English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 30 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
hobby-horses U گانه
hobby-horses U اسبچوبی
hobby-horses U رجوع شود به horse rocking
hobby-horses U فکر و ذکر همیشگی
hobby-horses U خواهکار همیشگی
hobby-horses U کار مورد علاقهی شدید
hobby-horses U پیله
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
horses U بازیگران قوی تیم مهاجم
hobby U اسب کوچک اندام
hobby U مشغولیات سرگرمی
hobby U کار ذوقی
hobby U کاری که کسی بدان عشق وعلاقه دارد
rocking horses U اسب چوبی گهوارهای
war horses U اسب جنگی
war horses U افسر یاسربازدامپزشک
dark horses U برنده غیرمترقبه
clothes horses U کسی که بیش از حد به لباس و فاهر خود توجه دارد
clothes horses U رخت پهن کن
hold one's horses <idiom> U باصبوری منتظر ماندن
hobby-horse U پیله
hobby car U اتومبیل دو در
hobby-horse U گانه
hobby-horse U اسبچوبی
hobby-horse U رجوع شود به horse rocking
hobby-horse U فکر و ذکر همیشگی
hobby-horse U خواهکار همیشگی
hobby-horse U کار مورد علاقهی شدید
change horses in midstream <idiom> U وسط کارمهمی نقشه یا رئیس را عوض کردن
to water [horses, cattle, etc.] U آب دادن [به جانوران بومی]
Chess is my pastim (hobby). U سر گرمی من شطرنج است
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com