهداری مواد منفجره یامهمات
penalty area U محوطه پنالتی
longtour area U منطقه استراحت خارج ازکشور افراد نظامی
catchment area U ابخیز
lodgment area U منطقه استراحت یا فرود در سر پل
lodgment area U منطقه استقرار
catchment area U ابریز
games area U محوطهبازی
hitting area U سطحضربه
active area U ناحیه فعال
motor area U ناحیه حرکتی
military area U حوزه جغرافیایی نظامی
military area U منطقه نظامی
contest area U زمینمسابقه
girthed area U سطح جانبی [ریاضی]
sail area U سطح بادبان
accumulative area U اراضی سوارشونده
agreement area U سطح مورد قرارداد
advisory area U منطقه زیرپوشش اطلاعات
advisory area U منطقه پوشش اطلاعات عبور ومرور هوایی
catchment area U بارش سرا سرابان
catchment area U حوضه
catchment area U حوزه ابخیز ابگیر
kill area U منطقه کشندگی
keel area U ناحیه برجسته جانبی تیرک زیر هواپیماهای دریایی که اغلب زیر سطح اب قرارمیگیرد
alighting area U نقطه پیاده شدن خودروها به ساحل
irrigable area U زمین قابل ابیاری
homogeneous area U منطقه یکدست
homogeneous area U منطقه هموارو بدون پست و بلندی
intermediate area U منطقه واسطه دیدبانی رادار منطقهای به عمق 2 تا 01هزار متر در جلوی لشگر
interference area U ناحیه ی تداخل امواج
intake area U منطقه ابگیر
input area U ناحیه ورودی
industrial area U منطقه صنعتی
impact area U محل اصابت
kill area U منطقه خطر منطقه تلفات
landing area U منطقه فرود
landing area U منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
launching area U منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی
loading area U قسمتلودینگ
living area U منطقه زندگی
maintenance area U قسمتنگهداریوتنظیم
catchment area U حوزه ابریز
lethal area U منطقه تلفات
lethal area U منطقه کشندگی
leave area U منطقه استراحت پرسنل درپشت منطقه مواصلات
launching area U محل پرتاب موشک
launching area U منطقه به اب زدن ناوها
catchment area U ناحیه تحت پوشش
launching area U منطقه شروع حمله
impact area U منطقه اصابت گلوله ها
mounting area U منطقه سوار شدن یکانهای اب خاکی یا هوابرد
wernicke's area U ناحیه ورنیکه
surface area U مساحت سطح
suppressor area U ناحیه بازدارنده
storage area U ناحیه انبارش
staging area U فاصله بین منطقه اماده کردن اتومبیل و نقطه شروع
staging area U منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز
staging area U منطقه سوار شدن
staging area U منطقه شروع عملیات
staging area U منطقه عملیاتی
special area U منطقه پرواز مخصوص
area code U کد سه رقمی
signal area U منطقه کاشتن علایم درفرودگاه
service area U منطقه تعمیر و نگهداری منطقه عقب یکانهای نظامی
service area U منطقه سرویس
service area U برد فرستنده
target area U منطقه هدف
team area U محدوده بین دو خط 53 یاردی در هر دو طرف زمین فوتبال امریکایی
telephone area U ناحیه اتصال
vulnerable area U منطقه اسیب پذیری هدف
vulnerable area U منطقه اسیب پذیر
vital area U منطقه حیاتی پدافند هوایی
vital area U منطقه حیاتی
winding area U سطح سیم پیچی
user area U فضای مخصوص استفاده کننده
underdeveloped area U منطقه توسعه نیافته
turnout area U ابخور یک ابگیر توزیع
transport area U منطقه حمل و نقل پرسنل
transit area U منطقه ترانزیت یا پیاده وسوار کردن بار یا سوار کردن پرسنل
transfer area U در عملیات اب خاکی منطقه نقل و انتقال نیروها ازناوچه ها به ساحل
trains area U منطقه بنه رزمی یکان
trains area U منطقه بنه
wing area U مساحت بال
third area conflict U جنگ در منطقهای غیر ازسرزمین دو طرف جنگ مبارزه در کشور سوم
work area U ناحیه کاری
piston area U سطح پیستون
seepage area U منطقه تراوش
rendezvous area U وعده گاه
rendezvous area U منطقه تجمع
rendezvous area U منطقه تجمع موقت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com