Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
hall mark
U
نشان عیارکه ازطرف
hall mark
U
دولت روی سیمینه وزرینه میگذارن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hall
U
تالار
hall
U
اتاق بزرگ دالان
hall
U
سرسرا
hall
U
عمارت
cloth-hall
U
بازار
cloth-hall
U
محل داد و ستد
departure hall
U
سالن ترک کردن
mass hall
U
سالن غذاخوری
mass hall
U
سالن نهارخوری
arrival hall
U
سالن ورود
judgement hall
U
دادگاه
cyzicene hall
U
[تالار بزرگ در خانه های یونان باستان]
Egyptian hall
U
سرسرا
music hall
U
سالن موسیقی
music hall
U
اطاق ساز ورقص
Egyptian hall
U
[اتاق عمومی مستطیل شکل]
mess hall
U
سالن غذا خوری سرباز خانه
hall of residence
U
خوابگاهیااتاقمتعلقبهدانشگاه
reception hall
U
قسمتپذیرش
prayer hall
U
قسمتنمازخواندن
hiring hall
U
اژانس یا سازمان کاریابی
hall effect
U
شرح تاثیر میدان مغناطیسی روی جریان الکترون ها
hall effect
U
یچ الکترونیکی در حالت جامد که با میدن مغناطیسی کار میکند
hall effect
U
اثر هال پدیده هال
guild hall
U
عمارت شهرداری که اصناف یارسته هادران انجمن می کنند
arrival hall
U
سالن ورود
freemasons hall
U
فراموش خانه
white hall
U
هیئت حاکمه انگلیس
City Hall
U
ساختمان شهرداری
City Hall
U
شهرداری
City Hall
U
بلدیه
machine hall
U
راهرویماشین
hall-church
U
[کلیسایی با چندین راهرو اما بدون پنجره بام]
town hall
U
کاخ شهرداری
The hall has three exits.
U
سالن دارای سه خروجی است.
hypostyle hall
U
[اتاق بزرگ با سقف صافی که ردیفی از ستون ها در آن قرار دارد.]
town hall
U
تالار شهرداری یا فرمانداری
town hall
U
عمارت شهرداری
town hall
U
تالار انجمن شهر
to hall over the couls
U
سرزنش یا توبیخ کردن
hall-house
U
تالار باز
the hall seats one thousand
U
تالار هزار صندلی میخورد تالارهزارتن راجامیدهد
There's a question mark
[hanging]
over the day-care clinic's future.
[A big question mark hangs over the day-care clinic's future.]
U
آینده درمانگاه مراقبت روزانه
[کاملا]
نامشخص است.
mark
U
مدرک
mark
U
نشانه
mark up
U
سود توزیع کننده کالا
mark
U
نشان علامت
mark
U
داغ
mark
U
هدف
mark
U
کد ارسالی در وضعیته که از علامت و فضای خالی
beside the mark
U
پرت
beside the mark
U
خارج ازموضوع
mark
U
پایه نقطه
mark
U
درجه
mark
U
نمره
mark
U
ارزه
mark up
U
افزایش قیمت
mark
U
گواهی
mark
U
اثر
mark off
U
خط کشیدن
mark of d.
U
نشان امتیازیا افتخار
mark mark
U
اعلام رها کردن بمب به هواپیمای بمب افکن از سوی دستگاه کنترل زمینی
mark down
U
کاهش قیمتها
to mark off
U
جدا کردن
mark down
U
کاهش قیمت
mark down
U
پایین اوردن قیمت
mark down
U
تنزل قیمت
mark up
U
نرخ فروش را بالا بردن افزایش نرخ اجناس
to mark out one's course
U
طرحی برای رویه خود ریختن
mark
U
علامت نشانه هدف
mark
U
مارک
mark
U
ایه
mark
U
علامت گذاری کردن
mark
U
بعنوان سیگنال استفاده میکند
mark
U
نوشتن حروف با جوهر مغناطیسی یا هادی که بعدا توسط ماشین قابل خواندن باشند
mark
U
قرار دادن نشانه بلاک در ابتدا و انتهای بلاک متن
mark
U
کارت از پیش چاپ شده با فضایی برای حروف علامتدار
mark
U
وسیلهای که داده را کارتهای مخصوص که حاوی علامت هدایت یا مغناطیسی است می خواند
mark
U
علامت روی صفحه که نشان دهنده چیزی است
mark
U
نشان کردن نشان
mark
U
پایه
mark
U
علامت
mark
U
نشانه کردن حریف
mark
U
01امتیاز کامل بولینگ مهارک_ردن ح_ریف
mark
U
بل گی_ری خوب
mark
U
هدف نقطه اغاز نقطه فرود
mark
U
سیگنال ارسالی که نشان دهنده یک منط قی یا درست است
mark
U
علامت گذاری
mark
U
نمره گذاری کردن علامت
mark-up
U
سود توزیع کننده
mark
U
توجه کردن
mark
U
علامت گذاشتن
mark
U
حد
below the mark
U
پایین تر از میزان مقر ر
mark
U
مرز
mark-down
U
قیمت کالا را به منظور فروش پایین اوردن
mark
U
نشان
mark
U
علامت گذاری روی چیزی
stonemason's mark
U
نشان سنگ کار
to hit a mark
U
نشانی را زدن
press mark
U
علامتی که جای کتاب رادرقفسههای کتابخانه نشان میدهد
sea mark
U
راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
plate mark
U
نشان عیار
pock mark
U
ابله
plimsoll mark
U
خط شاخص حداکثر وزن بارکشتی
plimsol mark
U
علایم بارگیری
plate mark
U
انگ
plate mark
U
طرف ودولت روی سیمینه وزرینه گذاشته میشود
shoulder mark
U
نشان سردوشی
repeat mark
U
خال
shoulder mark
U
درجه سردوشی افسران
tape mark
U
نشان نوار
stonemason's mark
U
علامت سنگتراش
tick mark
U
علامت گذاری در طول یک ترازو برای معین کردن مقادیر
shoulder mark
U
نشان سردوشی علایم سردوشی
space mark
U
علامت فاصله گذاری
tide mark
U
علامتی که مد به هنگام پائین رفتن از خود بر دیواره یاساحل میگذارد
tide mark
U
داغ مد
plimsol mark
U
مارک بارگیری
ripple mark
U
شیارسطح چوب
shoulder mark
U
درجه روی دوش
sea mark
U
خطی که حدجزرومدرانشان میدهد
to impress a mark on something
U
نشان روی چیزی گذاردن چیزیرا نشان گذاردن
centre mark
U
نقطهمرکزی
Deutsche Mark
U
واحدپول
guide mark
U
نشانهراهنما
lateral mark
U
علامتکناری
special mark
U
علامتمخصوص
The would left a mark.
