English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 23 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
hardest U سخت
hardest U سفت
hardest U دشوار
hardest U مشکل شدید
hardest U قوی
hardest U سخت گیر نامطبوع
hardest U زمخت
hardest U خسیس درمضیقه
hardest U بشدت
hardest U بسرعت
hardest U مستقیما درمسیر موردنظر
hardest U مدل کامپیوتر با دیسک سخت
hardest U تختهای که حاوی درایو دیسک سخت و واسط های الکترونیکی لزم است که قابل نصب در اتصال سیستم است
hardest U متن چاپ شدن یا کپی اطلاعات در سیستم یا کامپیوتر به صورت خوانا.
hardest U خطای موقت در سیستم
hardest U خطا
hardest U که پیش از کار کردن درست وسیله باید ترمیم شود
hardest U یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند
hardest U که معادل خاموش کردن و سپس روشن کردن مجدد کامپیوتر است
hardest U کدی در متن کلمه پرداز که انتهای پاراگراف را نشان میدهد
hardest U دیسک مغناطیسی محکم که قادر به ذخیره سازی حجم داده بسیار بیشتر از روی فلاپی دیسک است و معمولا متحرک نیست
hardest U سخت در مقابل نرم
hardest U که قابل برنامه ریزی یا تغییر نیستند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com