Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 29 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
greek catholic
U
عضو کلیسای شرقی
greek catholic
U
عضوکلیسای کاتولیک رومی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Catholic
U
جامع
Catholic
U
بلند نظر
Catholic
U
ازاده کاتولیک
Catholic
U
عضو کلیسای کاتولیک
More Catholic than the Pope .
U
کاسه داغ تر از آش ( دایه مهربانتر ازمادر )
of the catholic persuasion
U
وابسته به تیره کاتولیک
of the catholic persuasion
U
کاتولیک
Roman Catholic
U
وابسته به کلیسای کاتولیک روم
You are more catholic than the pope.
<proverb>
U
از پاپ کاتولیک تر شده اى .
it is all greek to me
U
ازان سودرنمیاورم
Greek
U
یونانی
The Catholic Church springs
[comes]
to mind as an obvious example.
U
کلیسای کاتولیک به عنوان یک نمونه بارز به ذهن می آید.
I could pass for a Greek .
U
می توانم خودم رایونانی جابزنم
Greek bread
U
نانیونانی
Greek key
U
[آذین های پیچ در پیچ]
Greek architecture
U
معماری یونانی
he is of greek origin
U
اصلش یونانی است
greek church
U
کلیسای خاور
greek church
U
کلیسای شرقی
greek cross
U
صلیب یا چلیپای یونانی بدین شکل +
greek fire
U
ماده اتشگیری که یونانیان استانبول ساخته بودندوزیراب میسوخت
greek gift
U
هدیه یونانی
greek gift
U
قربانی فیل شطرنج درخانه اچ 7
greek text
U
متن یونانی
he has small greek
U
کمی یونانی میداند
he is of greek origin
U
اصلا یونانی است
Greek Revival
U
[سبک احیای معماری یونانی که دقیقا کپی از نقش و نگارهای باستانی بود.]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com