English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
hidden figures test U ازمون شکلهای نهفته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
embedded figures test U ازمون شکلهای نهفته
hidden U آنچه قابل دیدن نیست
hidden U مکتوم
hidden U فایلهای سیستم مهم که در لیست دایرکتوری نشان داده نمیشوند و توسط کاربر قابل خواندن نیستند
hidden U اثری که در حین آزمایش برنامه دیده نشده بود
hidden U فرمول ریاضی که خط وط پنهان را از تصویر دو بعدی شی D پاک میکند
hidden U پاک کننده خط وطی که در هنگام مشاهده شکل دوبعدی یک شی سه بعدی نباید دیده شوند
hidden U پنهان کرده شده پوشیده
hidden U خط وی تشکیل دهنده شی سه بعدی ولی هنگام نمایش آن به صورت دوبعدی پاک می شوند
hidden U پنهان کرده
hidden U غایب
hidden U مخفی
hidden U مخفی شده
hidden surface U سطح ناپیدا
hidden surface U سطح پنهان
hidden pocket U جیبمخفی
hidden agenda U جلسهمخفیوغیرعلنیسیاستمداران
hidden objects U اشیاء پنهان
hidden file U فایل مخفی
hidden file U فایل پنهان
hidden codes U رمزهای مخفی
hidden inflation U تورم خزنده
hidden codes U کدهای پنهان
hidden line U خط پنهان
hidden unemployment U بیکاری پنهان
hidden information U اطلاعات پنهان کرده
hidden inflation U تورم پنهان
hidden line removal U حذف خط پنهان
hidden momentum of population growth U نیروی محرکه پنهان رشدجمعیت فرایندی پویا ولی غیرفعال ازافزایش جمعیت که حتی پس ازکاهش نرخهای زاد و ولد ادامه مییابد
hidden momentum of population growth U سبب گستردگی والدین اینده میشود
hidden momentum of population growth U به دلیل این که یک جمعیت وسیع جوان
figures U رقم
His figures were way off (out). U ارقامش (حسابش )بکلی پرت بود
figures U صورت
figures U نقش رقم
figures U کشیدن
figures U تصویرکردن
figures U عدد
figures U مجسم کردن
figures U حساب کردن
figures U نگاره
figures U شمردن
figures U پیکر
the above figures U بالاتر
the above figures U ارقام بالا
figures U شخص
the above figures U برتر
figures U شماره چاپ شده
figures U آنچه کاملاگ درست نباشد ولی نزدیک به آن باشد
figures U نقش
figures U شکل
figures U هیکل
figures U پیکره تندیس
school figures U حرکات اسب
trade figures U میزانوارداتوصادراتیککشور
figures shift U مبدله ارقام
figures of speech U صنایع بدیعی
geometrical figures U اشکال هندسی
school figures U مجموعه 96 حرکت در اسکیت
reversible figures U شکلهای بازگشت پذیر
gottschaldt's figures U شکلهای گوتشالت
to e. figures upon astone U صورت هایی بر سنگ نقش کردن
to i. any thing with figures U یا صحههای صورتی به چیزی زدن
inferior figures U حروف یا اعداد کوچکتر که پایین حروف معمولی نوشته می شوند که در فرمولهای ریاضی و شیمی به کار می روند.
