Perdic | high-level | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (4 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	high-level U	استاندارد ISO که حاوی پروتکل لایه اتصالی است و نحوه فرمت شدن داده پیش از ارسال روی شبکه سنکرون را بیان میکند
	high-level U	قطعه و برنامهای که فریمهای داده HLDLC را به درست ارسال و دریافت میکند

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	high level U	استاندارد ISO که حاوی پروتکل لایه اتصالی است و نحوه فرمت شدن داده پیش از ارسال روی شبکه سنکرون را بیان میکند
	high level U	قطعه و برنامهای که فریمهای داده HLDLC را به درست ارسال و دریافت میکند
	high level cistern U	ابفشان مرتفع
	high level modulation U	مدولاسیون سطح بالا
	high level format U	فرمت یا قالب بندی سطح بالا
	high level signal U	سیگنال بزرگ
	high level language U	زبان سطح بالا
	high level manpower U	نیروی انسانی بالا
	high level programming language U	زبان برنامه نویسی سطح بالا
	high level data link control U	کنترل پیوند دادههای سطح بالا
	level U	هدف در خط دید شماقرارگرفت
	level U	مسطح
	level U	سطح ارتفاع
	level U	همسطح
	level U	تراز کردن تراز
	level U	ترازسازی
	level U	ترازکردن
	level U	کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند
	level U	استفاده از چهار بیت داده در فرآیند تبدیل آنالوگ /دیجیتال
	level U	همسطح کردن
	level U	نشانه گرفتن
	level U	مسطح شدن
	level U	مسطح کردن
	level U	موزون هدف گیری
	level U	یک دست
	level U	یک نواخت
	level U	هم پایه
	level U	هم تراز
	level U	هموار
	level U	الت ترازگیری
	level U	میزان
	level U	سطح
	level U	رده
	level U	تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
	O level U	نمرهی قبولی در این امتحانات
	level U	تراز بنایی
	level U	مستقیم
	level U	تراز سطح افقی افقی کردن
	level U	پایه
	on the level <idiom> U	درستکار ،بی غل وغش
	level U	تراز
	A level U	مرحلهی دوم امتحانات دورهی متوسطه
	level best U	بسیارعالی
	level best U	خیلی خوب
	level with each other U	در یک تراز
	level with each other U	برابر
	level best U	خیلی عالی
	level out U	یکنواخت کردن
	he did his level best U	کوتاهی نکرد
	O level U	آزمون پایان دبیرستان و ورود به دانشگاه در سطح عادی
	to level off U	یکنواخت شدن [ناحیه ای]
	level out U	برابر کردن
	level U	سطح برابر
	he did his level best U	انچه از دستش برامدکرد
	to level off U	مسطح شدن [ناحیه ای]
	level to U	تراز کردن
	energy level U	سطح انرژی
	energy level U	تراز انرژی
	first level address U	آدرس فضای ذخیره سازی کامپیوتر که مستقیماگ و بدون تغییر به یک محل یا وسیله دستیابی دارد
	flight level U	سقف پرواز
	two level store U	انباره دو سطحی
	wage level U	سطح مزد
	energy level U	تراز انژی
	to draw level U	بحریف رسیدن
	to rake level U	با شن کش صاف کردن
	transition level U	سطح حداکثر انحراف درارتفاع پرواز
	trophic level U	تراز خوراکی
	lower level U	سطحپائینی
	data level U	سطح داده
	datum level U	سطح اب دریا
	datum level U	سطح اب ازاد
	two level logic U	منطق دوسطحی
	donor level U	ترازدهنده
	doublet level U	ترازوی دوتایی
	dumpy level U	تراز دوربین دار
	flight level U	سطح ارتفاع پرواز
	flight level U	سطح پرواز
	floor level U	کف
	level-headed U	متعادل
	level-headed U	راستبین
	level-headed U	معقول
	water level U	سطح کوچکی برای کنتل جهت حرکت روی لب
	two level subroutine U	زیر تابعی که حاوی زیر تابع دیگر است
	virtual level U	تراز انرژی سیستم هستهای داخل اتم که انرژی برانگیزش ان کمتر از کمترین انرژی جداشده از ذره هستهای بیشتر است
	white level U	تراز سفید
	voltage level U	سطح ولتاژ
	voltage level U	سطح فشارالکتریکی
	water level U	سطح اب
	level-headed U	ترازخوی
	level-headed U	معقولانه
	gas level U	سطح بنزین
	gear level U	تبدیل کردن
	gear level U	دسته دنده
	top-level U	افراد عالیرتبه
	alidade level U	دستگاهسمتنما
	top-level U	بلند پایه
	top-level U	کهبدان
	fermi level U	تراز فرمی