U
جای زخم باقی ماند
To overstep the mark. To go too far.
U
از حد معمول گذراندن
You mark my words.
U
این خط واینهم نشان
Trade mark.
U
علامت تجارتی
trade mark
U
علامت تجاری
You mark my words .
U
ببین کجاست که بهت می گویم ؟( بگفته ام گوش کن )
wide of the mark
<idiom>
U
از هدف به دور بردن ،نادرست
mark time
<idiom>
U
با ضرب اهنگ پا را تکان دادن
mark time
<idiom>
U
منتظر وقوع چیزی بودن
exclamation mark
علامت تعجب
to make one's mark
U
اسم و رسم به هم زدن
bale mark
U
مشخصات عدل
black mark
U
سابقهی بد
word mark
U
علامت کلمه
word mark
U
نشان کلمه
to impress a mark on something
U
چیزیرانشان کردن
to make one's mark
U
برجسته شدن
to make one's mark
U
مشهور شدن نشان بجای امضا گذاشتن
to mark out a ground
U
حدود زمینی را تععین کردن یانشان دادن
to mark down an article
U
بهای کمتری بر کالایی گذاشتن
to mark good
U
بهای کالا را در روی ان نوشتن
to mark good
U
نشان حاکی از بهادر روی کالا گذاشتن
to mark time
U
در جا زدن
to miss a mark
U
نشانی را نزدن
to miss a mark
U
خطا کردن
trade mark
U
علامت بازرگانی
trade mark
U
علامت تجارتی
upto the mark
U
داخل موضوع درست درجای خود بهنگام بموقع
we missed our mark
U
تیر ما بسنگ خورد خطا کردیم
floating mark
U
نقاط مواج عکس هوایی
ear mark
U
داغ گوش
drag mark
U
محل فشار
dead mark
U
انداختن تمام میله ها دراخرین بخش مسابقه بولینگ
crop mark
U
در نرم افزار DTP علامتهای چاپ شده که لبه کاغذ یا تصویر را نشان میدهند و امکان برش دقیق می دهند
check mark
U
علامت کنترل
check mark
U
علامتی در نزدیکی خط اغاز علامتی نزدیک نقطه اغازپرش یا پرتاب
center mark
U
علامت مرکز نشانه مرکز
center mark
U
مرکز سوراخ
calibration mark
U
علامت کالیبراسیون
ear mark
U
نشان
accent mark
U
علامتی که پس ازیک نت قرار میگیرد و نشان میدهد که نت در چه گامی قرار دارد
finger mark
U
با انگشت چرک کردن
finger mark
U
اثر انگشت
file mark
U
علامت فایل
file mark
U
نشان پرونده
field mark
U
نشان میدان
end mark
U
علامت بی پایان
end mark
U
نشان خاتمه
end mark
U
نشان انتها
block mark
U
نشان کنده
birth mark
U
ماه گرفتگی
bench mark
U
علائمی که در روی انها ارتفاع محل نشان داده شده است
mark-downs
U
قیمت کالا را به منظور فروش پایین اوردن
bench mark
U
انگپایه
strawberry mark
U
لکه برامده و قرمز رنگ مادرزادی در بدن شخص
punctuation mark
U
نشانه چاپ که قابل بیان نیست وی در درک متن کمک میکند
punctuation mark
U
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
question mark
U
" که نشان دهنده این است که یک حرفی در این محل تط ابق ایجاد میکند
question mark
U
پرسش نشان
question mark
U
علامت سوال
quotation mark
U
علامت نقل قول
mark-ups
U
سود توزیع کننده
accent mark
U
یکی از علائم تکیه در موسیقی
bench mark
U
نشانه
bench mark
U
نشانه مبنا
bench mark
U
شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
bench mark
U
شاخص مبداء
bench mark
U
نشانهای که ارتفاع ان مشخص است و برای نقشه برداری به عنوان مبنااستفاده میشود
bench mark
U
رپر
bench mark
U
نشان
quotation mark
U
نشان نقل قول
mark sensing
U
نشان یابی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com