similar figures U اشکال همانندیا متشابه
double figures U امتیاز دو رقمی
mother figures U مادر- نماد
father figures U پدر- نماد
documented plan figures U ارقام مستند برنامه
sound [arguments, data, figures] <adj.> U درست [بی عیب ] [سالم ] [استدلال . داده ها . اعداد]
HE is good at math. He has a good head for figures. U حسابش ( ریاضیات ) خوب است
test course U مسافت ازمایش
test U محک
test U تست
test U معیار
test U اختیار
self test U خودازمایی
self test U ازمایش خودکار
test U ازمایش کردن امتحان
u test U ازمون یو
test U امتحان کردن
f test U ازمون اف
test U محک زدن
test U ازمودن کردن
test U امتحان
test U شهادت گواهی بازرسی کردن
test U امتحان محک
test U ازمایش کردن
test value U نمره ازمون
test U معاینه کردن
x o test U ازمون ضربدر و دایره
t test U ازمون تی
test U تست کردن ازمایش
test U عمل اجرا شده روی وسیله یا برنامه برای بررسی صحت کار آن , و غیر این صورت , یافتن قط عات یا دستوراتی که کار نمیکنند
test U محیط ی برای آزمایش برنامه ها
test U داده با نتایج از پیش تعیین شده که امکان آزمایش برنامه جدید را فراهم میکند
test U قطعه مخصوص که نرم افزار با سخت افزار را آزمایش میکند
test U بررسی اینکه اطلاعات عددی , عددی هستند
test U اجرای برنامه با داده آزمایش برای اطمینان از صحت کار نرم افزار
to do a test U امتحان کتبی نوشتن
test U تست
test U امتحان
test U اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن
test U آزمون
test U آزمایش شبکه ارتباطی با ارسال حجم زیاد داده و پیام روی آن
test U آزمایش
z test U ازمون " زی "
spiral test U ازمون مارپیچ
spot test U ازمایش فوری
self administering test U خودازما
standardized test U ازمون میزان شده
stilling test U ازمون استیلینگ
life test U ازمون حیات
subjective test U ازمون غیرعینی
road test U ازمایش امادگی وسائط نقلیه برات مسافرت
static test U ازمایش در وضعیت ثابت یا به حالت ثابت
substitution test U ازمون جانشین سازی
system test U ازمون سیستم
szondi test U ازمون زوندی
rivet test U ازمایش تعیین مقاومت فلزات جهت ساختن میخ پرچ
shear test U ازمایش برشی
stripping test U ازمایش زدودن
rorschach test U ازمون رورشاخ
shearing test U ازمون برشی
shop test U ازمایش کارگاهی
sign test U ازمون علامتها
matching test U ازمون جور کردن
similarities test U ازمون شباهتها
spinning test U تست ویژگیهای چرخش هواپیما
slump test U ازمایش فرو نشستن
sedimentation test U ازمایش تهنشینی
stripping test U ازمایش زدودگی
smoke test U بررسی تصادفی برای اینکه ماشین باید در صورتی که هنگام روشن کردن دود ایجاد نشود کار کند
sorting test U ازمون دسته بندی
sampling test U ازمون نمونهای
service test U ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
saliva test U ازمایش بزاق دهان اسب
tapping test U ازمون ضربه زدن
repeated test U ازمون دوباره
low test U دارای خاصیت فراری
psychological test U ازمون روانی
mosaic test U ازمون موزائیکها
myokinetic test U ازمون جنبش عضلانی
non destructive test U ازمایش بدون خرابی
nonlanguage test U ازمون غیر کلامی
nonverbal test U ازمون غیرکلامی
objective test U ازمون عینی
occupational test U ازمون شغلی
omnibus test U ازمون مختلط
mental test U ازمون روانی
matching test U ازمون همتایابی
loop test U ازمایش با حلقه وارلی
low test U اندک
lucas test U ازمایش لوکاس
load test U ازمایش بار
load test U ازمون بار گذاری
load test U ازمایش با بار خارجی
literacy test U ازمون سواد
manikin test U ازمون ادمک سازی
mantoux test U ازمایش درجه حساسیت شخص نسبت به میکرب سل
marginal test U ازمون مرزی
one sided test U ازمون یکسویه
one tailed test U ازمون یک دامنه
put to test U امتحان کردن
random test U ازمایش نامنظم
random test U ازمایش پیشامدی
rattler test U ازمایش تورق
rattler test U ازمایش تردی
reasoning test U ازمون استدلال
recall test U ازمون یاداوری
oral test U ازمون شفاهی
put to test U ازمودن
puncture test U ازمایش قدرت نارسانایی
proverbs test U ازمون ضرب المثلها
opposites test U ازمون کلمات متضاد
ordering test U ازمون رده بندی
oseretsky test U ازمون اوزرتسکی
performance test U ازمون عملکردی
performance test U ازمون عملی
personality test U ازمون شخصیت
post test U پس ازمون
power test U ازمون قدرت
preliminary test U ازمایش مقدماتی
recognition test U ازمون بازشناسی
tensile test U ازمایش کششی
test run U اجرای ازماینده
test wise U ازمون اشنا
to put to the test U ازمودن
to put to the test U محک زدن
tollen's test U ازمون تولن
torsion test U ازمایش پیچش
triaxial test U ازمون سه اسهای
triaxial test U ازمایش سه بعدی
troop test U ازمایش یکانها از کلیه نظرات تاکتیکی و تجهیزاتی
Turing test U بررسی هوشمند بودن کامپیوتر
turing's test U ازمایش تورینگ
two tailed test U ازمون دو دامنه
test validity U اعتبار ازمون
test town U شهرمورد نمونه گیری
test run U اجرای ازمایشی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com