	top-level U	توسط افراد عالیرتبه
	split-level U	سه نیم اشکوبی
	split-level U	چند سطحی
	water level U	تراز اب
	to draw level U	باحریف برابرشدن
	low level U	نزدیک سطح زمین
	level wind U	وسیله پیچیدن نخ ماهیگیری
	level two cache U	حافظه پنهان سریع که مناسب با تخته اصلی کامپیوتر است بجز کامپیوتر با پردازنده Pentium Pro که حافظه بخشی از طراحی قطعه پردازنده است
	level tone U	اهنگ یکنواخت
	level surface U	سطح تراز
	level rod U	شاخص
	level premium U	حق بیمه
	level point U	سطح دریا نقطه هم افق مسیر سهمی گلوله
	level point U	نقطه مسطح
	level point U	سطح اب ساکن
	low level U	پست
	level of strength U	میزان استعداد رزمی
	low level U	سطحی
	low level U	سقف پرواز کوتاه
	low level U	پایین
	low level U	کم ارزش
	low level U	در ارتفاع کم
	low level U	در سطح پایین
	low level U	مقام پست وکوچک
	low level U	فرومایه
	level of supply U	سطح تدارکات
	level of supply U	سطح انبار
	level of supply U	سطح اماد
	level colour U	رنگ یکدست یا یکنواخت
	level buble U	حباب تراز
	interference level U	سطح پارازیت
	intensity level U	سطح روشنایی
	insulation level U	سطح ایزولاسیون
	input level U	سطح ورودی
	input level U	سطح دریافتی
	initial level U	سطح اولیه
	impluse level U	سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
	level control U	کنترل سطح
	level gage U	اندازه گیر سطح
	level of strength U	سطح استعداد رزمی
	level of significance U	سطح معنی دار بودن
	level of readiness U	سطح امادگی رزمی
	level of living U	سطح زندگی
	level of effort U	تلاش رزمی یکان
	level of effort U	میزان تلاش
	level of confidence U	سطح اعتماد
	level of confidence U	سطح اطمینان
	level land U	زمین مسطح
	impedance level U	مقاومت موجی
	tilting level U	تراز حباب دار
	signal level U	سطح سیگنال
	signal level U	سطح علامت
	rotational level U	تراز چرخشی
	reorder level U	مقدارموجودی که حاکی از نیاز به سفارش میباشد
	reorder level U	سطح سفارش مجدد
	protection level U	سطح حفافت
	price level U	سطح قیمت
	power level U	تراز توان
	pezometeric level U	سطح پیزومتری
	significance level U	سطح معناداری
	skill level U	پایه مهارت
	surveyor's level U	ترازنقشه برداری
	surveyor's level U	تراز مساحی یا پیمایش
	storage level U	تراز ذخیره تراز مخزن
	storage level U	تراز خزانه
	stock level U	سطح ذخیره انبار
	stock level U	سطح انبار
	sound level U	شدت صوت
	sound level U	شدت نسبی صوت
	skill level U	پایه مهارت فنی
	optimal level U	سطح بهینه
	operating level U	سطح امادگی برای فعالیت سطح قابلیت برای کار
	operating level U	سطح فعالیت
	n level logic U	منطق N سطحی
	multi level U	چند سطحی
	mean sea level U	میانگین سطح دریا
	mean sea level U	سطح متوسط دریا
	mean sea level U	سطح متوسط ابهای دریا تراز میانگین ابهای دریا
	mean sea level U	ارتفاع متوسط از سطح دریا ارتفاع متوسط اب دریا
	mean sea level U	ارتفاع متوسط از سطح دریا
	manning level U	درصد پرسنل موجود ناو سطح استعداد پرسنلی وسیله
	maintenance level U	سطح تثبیت
	nesting level U	سطح تو در تویی
	nesting level U	سطح اشیانهای
	one level memory U	حافظه یک سطحی
	one level address U	آدرس ذخیره سازی که مستقیما و بدون تغییر به محلی از وسیله دستیابی دارد
	one level address U	تابعی که در حین اجرا تابع دیگر را صدا نکند
	one level address U	کد دودویی که مستقیما CPU را اجرا کند و فقط از مقادیر آدرس مطلق استفاده میکند.
	one level address U	سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
	oil level U	سطح روغن
	noise level U	سطح پارازیت
	noise level U	میزان خش
	nesting level U	سطح لانهای
	injection level U	سطح تزریق
	upper level U	سطحبالایی
	level crossing U	گذرگاه همکف
	level crossing U	محل تقاطع دو خط راه اهن
	acceptor level U	تراز گیرنده
	advanced level U	پیشرفته
	advanced level U	پایه مهارت عالی در سطح عالی
	allowable level U	تراز مجاز
	aspiration level U	سطح انتظار