English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 35 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
he posed as an expert U خود را کارشناس وانمودکردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
posed U ژست
posed U : مطرح کردن گذاردن
posed U قراردادن
posed U ژست گرفتن
posed U وانمودشدن
posed U قیافه گرفتن
posed U وضع حالت
posed U اقامه کردن
posed U قیافه گیری برای عکسبرداری
posed U :
posed U سوال پیچ کردن باسئوال گی رانداختن
expert U متخصص
expert U شخصی که درباره موضوعی بسیار می داند
expert U نرم افزاری که دانش نصیحت و قوانین تصویب شده توسط خبره ها را در یک موضوع مشخص به داده کاربر اعمال میکند تا کمک به رفع یک مشکل
he was nothing of an expert U هیچ متخصص نبود متخصص کجا بود
expert U اهل خبره
expert U ویژه کار
expert U ویژه گر
expert U متخصص کارشناس
expert U ماهر
expert U خبره
expert U کارشناس
expert U تیرانداز ممتاز
expert witness U شاهد خبره
expert system U سیستم هوشمند
expert system U سیستم خبره
expert knowledge U تخصص
expert gunner U تیرانداز ماهرتوپخانه
expert gunner U توپچی ماهر
expert badge U نشان مهارت در تیراندازی
expert badge U نشان تیرانداز ممتاز
an expert accountant U حسابدار متخصص
expert support system U سیستم خبره
Economic expert [A person who is a member of the Advisory Council on the Assessment of Overall Economic Development in Germany] U حکیم اقتصادی [ کسی که عضو شورای کارشناسان برای سنجش توسعه کلی اقتصادی در آلمان است]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com