English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 12 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
he was sent to england U اورا فرستادندبانگلستان
he was sent to england U به انگلیس اعزام کردند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
England U انگلستان
king of england U پادشاه انگلستان
lord high stew of england U رئیس تشریفات تاجگذاری رئیس دادگاه دادرسی
new england U نام شش ایالت در شمال خاوراتازونی در امتداداقیانوس اهالی انراگویند
primate of all england U سراسقف که بزرکترین مقام روحانی انگلیس را داراست
primate of england U سر اسقف YORK
the common wealth of england U جمهوری یا شبه جمهوری که در فاصله سالهای 9461 تا0661 در انگلستان برقراربود
Church of England U کلیسای انگلستان
He smuggled the car into England ( across the British frontier ) . U اتوموبیل را قاچاقی وارد مرز انگلستان کرد
to set out for England U به سوی انگلیس رهسپار شدن [با وسیله نقلیه]
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com